این فیلم در مورد چند دختر در یک دهکده در شمال ترکیه است . آنها که در راه مسیر برگشت از مدرسه به خانه با چند پسر بازی میکنند ، نمیدانند که در حال انجام یک گناه بزرگ هستند . کم کم خانه برای آنها تبدیل به زندان میشود و به جای رفتن به مدرسه معلم سرخانه برای آنها میگیرند و خانواده تصمیم میگیرد که آنها را مجبور به ازدواج های از پیش تایین شده کند ، اما آنها بازهم با وجود اینکه آزادیشان صلب شده است ، یک راهی برای زندگی پیدا میکنند...
خیلی کم
خیلی کم
یه فیلم رئال زیبا با فیلمبرداری فوق العاده که افکار پوچ و متحجرانه یه عده به اصطلاح مسلمان رو نشون میده اگه بسیجی و حذب اللهی نیستی تو دیدنش شک نکن....
فیلم خوبی بود اما زیاده روی هست که اینجور مسائل رو برای همه در نظر بگیریم،یه جور سیاه نمایی بود چون نه اسلام اینطور خواسته نه چیز دیگه ای،در ایران هم هست ازین دست مسائل که دیگه کمتر شده،اونجا هم نشون میده که در یک روستا این اتفاقات میفته که تفکر کهنه تری دارن نسبت به اینطور مسائل،،باید نظارت باشه اما در حد منطقی 10/7
اول از همه بگم که من سینه چاک اسلام نیستم و قصد دفاع ازش رو ندارم و منظورم هم این نیست که اسلام نیاز به دفاع من داره؛ فقط اینکه همچین قصدی ندارم. ولی اون دوستانی که فکر می کنن این فیلم می خواسته چهره واقعی اسلام رو به نمایش بگذاره یا درست مضمون فیلم رو متوجه نشدن یا چنان دل پری از اسلام داشته ن که قضاوتشون متعصبانه شده.\nمضمون این فیلم ذم محدود کردن انسان آزاد، تفکر بسته و پیگیری کورکورانه سنت ها و تبعات بالقوه فاجعه بار اونه. همون طور که در جای جای فیلم می بینیم که با نشون دادن نماهایی از میله های حفاظ روی دیوار و پشت پنجره سعی در القای همین حس محدودیت شده. و این محدودیت هم بالاخص در مورد جنس مؤنث اعمال میشه که یکی دیگه از مواردیه که فیلمساز قصد داره بهش اشاره کنه: نظام مردسالاری، که مصداق اون رو هم در سکانس هایی نظیر اجازه نداشتن دخترها برای تماشای فوتبال شاهد هستیم در حالی که مردها با خیال راحت در حال تماشای فوتبال هستند و سهم دخترها تنها نشستن در اتاق و شنیدن صدای گزارش بازی و گمانه زنی در رابطه با بازی از روی صداهایی مثل فریاد خوشحالی مردهاست. جالب اینجاست که از زبان یکی از دخترها هنگام فرار برای تماشای بازی می شنویم که هیچ علاقه ای به فوتبال نداشته و تنها دلیلش خروج از خونه ست، یعنی خروج از فضای محدود و زندان-مانند خونه که استعاره ای از فضای جامعه مردسالار ترکیه هم هست و فیلمساز در واقع از این طریق داره به بیننده کد میده. از دیگر صحنه هایی که در این رابطه وجود داره میشه به سکانسی در اوایل فیلم اشاره کرد که دخترها با ماشین عموشون برای آزمایش باکرگی عازم شهر میشن و هر 5 نفرشون در صندلی عقب نشسته ن در حالی که صندلی جلو خالیه. (که به گونه ای به جایگاه واقعی اونها در نظر صاحبان قدرت- بخوانید مردان- اشاره داره: پشت سر!)\nدر فیلم هیچ اشاره مستقیمی به اسلام نمیشه (برعکس فیلمهایی نظیر Timbuktu) و نیتی برای پرداختن به نتایج تفکرات اسلامی وجود نداره بلکه همون طور که پیشتر ذکر شد، نیت و قصد اصلی به تصویر کشیدن نتایج تفکرات متحجر و سنت زده ست که میتونه منشأ اسلامی داشته باشه یا نداشته باشه. (که به نظرم دلیل اینکه برخی از عزیزان در رابطه با مضمون فیلم دچار اشتباه شده ن همینه که از شناخت قبلی شون از مسلمان بودن بخشی از جامعه ترکیه که در فیلم هم به نمایش دراومده نشئت می گیره) در واقع جامعه مسلمان ترکیه تنها بستری و دستمایه ای برای طرح اصلی داستانه و همونطور که گفتم هیچ اشاره مستقیمی بهش صورت نمی گیره (وگرنه برای مثال در کجای اسلام گفته شده که خانواده داماد پشت در اتاق خواب منتظر دیدن پارچه ی خونی باشند؟ این ها همه مربوط به سنت های غلطه!). به عبارتی، این اعمال محدودیت و تفکر متحجر میتونست مثل خیلی از فیلم های دیگه منشأ متفاوتی داشته باشه، مثل فیلم انجمن شاعران مرده که در اونجا هم پدر نیل با محدودیت هایی که برای پسرش ایجاد میکنه در نهایت باعث خودکشی پسرش میشه. (درست مثل شخصیت اجه در همین فیلم) همینطور که می بینین در هر دو فیلم چیزی که ثابته رفتار پدر (در انجمن شاعران مرده) و عمو (در این فیلم) ـه که عواقب مشابهی رو هم در پی داره در حالی که منشأ و زمینه بروز این رفتار کاملا متفاوته؛ در یکی عمویی به نمایندگی از یک خانواده متوسط و مسلمان و متحجر و در دیگری پدری با تفکرات خشک نظامی به نمایندگی از یک خانواده مرفه و متحجر و البته غیر مسلمان(!). پس طبیعتا عاملی که در این میون تغییر میکنه (دین یا سطح اجتماعی) نمی تونه مضمون اصلی این گونه فیلم ها باشه و عامل ثابت یا همون سنت زدگی و تحجره که مورد نظر فیلمسازه؛ که اتفاقا این هم به نوبه ی خودش نشون میده که سطح زندگی و رفاه افراد ربطی به میزان گرایشات سنتی اون ها نداره. همچنین کارگردان هم با نشون دادن مکرر خلوت و حریم خصوصی دخترها با پوشش کاملا غیر اسلامی و خلق یک تناقض بین جامعه مسلمان- بخوانید 5 هنرپیشه دختر- در فضای داخل و خارج از فیلم و به وجود آوردن این سؤال در ذهن مخاطب تیزبین که: اگر این ها واقعا مسلمان اند و فیلمساز قصد نمایش عواقب آموزه های اسلامی را دارد پس چطور می شود که در جلوی دوربین حجاب را که (ظاهرا) از آموزه های اسلام است رعایت نمی کنند؟، سعی در دادن کدهای بیشتر و دور کردن ذهن مخاطب از فهم اشتباه مضمون اصلی فیلم رو داره.\nبه هر حال این هم صرفا نظر منه و می تونه مخالف هم داشته باشه... من اجازه میدم...\nدیدن فیلم رو هم توصیه می کنم. دیگه خود دانید!
فیلم بسیار بسیار بسیار تاثیرگذار و واقع گرایی بود. خیلی قابل احترام هست این فیلم... همه ی بازیگرهاش هم فوق العاده طبیعی بازی میکنن!!! واقعا این امتیاز IMDB نوش جونشون.
بعد فیلم فقط دنبال یه بهونه بودم بزنم زیر گریه .
دغدغه فيلمساز ارزشمند بود، اما منطق داستان خيلي جاها لنگ ميزد.\nسوال اولي كه حين ديدن فيلم برام پيش اومد اين بود كه چرا يهو اين دخترها از محيط كاملا باز به يك محيط كاملا بسته پرتاب شدن؟ يعني قبلش كاملا رفتار موقري (از ديد خانواده) داشتن و فقط به خاطر بازي تو دريا مستحق برخورد شديد شدن؟ \nچرا پدر و مادرشون از داستان حذف شدن؟ يعني اگر زنده بودن اوضاع بچه ها بهتر مي بود؟ اگه آره پس فيلم داره در مورد استثنا روايت ميشه و اگه نه پس بهتر نبود پدر و مادر حذف نميشدن تا بيشتر تو جامعه مصداق پيدا كنه؟\nبچه ها در مورد والدينشون چه فكري ميكنن و چه خاطره اي از اون ها دارن؟ اون ها فكر ميكنن اگه والدينشون زنده بود طور ديگه اي ميشد؟ يا فكر ميكنن اين سرنوشت محتومشون تو جامعه تركيه است؟\nوجود شخصيت ياسين هم سوال برانگيز بود. شخصي كه فقط حضور داشت تا خلا داستان رو پر كنه و نور و لاله رو به سمت استانبول (شهر آرزوها) راهنمايي كنه.\nيكي از اهداف اصلي فيلم نشون دادن مشكلات ازدواج دختران كم سن و سال بود ولي ما متوجه نشديم دو تا دختر بزرگ (خصوصا دختر بزرگ تر)بعد از ازدواج چي به سرشون اومد. آيا به قول مادربزرگ عادت كردن و از ازدواج خوششون اومد؟\nحالا فرض كنيم كارگردان با هر كم و كاستي مشكل رو طرح كرد، بايد ببينيم چه راهكاري ارائه ميده. خب از اسم فيلم مشخصه بايد در مقابل سنت مثل اسب سركش باشيد تا به آرمانشهرتون برسيد. اگر مثل اول باشيد سرنوشتتون بدبختيه، اگه كمي شانس بياريد با كسي ازدواج ميكنيد كه دوستش داريد مثل دختر دوم ( اين هم اتفاقي نيست و بايد كمي اسب سركش باشيد و وقتي خواستگار اومد جيغ بكشيد) و اگر مثل دختر سوم باشيد مرگ در انتظار شماست. اگر مثل دختر چهارم هستيد بايد از دختر پنجم اطاعت كنيد. و اگر دختر پنجم هستيد يه دوست پيدا كنيد كه شما رو تا ترمينال برسونه و يتونيد بريد استانبول پيش معلم سابقتون!!!
از نظر من فیلم کمی اغراق آمیز بود. فکر می کنم کارگردان برای مورد قبول واقع شدن از طرف غربی ها، یک نوعی اغراق آمیز به نقد سنت های شرقی و اسلامی دست زده، و حتی به این سنت ها تاخته.\nاینکه تا چه حد این سنت ها بد یا خوبند، بحث مفصلی می خواهد که بنده شخصا صلاحیت اظهار نظر در مورد آنهار را ندارم. ولی بطور کلی فیلم قابل قبولیه. حتما ارزش یک بار دیدن را دارد. بخصوص برای مخاطبان ایرانی که در شرایطی مشابه شرایط ترکیه بزرگ شده اند.
من فیلم رو ندیدم هنوز ولی از روی خلاصه داستان و تریلر به نظر میاد مثل فیلم Virgin Suicideباشه.
نمره 7 دادم\nفیلم یک مقدار داستانش قدیمی و کلیشه بود ولی خوب با فیلم برداری و کارگردانی فیلم حال کردم\nارزش دیدن داشت ولی حالا به نظرم کاندید شدن واسه اسکار نه...
فیلم به شدت اگزجره شده اس به حدی که از غیر وافعی بودن، شعاری بودن، و پروپانگاندیسم قویش حالم بد شد. شاید اگه یه کم ملو تر و واقعی تر بود فیلم خوبی میشد ولی حالا نه
عوامل فیلم تلاش کردن مفاهیم مذهبی،اجتماعی ،تربیتی زیادی رو توش بگنجونن و نقد کنن که بنظرم همین موضوع شده نقطه ضعف فیلم.مفاهیم بدون پرداخت درست (جز در موارد معدودی)به شکل سطحی بیان میشن.\nبصورت خلاصه : خواسته اما نتونسته!
در واقع خلاصه فیلم زیاد به فیلم ربط نداره! فیلم داستان پنج تا خواهره تو یک شهر کوچک و سنتی ترکیه که مادربزرگشون نگرانه بی آبرو بشن و نتونن ازدواج کنن! و پنج برخورد مختلف از این خواهرها در مواجهه با این رفتار سنتی! درام زیبایی بود فیلمنامه ی خوبی داشت
یه فیلم خوب..تجویزشده برای همه ی خانم ها..
فیلم خوبی بود....و یه داستان رئال راجب دین و تعصب نادرست\nهمه توضیحات رو آقای ملک زاده راجب فیلم داده\nپس حرفی نمیمونه....من فقط میگم فیلم خوبی بود\nامتیاز من 8.\n\n
فیلم زیباتر میشد اگه دخترها بیشتر سرکشی میکردند...
فیلمی زیبا در نقد اداب و رسوم نشات گرفته از دین...
اون تیکه مردا اجازه نداشتن برن ورزشگاه هم الکی بود؟!
اسم فیلم ماستنگه چرا؟ =
خلاصه میگم فیلم حیلی جای بحث داره،بعضی قسمت ها به شدت اغراق آمیز بود.
به شدت مزخرف سطحی و ضعیف . \n
این فیلم تو ایران ساخته میشد اسکار ک سهله جام قهرمانان اروپا رو بهش میدادن
فوق العاده مزخرف ارزش دیدن نداره \n
برای وصف بعضی از فیلم ها بطور یقین کلمات و کلام کاملآ عاجز هستند.\nفیم موستانگ نیزهم.\nاولین کار این کارگردان و واقعآ که فیلمی قوی با تعلیق های زیبا.\nبا نشان دادن کامل فرهنگ و سنت و مدرنیته در کنار هم.\nفیلمی هست که هرگز از تماشای آن نه خسته و نه پشیمان خواهید شد.\nشک هایی به موقع و تلخ.\nسینمای ترکیه واقعآ که فقط در حال پیشرفتت هست.\nاین فیلمم نشانه ی خیلی خوبیه که با یه کارگردان دیگه روبروییم که شاید زمانی بتونه جا پای نوری بیلگه عظیم , \nYilmaz Güney و امثالشون بزاره...\nچیزی که با این فیلم هرگز نباید شک داشت به اون..\nاسم کارگردان فیلم رو به خاطر داشته باشید که در آینده مطمئنآ اثراتی مخرب و زیبا و تاثیر گذار تر از اون خواهیم دید...\n\n(((....... Deniz Gamze Ergüven ......)))
دانلود نکنید که به درد یه بار دیدن هم نمی ارزه
یه فیلم امریکایی هست یه خونواده 5 تا دختر دارن بعد تو خونه حبسشون میکنن اینو از اون اقتباس کردن ! اسمش یادم نیس و پایان خیلی تلخی هم داره اون فیلم
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه