"نیک" شهردار جوانی است که در منطقه یانکرز نیویورک زندگی می کند. جایی که وضعیت اقتصادی نابهسامانی دارد و اختلاف نژادی در آنجا موج می زند. دولت به او ماموریتی می دهد که آینده سیاسی او را به خطر می اندازد. او مجبور به ساخت خانه هایی در محله سفید پوستان می شود و...
داستان سریال بر زندگی گروهی از ورزشکاران حرفه ای ورزش فوتبال و روابط شخصی-اجتماعی و چالش های در اوج ماندن در این شغل متمرکز شده است. در این میان اسپنسر استراسمور (دواین جانسون) که در گذشته از چهره های مطرح و شناخته شده این رشته بوده است در تلاش است با استفاده از روابط گذشته خود و با نزدیک شدن به ستاره های کنونی فوتبال برای خود شغل جدیدی دست و پا کند.
سریال داستان زندگی چهار شخص بزرگسال هست که به دلایلی مجبور به زندگی زیر یک سقف در کنار هم شده اند و در عین حالیکه قصد دارند روابط خوبی با یکدیگر داشته باشند هر کدام از آنها به دنبال آرزوها و جاه طلبی های شخصی خود می باشندکه این مساله آنها را وارد ماجراهای مختلفی می کند...
داستان حول محور Olive که یک زن میانسال هست میچرخد. شخصی که به ظاهر مشکلات اخلاقی و روانی بسیاری دارد اما در باطن زنی آرام، دلسوز و با قلبی رئوف هست. کریستوفر که پسر Olive هست نیز با مادر و بقیه مشکلات فراوانی دارد باید دست و پنجه نرم کند. از نظر کریستوفر مادرش یک مادر وحشتناک هست و دل خوشی از مادرش ندارد...
تصور کنید در میانه های یک روز عادی هستید. سر کار رفتید، در پاساژ مشغول خرید هستید. در خانه خود، ماشین، هواپیما یا هر وسیله نقلیه دیگری نشسته اید ناگهان 2 درصد از جمعیت مردم جهان از روی زمین ناپدید میشوند. نه بخاطر حادثه ای طبیعی. نه حمله تروریستی. نه کُشتاری و نه چیز دیگری. فقط فضای خالی از انسانهایی باقی میماند که تا لحظاتی پیش وجود داشتند اما حالا دیگر نیستند. از سلبرتی و رهبران سیاسی گرفته تا رهبران دینی، همسایه شما، پدرتان، فرزندتان. هیچکس دلیل آنرا نمیداند. چگونه خود را با شرایط جدید وفق میدهید؟ به چه آدمی تبدیل خواهید شد؟ حالا 3 سال از آن واقعه Rapture مانند گذشته (در فرهنگ مسیحی اعتقاد بر ایناست که در آخرالزمان گروهی از مردم که معتقد به مسیح هستند ناگهان ناپدید شده و به دیدار خداوند رفته و راهی بهشت میشوند. انسانهای باقی مانده بروی زمین یک سال دچار انواع و اقسام بلایای طبیعی میشوند. پس از یکسال کُفاری که همچنان زنده مانده اند راهی جهنم میگردند. ) مردم شهر "میپل تاون" نیویورک همچنان درگیر آن هستند که بدانند چه بلایی سر عزیزانشان آمده. برخی از آنها خانه و کاشانه خود را رها کرده و به فرقه ای بنام "بازماندگان گناهکار" پیوسته اند. فرقه ای که اعضایش باید روزه سکوت بگیرند، لباسهای سفید بر تن کنند، هنگام حضور در محیط عمومی سیگار بکشند . وظیفه اصلی اعضای گروه یک چیز است: " نظاره کردن مردمانی که عضو گروه نیستند و انتظار برای پایان دنیا! "
در منطقه ی بسیار ارزشمند و دارای تکنولوژی فوق پیشرفته یعنی “دره ی سیلیکان”ِ عصر جدید،افرادی که صلاحیت و توانایی به موفقیت رسیدن را دارا می باشند، کم ترین توانایی را در حفظ موفقیت ـشان دارند.کمدی ای الهام گرفته از تجربیات “مایک جاج”که در اواخر دهه ی ۸۰ بعنوان یکی از مهندسان “دره ی سیلیکان” بوده است.
داستان در مورد یک طراح وب انگلیسی هست که به امید هیجان و عشق و شاید هم همسر رویاهاش به لس انجلس نقل مکان میکنه. خونه ایی که اجاره کرده یک هم خونه ایی جذاب به نام جسیکا هم داره که می تونید مطمئن باشین از استورات خوشش نمیاد
داستان سریال در مورد زندگی یک گوینده خبر هست که مجبور به تغییر تیم کاری خود و همکاری با افراد و همکاران جدیدی میشود که در این بین اتفاقات زیادی برای او میافتد...
سلینا میر (جولیا لوسی-دریفوس) یک سناتور ایالات متحده است که موفق می شود به مقام معاونت رییس جمهور آن کشور برسد؛ اما هیچ چیز آنگونه که او انتظار داشت نیست و همه چیز درست شبیه آن چیزهایی است که همه دوستانش به او اخطار داده بودند...
سریال "دختران" داستان 4 دختر با خصوصیات اخلاقی مختلف را در جامعه حال حاضر آمریکا روایت می کند. خانواده "هانا" تصمیم گرفته اند که دیگر از او پشتیبانی مالی نکنند و او به همین دلیل مجبور است از خانه پدری خود خارج شود و روی پای خود بایستد.