ملیسا چلیک در کودکی بدون مادر و پدر می ماند. او سعی می کند در کنار خانواده ای که او را به فرزندی قبول کرده اند بماند، اما بیسیمه، بانوی خانه، ملیسا را نمی خواهد و انواع شکنجه ها را بر او تحمیل می کند. روزی که او را از خانه بیرون می کنند، مردی پیش او ظاهر می شود. متین... متین مرد میانسالی ترسو و دست و پا چلفتی است. از طرف دیگر، ملیسا دختری جیک و پرحرف است. متین شاهد بخشی از تجربیات اوست، به حرف دل او گوش می دهد و تصمیم می گیرد حداقل فعلا این دختر را نجات دهد و او را به مزرعه می برد. ورود ملیسا، اقامت او در مزرعه، زندگی در مدرسه و پذیرفتن خود نزد همه تبدیل به یک ماجراجویی متفاوت می شود. با این خبر که خانواده ای می خواهند او را به فرزندی قبول کنند همه چیز برعکس می شود…
با بوجی، شاهزاده ای ناشنوا و ناتوان آشنا شوید که حتی نمی تواند شمشیر کودکان را به دست بگیرد. او به عنوان اولین پسر، سخت تلاش می کند و آرزو دارد که بزرگترین پادشاه جهان شود. با این حال، مردم پشت سر او درباره او به عنوان "یک شاهزاده بی ارزش" غر می زنند و "به هیچ وجه او نمی تواند پادشاه شود." به نظرتون بوجی میتونه به آرزوش برسه؟
زندگي در ژاپن فئودال آسان نيست. خصوصا حالا که فضاييها آمده و همه چيز و همه جا را به تصرف خود درآوردهاند! خب البته، اوضاع بيمه و بهداشت عالي شده، اما ممنوعيت عمومي استفاده از شمشير، بسياري از ساموراييهاي شکستخورده را با تصميم سختي روبهرو ساخته که همانا انتخاب مسير زندگي آيندهشان است! اين موضوع، خصوصا در مورد افرادي از جمله گينتوکي ساکاتا صدق ميکند که به شغل درازمدت و منظمي پايبند نيستند. اين شد که گينتوکي، دنبال شغل آزاد رفته و هر کاري به او پيشنهاد شود، ميپذيرد، البته تا جايي که حقوق آن به اندازهي کافي باشد. اما ...
داستان سریال در مورد مردم عادی می باشد که ناگهان در خود به قدرت فوق العاده و غیر طبیعی پی میبرند.داستان به طور معمول با یک پیچ و تاب و کنایه دار همراه است .
در 10 آگوست سال 2010 کشور ژاپن به دستور امپراتور بریتانیا مورد حمله نظامی قرار میگیرد. ارتش بریتانیا با استفاده از ربات های جدید به نام Knightmare Frames که اخیرا تولید کرده موفق میشود کشور ژاپن را اشغال کند و از این به بعد اسم منطقه 11 به کشور ژاپن داده میشود. Lelounch پرنس انگلیسی بعد از مرگ مادرش به دستور امپراتور بریتانیا (پدرش) به ژاپن فرستاده میشود تا شورشیان ژاپن را سرکوب کند. Lelouch با خودش عهد بسته که پدرش را به قتل برساند، امپراتوری بریتانیا را نابود کرده و انتقام مادرش را بگیرد تا اینکه...
این مجموعه، داستان یک گروه جدید از آیدول ها را دنبال می کند که در کنار سی و نه آیدول از پایگاه 765PRO Live Theater جدید در 765 Productions فعالیت می کنند. این گروه جدید با حمایت یک تهیه کننده در آژانس 765 Theater تلاش می کند تا به موفقیت دست یابد.
سریال "آلفرد هیچکاک تقدیم می کند" شامل مجموعه ای از داستان های کوتاه جداگانه می باشد که ژانر های جنایی، ترسناک، درام و کمدی را پوشش می دهد. داستان در مورد افراد مختلفی می باشد که مرتکب جرم هایی همچون قتل، خودکشی، دزدی و... شده اند که هرکدام با انگیزهی خاصی صورت گرفته است...
داستان تا حدی برگفته شده از از همان داستان قدیمی سندباد است اما موضوع اصلی از اینجا شروع میشود که سندباد در حالی که نمیداند در حال مبارزه با پسر ولیعهد است ، او را شکست میدهد و جادوگر کاری میکند که آن پسر کشته شود و ...
وقتی که ایچیمارو تتسونوسکه به خاطر دیدن حادثه قتل پدر و مادرش آسیب میبینه، حس انتقام جوییش باعث میشه که قدرت بخواد. در ۱۵ سالگی، تتنسونوسکه برای یکی از اعضای شینگومی شدن قبول میشه. با این حال، مهارت، هوش و احساساتی که جلوی تهدید جامعه و شینسگومی رو بگیره نداره. حتی با پشتیبانی برادرش تاتسونوسکه و دوست جدیدش در شینسگومی، میفهمه که برای عضو یک گروه تاریخی بودن با درد و خون مواجه میشه.