سه زن آفریقایی-آمریکایی به نام های کاترین جانسون، دوروتی وان و مری جکسون به عنوان مغر متقکر یکی از بزرگترین عملیات های تاریخ برگزیده شده اند. آنها در مرکز تحقیقاتی لانگلی وظیفه دارند تا با انجام محاسبات دقیق ریاضی، فضانورد جان گلن را به مدار زمین بفرستند. یک دستاورد خیره کننده که اعتماد به نفس را دوباره به ملت باز می گرداند...
ندارد
ندارد
از بحث ورزشی تا سیاسی تا جنسیتی اینجا هست دریغ از ی نظر راجب فیلم
واقعا وقتی این فیلم رو دیدم از انسان بودن خودم خجالت کشیدم نمیدونم تا کی میخوایم به این نژاد پرستی ها ادامه بدیم هر جارو میبینی نژادپرستی هست جنگ سفید و سیاه ،جنگ بین فرهنگ ها، برتری مرد به زن،جنگ مذاهب حتی تو همین ایران ترک و فارس با هم مشکل دارند فارس و کرد با هم مشکل دارند شیعه وسنی با هم مشکل دارند فقط میتونم نمیدونم خود خدام فک کنم از همین جنگ خسته شده چرا بشریت رو منقرض نمیکنه موندم و اما در مورد فیلم ارزش دیدن داره نمیخوتم بحث فنی بکنم ولی یه چند تا صحنه خوب داشت مثل عصبانی شدن کاترین و ماجرای دادگاه و حضور تو کمیته تصمیم گیری و...
فیلمش خیلی قشنگ و تاثیر گذاره ، پیشنهاد میکنم حتما ببینید .
دوست عزیزی که میگی زنا برن سپورشهرداری شن و....منظور از برابری حقوق با درنظر گرفتن جنسیت و شرایط کنونی جامعه س در نتیجه بهتره بگیم تناسب حقوق زن و مرد\nبا منطق شما پس زنا باید خواستار بارداری و دردش و امثالهم توسط مردا بشن...
خاک بر سر نژاد پرستان زن ستیز ...........حیف خاااااااااااااااک
فیلم عاااااااااااااااالی بود حتما ببینید
.\nروایت جالبی از توانستن
اولین ها به خاطر میمانند...\nفیلمی خوب و قابل تحسین از هدف زیبای فیلمساز که چگونه میتوان اولین بود... همیشه جامعه سیاه پوستان برام جالب بوده و هست... از لهجه و نوع برقراری رابطه تا فائق شدن به بزرگترین جنگ تاریخ... جنگ و گوشت و خون با کشتار پایان میابه ولی جنگ فرهنگی کار ساده ایی نیست که در عرض سالیان سال از برده بودن و خرید و فروش این انسان ها به بالاترین مرتبه های اجتماعی رسیدن رو باید ارج نهاد... در کشور خودمون هم این مورد از سالیان سال به صورت لایه های زیرین در پس حاجی فیروز سیاه پوست با لباس و حرکات دلقک وار بوده و متاسفانه هنوز هم هست... راه حل تمامی فکر ها و باورهای اشتباه در فرهنگ اعتراضی خلاصه میشه و بس... بیانیه های لوتر کینگ... راه پیمایی های خیابانی... برخورد متفاون حتی پلیس با این قشر و در نهایت موزیک تاثیر گذار رپ باعث این شد که در نهایت حتی به رئیس جمهوری هم تکیه میزنند... این جای تقدیر داره برای این مبارزه که قرن ها طول کشیده ولی به نتیجه رسیده... جامعه ایی موفق هست که فرهنگ اعتراض در اون نهادینه بشه... این نوع نگاه به اقلیت ها و یا کسانی که با متفاوت هستند به شدت در کشور خودمون موج میزنه... به خصوص در این برهه از زمان که نسل من و بعد از من از پایه و اساس با نسل گذشته تفکرات و باورهای متفاوت داره و تنها نگاهی که بهش میشه این هست که تو یک جهنمی هستی و وقتی من کنار حوریان بهشتی در کنار رود شراب لم دادم تو در حال سوختن در آتیش جهنم هستی.... این هم نوعی تبعیض هست که ایرانیزه شده و به مراتب سخت تر از رنگین پوست ها هست... پس اکثریت حتی تو شناسنامه هم دروغ رو به حقیقت واقعی-درونی ترجیح میدن برای نگاه و حتی ترس از مرگ !!! هیچ نوزادی نژادپرست... نژاد برتر... خشک مذهبی و ده ها خصلت حیوون وار آدمی به دنیا نمیاد و این ما هستیم که پرده معصومیت رو میزنیم و این نگاه رو به فرزندان پاکمون تزریق میکنیم... از نسل من و بعد از من که گذشت... امیدوارم ما برای فرزندان مون این کمبودی که اکثریت با گوشت و پوست و خون و تمامی وجود حس کردیم جبران کنیم که بتونیم سربلند از این برهه سخت گذار از اعتقادات سنتی به نوع نگاه امروزی بر پایه علم و دانش برسیم.... این فیلم میتونه سر مشقی برای تمامی کسانی که خواستار تغییر نگاه و فرهنگ هستند... زمان میبره... تاوان داره... ولی به نتیجه میرسه... و در آخر این اولین ها هستند که در خاطر میمانند .\n\n7 از 10
8 از 10\nفیلم واقعا قشنگیه\nهم بازیگر های این فیلم خیلی خوب بازی کردن و هم فیلم نامه قشنگ و پر از امیدیه، نشون میده پیشرفت بدون تحمل سختی پیش نمیاد\nدیدن این فیلم رو 100% توصیه میکنم
واقعا فیلم قشنگیه داستان فیلم خوب جلو میره کسل کننده نیست \nحتما این فیلم ببنید حرف های خوبی میزه در باره حقوق زنان و مسله نژاد پرستی تو امریکا
چند هفته بعد از پایان سال ۲۰۱۶ که مطبوعات آنلاین دنیا دست به انتشار فهرستهایی از موفقترین فیلمهای سال از لحاظ دلارهایی که برای تهیهکنندگانشان تولید کرده بودند زدند، یکی از آنها نه یک فیلم ابرقهرمانی بود، نه انیمیشنی با حیوانات سخنگو و نه دنبالهای از یک مجموعه چند صد میلیون دلاری، بلکه یک کمدی/درام تاریخی جمعوجورِ ۲۵ میلیون دلاری به اسم Hidden Figures «اشخاص پنهان» بود که به داستان واقعی اما ناگفتهی سه ریاضیدان زن سیاهپوست در دوران جنگ سرد و رقابت فضایی امریکا و شوروی در سازمان ناسا میپرداخت که نقش بسیار پررنگی در فرستادن اولین فضانورد این کشور به مدار زمین بازی کرده بودند. بله، اصولا فیلمهایی که مهر «براساس داستان واقعی» بر روی آنها میخورد، خیلی توسط تماشاگران کژوآل سینما مورد توجه قرار میگیرند، چرا که معمولا سیمپیچی روانی همهی ما آدمها طوری است که فکر میکنیم مطمئنا با داستانی که براساس واقعیت باشد بهتر ارتباط برقرار خواهیم کرد. دلیل موفقیت «اشخاص پنهان» اما خیلی بیشتر از حرفهاست. فیلم گرچه با وجود نامزدیهای متعددش در اسکار ۲۰۱۷ از جمله بهترین فیلم دست خالی از مراسم خارج شد، اما «اشخاص پنهان» به قول تحلیلگران برای موفقیت نیازی به مجسمهی طلایی و از اینجور چیزها نداشت. موفقیت فیلم در این است که با کسب ۱۶۸ میلیون دلار در گیشهی خانگی، نه تنها از مجموع فروش فیلمی مثل «افراد ایکس: آپوکالیپس» عبور کرد، بلکه بیشتر از دیگر نامزدهای اسکار فروخت؛ حتی بیشتر از «لا لا لند» و «مهتاب» که چپ و راست اسکارهای شب مراسم را قاپیدند. «اشخاص پنهان» اما نه به اندازهی «مهتاب» عمیق و غافلگیرکننده است و نه به اندازهی «لا لا لند» زندهکنندهی یک دوران از دست رفته. «اشخاص پنهان» کمدی ساده و سرراست و بیمدعایی است که فاقد هرگونه غافلگیری و شگفتی خاصی است. البته اگر از شگفتی روبهرو شدن با فیلمی که هدفی که در ذهن داشته است را به بهترین شکل ممکن اجرا کرده فاکتور بگیریم.\n\nگرچه اسم فیلمهای پاپ کورنی بد دررفته است، اما حقیقت این است که فیلمهای پاپکورنی یکی از قلبهای تپندهی سینما هستند. سینما در پایهایترین تعریفش، سرگرمی است. همهی فیلمها نباید فلسفهی پیچیدهای داشته باشند و همهی فیلمها نباید به موضوع یگانهای بپردازند. اما یک قانون ناشکستنی وجود دارد و آن هم این است که همهی فیلمها باید وظیفهشان را به درستی انجام بدهند. هدفی که دارند را به درستی اجرا کنند. حالا میخواهد فیلم پاپکورنی باشد یا سینمای هنری فرانسه. بزرگترین مشکل من با فیلمهای پاپکورنی اخیر هم این است که هدفشان را به درستی انجام نمیدهند. سرگرمکننده نیستند. سرگرم کردن مخاطب خود یک هنر است. اما بعضی فیلمها سرگرمی را با سرهمبندی یک سری هزیانهای تصویری و صوتی اشتباه میگیرند.\n«اشخاص پنهان» فیلم پاپکورنی خوبی است و لیاقت این همه فروش را دارد. اما نه به این دلیل که کار خاصی میکند یا به ماجرای پیچیدهای میپردازد، بلکه به این دلیل که واژهی «پاپکورن» را به خوبی تعریف میکند. بنابراین اگر حوصلهی غم و اندوه و افسردگی و شکنجههای فیزیکی و روانی جاری در فیلمهایی مثل «مهتاب»، «منچستر کنار دریا»، «سکوت» و غیره را ندارید، «اشخاص پنهان» سرگرمی شاد و خندان و لذتبخشی است که بهتان نشان میدهد چرا ساخت سرگرمی سینمایی کار سختی است و کار هرکسی نیست: اینکه کاری کنید تا تماشاگران باز دوباره توسط داستانهای تکراری و قابلپیشبینیای که قبلا بارها و بارها شنیدهاند بخندند و تحت تاثیر قرار بگیرند هنر میخواهد. «اشخاص پنهان» پاسخ فوقالعادهای برای این سوال است: آیا میتوان فیلمی که از لحاظ ساختاری و محتوایی از کلیشه بالا میرود را با تمرکز روی هستهی احساسی و خلق اتمسفری درگیرکننده و جذاب به اثری تبدیل کرد که هستهی فرمولمحورش توی ذوق نزند؟ معلومه که بله!\n\nتئودور ملفی، کارگردانی است که تماشاگرانش همیشه به دو گروه تقسیم میشوند: موافقان و مخالفان. اولین تجربهی کارگردانی ملفی کمدی/درام دیگری به اسم «وینسنت مقدس» با بازی فوقالعادهی بیل موری بود که آن هم به داستان آشنای دوستی پیرمردی بدخلق و بدهن با پسربچهای باهوش و مادر مجردش در همسایگیشان میپرداخت. فیلمی که عدهای برچسب تکراری و سانتیمانتالبودن به آن زدند و عدهی دیگری از جمله خودم زمان خیلی خوبی را با آن سپری کردند. اما به نظرم فاصلهی کمی به کلیشهی حوصلهسربر و کلیشهی سرگرمکننده و سانتیمانتالبودن و دست گذاشتن روی احساسات مملوس کاراکترهای داستان وجود دارد و ملفی همانطور که در «وینسنت مقدس» متوجهی این فاصله بوده و سعی کرده بود تا در طرف اشتباه آن قرار نگیرد، همین کار را با «اشخاص پنهان» هم انجام داده است. رمز موفقیت ملفی این است که میداند چگونه از بازیگرانش بازیهای پرجزییات و درگیرکنندهای بگیرد و چگونه با دیالوگنویسیهای خلاقانهاش حداقل روند پیشرفت داستان را هیجانانگیز نگه دارد.
بخش کامنتارو که میخونی دقیقا نژادپرستی که تو فیلم بود موج میزنه، فرقش اینه که فیلم برا سال 1960 آمریکاس و الان همچین عقایدی توشون به شدت کم شده و بخاطر همین هم همچین فیلم هایی چه در فروش چه در جشنواره ها موفق عمل میکنن اما عقاید ما هنوز مثل همون 1960 آمریکاس! \nدرسته سیاه پوست آفریقایی نداریم اما افغانی داریم! \nدرسته دست شویی رنگین پوست و سفید پوست نداریم و تو اتوبوسامون رنگین پوست و سفید پوست جدا نیستن اما تا دلت بخواد همین فرق بین مرد و زن الان تو جامعمون حاکمه!
فیلم بسیار دلنشین هست و مطمئن باشید از دیدنش لذت میبرید
خيلي فيلم خوبي بود قطعا ببينيدش
hidden figures\nfilme ghabele ehteramiye dar kenare teami az bazigarane fogholade . aghaye costner mesle hamishe filmo maale khodesh karde va dar kenaresh khanoome dunst naghsh afariniye didani dar ghamate 1 nezhad parast dare . baziye khanoome hanson be khosus sekanse marboot be servise joda va baran kheili tmashai va tasir gozar va narahat konande bood . hamchenin film shamele sokhanranihaye maroofe oon zaman mesle kenedy ya gagarin hastesh va talash va reghabate nafas gire 2 taraf ro baraye zoodtar residan be maah neshoon mide . hozure aghaye bazinga ham surprise jalebi baraye doostdarane big bang theoriye .az oon sabk filmhai hastesh ke bar asase dastane vaghei sakhte shode va shayad payanesho bedoonid chi mishe vali baz ham dochare esteres baraye doonestane sarneveshte ghahremanash mishid . in yani honare filmsazi va honare kargardani .jaleb bood bebinid
فیلمی خوش ساخت با بازیها خوب. طنز خوبی هم داره. تبعیض نژادی را با لحن متفاوتی نسبت به فیلمهای دیگه بیان میکنه.
در یک جمله خلاصه میکنم فیلم قشنگی بود واقعا.
فیلم قشنگ و خوشساختی بود ک همه خصوصیاتی ک ی فیلم خوب و قابل احترام باید داشته باشه رو داشت
آدم کامنت‌ها رو می‌خونه و لایک‌ها رو می‌بیه حالت‌تهوع می‌گیره!\nخجالت بکشید!
فیلمداستان و بازیهای خوبی داره و ریتم فیلم خسته کننده نیست
فیلم قشنگی بود با محوریت موضوع تبعیض نژادی و رقابت آمریکا و روسیه برای رفتن به فضا در دهه 60 میلادی
هر انسان در هرجایی با هر جنسیتی قدرت رسیدن به هرچیو که بخواد داره.مقایسه زن و مرد کار واقعا احمقانه ایه.....
خوب بود
لانگلی اسم مقر سازمان آزانس امنیت ملی(CIA) هستش\nهیچ ربطی به ناسا نداره
زنها همیشه میگن ما خواهان حقوق برابریم \nحقوق برابر میخوای ؟\nبرو سوپور شهرداری شو ....\nبرو عین مردها جون بکن ....\nبرو سربازی.....\nیه دیالوگ بود میگفت: چرا اون پلیس رو کشتی ؟ زن بود .\n_ مگه حقوق برابر نمیخوان ؟ پس بزار برابر باشن
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه