با زیرنویس چسبیده
یک خبرنگار استرالیایی به نام “مایکل” که از طرف یک مجله که تصاویر جنگی تهیه می کند در سال 2003 به منطقه جنگی عراق فرستاده می شود تا از آنجا گزارش تهیه کند، اما پس از مدتی ماندن در آنجا زندگی اش دستخوش تغییراتی میشود...
یک پسر جوان و خودسر مادربزرگ کله شقش را در سرتاسر عراق به دنبال پدرش که هیچگاه از جنگ بازنگشته دنبال می کند...
فیلم در جریان جنگ عراق به زندگی گروهی از مردم کرد در مرز ترکیه و ایران میپردازد. کاک ستلایت علاوه بر نصب آنتن های ماهواره برای اهالی اردوگاه پناهجویان، سر دسته گروهی از بچه های دهکده نیز هست که کارشان جمع آوری مین های پیرامون دهکده است. تا اینکه آگرین به همراه برادرش وارد دهکده میشوند. آگرین در جریان حمله نیروهای عراقی به حلبچه، توسط سربازانی که والدینش را کشته اند مورد تجاوز قرار میگیرد. فشار روانی ناشی از این حوادث است که جریان اصلی فیلم را رقم میزند.