یک نویسندهی سختکوش راهی کوتاه برای به شهرت رسیدن پیدا میکند، اما یک اخاذ او را به خراب کردن زندگی اش تهدید میکند و...
همچین میگه اولین نفر خودمم انگار مثلا کاپ طلا بهش میدن...\n\nحالا که اینطور شد پس منم : آخرمممممممممممممممممممم...\n\nآخرین نفر نجاته...
ههه اولین نغر خودمم
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه