کومالی سبر در حالی از تخریب خانه سالمندان در محله پدربزرگش مطلع می شود که در حال درخواست دختر از پسر بزرگش چوهر است و این تصور را ایجاد می کند که از این تخریب جلوگیری خواهد شد...
با دوبله فارسی
زندگی آدِم هابردار زمانی که مجبور می شود پس از شکست در یک عملیات مهم ، پلیس بودن را ترک کند، مسیری کاملاً متفاوت به خود می گیرد. ادم با تعقیب باندی که باعث شد کارش را رها کند، مجبور است یک رستوران مرغ را تصاحب کند تا باند را تعقیب کند...
این فیلم به داستان زندگی مسلم گورسس یک موسیقیدان اهل کشور ترکیه میپردازد. او با نام مسلم آکباش به دنیا آمد و به علت قدرت صدایش گورسس که در ترکی به معنای کسی دارای صدای پر قدرت است نام گرفت. از وی همچنین با نام مسلم بابا هم یاد میشود و…
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
یک مأمور به نام اورسن فورچون (جیسون استاتهام) که توسط سازمان اتحاد اطلاعات جهانی بهنام «فایو آیز» استخدام میشود تا سلاحی مرگبار و جدید را که میتواند نظم جهانی را برهم بزند، پیدا و جلوی فروش آن را بگیرد. او برخلاف میل باطنیاش باید با یک متخصص فناوری پیشرفته از سازمان CIA برای این مأموریت جهانی که باید در آن به یک تجارت میلیاردی اسلحه نفوذ شود، همکاری کند...
یک وکیل که به بازپرس خصوصی تبدیل می شود، پرونده یک فرد گم شده را بر عهده می گیرد و او به یک جستجوی غیرمنتظره و تغییر دهنده زندگی سوق داده می شود ...
با زیرنویس چسبیده
داستان زندگی یک خانواده اوکراینی در مرز روسیه و اوکراین در آغاز جنگ. ایرکا از ترک خانه خود امتناع می ورزد حتی زمانی که روستا توسط نیروهای مسلح تسخیر می شود...
با دوبله فارسی
یک صبح بهاری معمولی، “گربه بد”، “شراف الدین” و محافظانش، “مرغ دریایی” و “رضا موشه” برای منقل کباب شبانه خودشون رو آماده میکنن. بیا و ببین که ظرف همون روز بلایی نمیمونه که سر شِرو (شراف الدین) نیومده باشه! ابتدا از طرف باباش “تونگوچ” از خونه بیرون انداخته میشه بعدش هم باعث مردن کسی میشه که چشمش به دنبالش بود و میخواست اون رو دوست دختر خودش بکنه. با اینا تموم نمیشه و همچنین مورد حمله دشمنانش قرار میگیره. در تمام طول عمرش شاید برای اولین بار عاشق میشه و در نهایت میفهمه که پسری به اسم تاج الدین داره…
در سال 1950 در جنگ های کره سرگرد سلیمان یک دختر نیمه یخ زده و ترسیده،بدون پدر و مادر در وسط جنگل پیدا میکند که خیلی ترسیده و نزدیک به یخ زدن هست سرگرد سلیمان او را قاچاقی به اردوگاه ارتش میبرد و در آنجا از او مراقبت میکند ولی به خاطر عدم توانایی برای برقراری ارتباط با او اسمی برایش انتخاب میکند “آیلا” به یاد شبی که او را پیدا کرده بود.بین آیلا و سلیمان ارتباط قلبی زیادی برقرار میشود…
آزرا که به عنوان یک معلم خصوصی ظاهر می شود، مخفیانه دانش آموزان را برای دستیابی به اهداف زندگی و عشق آموزش می دهد...