مادر توماس که زنی تنها می باشد زیاد از زندگی کردن با توماس راضی نیست و به همین خاطر او را نزد برادرش بزرگترش فدریکو در مکزیک می فرستد تا با او زندگی کند و...
متفاوت ترین فیلمی که از سینمای امریکای مرکزی به پایین (!) دیدم.یک درام دلنشین و حال خوب کن و لذت ناب.رنگ دوربین سیاه و سفید-دیالوگ های بامضمون و داستانی از بی داستانی...\nپسر نوجونی که به شهر دیگه ای میره تا چند مدت پیش برادر دانشجوش زندگی کنه و اونجا با دو سه نفر دیگه تو خونه و خیابون تجربیاتی به غایت ساده کسب می کنه.اونقدر ساده و حال خوب کن که یک بیننده ی ایرانی از دیدنش حس خوب توام با امید بهش دست میده.نه از اینکه در اونور مرزها خبر خاصی نیست و جوون هاشون مثل ما روز های معمولی و عادی را می گذرونن؛از این جهت که خیلی هامون در سراسر دنیا مثل همیم و سرگرمی ها و بی حوصلگی های یکسان داریم و از این نوع دونستن ته دلمون آروم می گیره...\nفیلمی که خیلی زیر پوستی مخاطب را به گذروندن حتی روزمرگی های عادی می کند و بهش یاد آوری می کنه که زندگی چیز خاصی خارج از قاب نیست پس زندگی کن و به خاطر بسپار...\n\nبه دوستانی که این فیلم را دیدن فیلم Frances Ha را توصیه می کنم.\n\nدو جمله عالی از لا به لای فیلم... :\n\nبعضی اوقات زمونه اینطوریه...\nمطالعه کن تا آزاد باشی...
تا الان یکی از بهترین فیلمهای 2015 بوده که دیدم. در فصل جوایز هم همچنان موفق خواهد بود مثل ونیز و برلین
وقتی یه فیلم نقطه سیاهی داشته باشه سیاه سفید بودن تصویر خوبه به شرطی که کم کمبه نقطه مثبت برسه و رنگی بشه یا برعکس والا کلا سیاه سفید ضد حاله\n
از تحسین شده های جشنواره ونیز امسال بود.
ارزش دانلود کردن داره ؟
از قیافش میشه فهمید چه بلایی سر مادر بیچاره ش اورده که مجبور شده بندازه ش گردن بردار بزرگترش
پسرك بيچاره ....
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه