در سال 1983 در شمال ایتالیا ، پسر هفده ساله ای به نام الیو دنیای جدیدی را در رابطه جدیدش کشف می کند که مسائل گوناگونی را برایش رقم می زند و…
زیاد
ندارد
فیلم خوش ساختیه واقعا ، هم فیلمبرداری و لوکیشن هم اکت بازیگرا واقعا تیموتی بازیش تو این فیلم معرکس و درکل روایت و داستان خوبی هم داشت و درام بالا که حتما گریه میکنید اخرش
فیلم یه ساید هنری و فلسفی داشت، یه ارتباط عمیقی هم با یونان و روم قدیم داشت که کاملا توی نحوهی فیلمبرداری میشد اون رو حس کرد (اون رو حتی توی انتخاب بازیگر هم منعکس کرده بودن، میشه آرمی همر و تیموتی رو تا حد زیادی شبیه مجسمههای یونان و روم قدیم دونست). یه وایب تابستونی سبک بهتون میده و از دیدنش لذت میبرید. شاهکار نیست، اما یه کار قوی و حرفهایه. خانوادهی الیو حس خیلی خوبی به بیننده انتقال میدن و اون گرماشون رو به الیور هم انتقال دادن. توی یکی از ریویوهاش خوندم که میگفتن «فیلمیه که بعد از دیدنش، کلمه برای توصیفش کم میاری، چون باید با احساس توصیفش کرد…که چنینی چیزی ممکن نیست!»…یه فیلمِ دور از دراما، نوسان و بالا و پایین، که آرامش خاصی بهتون میده. خیلی از منتقدان باور داشتن این ریتم آروم و دور از درامای فیلم خیلی هوشمندانهست، چون میخواد ثابت کنه هوموسکشوالیتی یه بخش نرمال و طبیعی از جامعهست و چیز عجیب یا بیگانهای نیست.
وایب این فیلم خیلی خوبه ، رنگ و نور عالیه خیلی پرنشاط و تابستونی و حالت تاریخی (یونانی) داره و اگه با وایبش حال کنین حتما بیشتر از یبار میبینین
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه