اقتباسی آزاد از چند داستان و افسانه کهن در سه پادشاهی مجاور در انگلستان. «داستان داستانها/Tale of Tales»، افسانه ایی شگفت آور است، که تمامی حس ها و مفاهیم گوناگون را شامل میشود: فیلمی عجیب و چند بعدی که اساطیر هر منطقه ایی را به فراخور خودش گردآوری کرده و...
زیاد
شدید
اسپویل این فیلم اصلا به جزییات نمیپردازه !! بطور خیلی ازار دهنده بعضی از سکانس ها اصلا معلوم نبود که چی شده که مثلا اون ملکه مادر الیاس به اون موجود عجیب الخلقه تبدیل شد!!فقط به تصویر میکشید! یا مثلا اون غوله پرت شد پاییت دره ی به اون بزرگی ولی یهو اومد زد همشونو کُشت :/ جالبه که آتیش هم گرفت ولی نمرد : | ،سکانس های این شکلی خیلی زیاده ولی حوصله ندارم تایپ کنم، انگار کارگردان کارایی رو که تصویر بردار و بازیگرا باید بکنن رو نوشته رو کاغذ خودش رفته شمال :/ ولی در کل فانتزیِ خوبی داشت،اگه همه اینارو در نظر بگیرم بعلاوه جلوه های ویژه (اون موجودات عجیب الخلقه) امتیازم ۵/۱۰
درجه یک بود عالی فیلم کلی عمق داشت 9 از 10\n
10 از 10 شاهکار قظعا جز 5 فیلم برتر سال 2015 بوده
خیلی خوب بود ولی خب بیننده های خاص خودشو داره. فانتزی با روال کند.
تو نظراتی که درباره فیلم خوندم جای نکته ای از فیلم رو که دوستان بهش نپرداخته بودن خالی میبینم\nدقت کنید که داستانهای سه گانه فیلم برگرفته از افسانه های قرون 14 و 15 اروپاست در این دوره که اوج ادبیات اومانیستی بود ما شاهد تعالی بشر به وسیله تلاش و خوددباوری خودش هستیم\nاسپویل:\nدر جمع بندی تمام داستانها سکانس تاج گذاری وایولت و نمایش بندبازی رو طناب آتشین نشانگر استقرار عدالت به وسیله خود انسانهاست وایولت به حق جانشین پدر شده الیاس به حق خودش برای رابطه با برادر رسیده و جادو هم شکست خورده و طلسم پیرزن باطل میشه این انسان محوری مد نظر قالب روشنفکران اروپاییه
یک فیلم سنگین درباره وسوسه های انسان یا مواظب باش چی آرزو می کنی شاید بهش برسی. \nفیلم 2 ساعت و ربعه که فقط 680 دیالگ داره برای سینمای ناطق یک رکورد است
به نظر می رسد همه چیز آماده است تا داستان داستانها به یک اثر خوب و جذاب تبدیل شود: قصه ی پریان،دکورهای پرشکوه ،شخصیتهای عجیب و البته یک کارگردانی انو کشیده و شیک.اما چه دلیلی باعث می شود این اثر نه تنها به یک اثر خوب تبدیل نشود بلکه به دره آثار مبتذل سقوط کند؟ من فکر می کنم پاسخ این باشد:عدم جزئیات.\nوقتی از جزئیات صحبت می کنیم ذهن افراد بیشتر به سمت جزئیات روایی و حقه های فیلمنامه نویسی جلب می شود در حالی که مقصود من جزئیاتی پیش پا افتاده است که بودنشان حس نمی شود و عادی تلقی میشود ولی نبودشان فورا به چشم می آید.به صحنه ی ورود پیشگو به کاخ نگاه کنید نمایی از پشت پیشگویی مرموز که در تاریکی به سمت کاخی روشن میرود و بعد کات می خورد به نمایی از پادشاه و ملکه در حالت ایستاده که گویی چند دقیقه پیشتر نیست که از تخت خواب بیرون آمده اند.مبتذل است.در سراسر فیم هیچ نگهبانی وجود خارجی ندارد هنروران نقش فرعی فقط در حد آکسسوار صحنه هستند . تمام نقشهای فرعی بدون پرداخت اند که البته تعجبی ندارد در فیلمی که شخصیتهای اصلی در حد تیپهای ساده باقی می مانند. تمام شخصیتهای اصلی ار می توان در یک کلمه خلاصه کرد پادشاه عیاش،دیو،پیرزنهای طمعکار،ملکه مادر و .... فیلسماز ناتوان از ساختن چیزی مهمی است احساس همه ی شخصیتها و بازی ها فاقد طروات یک اثر خوب هستند و سه داستانی که در کنار هم و بدون ارتباط خاصی روایت می شوند و بعد هم تمام.\nبه نظرم این فیلم بد بیش از این ارزش نوشتن ندارد و ه کس یکه فیلم را ببیند متوجه روایت زمخت و سرگردان فیلمساز می شود.اما چونکه بحث از جزئیات کردم دوست دارم فیلمی که همین چند وقت پیش دیدم را که به نظرم یکی از بهترین نمونه های جزئیات پردازی و مهارت فنی کارگردان در هدایت بازیگران است فیلمی به نام panic in the streets که کازان ساخته و به نظرم یک کلاس درس کامل برای هر سینمادوستی هست. \n\nm.p
فیلمی نیست که مورد رضایت همه قرار بگیره. ممکنه یکی متنفر بشه ازش و برای یکی مثل من حکم یک شاهکارو داشته باشه.\nداستان های پریانی در سبک فیلم های شرک و پرنسس براید با خشونت بیشتر\nدردود بر متیو گارونه برای ساخت این شاهکار بی نظیر در ژانر فانتزی
این فیلم اصلا 13 سال نیست .... 16 هستش .... چه خوب شد یه نگاه اجمالی بهش داشتم ... یه وقت برای بچه ها نذارین فیلم رو
سلام\nخیلی فیلم بی مفهومی بود. به دانلودش نمی ارزه. بازی های ضعیف. داستان پردازی بد و بدون نتیجه گیری. کلا صحنه های فوقالعاده چندش و ضعیف ساخت. اصلا انتظار یه فیلم افسانه ای خوب رو نداشته باشید.
فیلم خوبی بود. من که از دیدن فیلم لذت بردم.
فیلمی ضعیف
حیف ترافیکی که برای این فیلم حروم شد.\nفوق العاده چرت...........\nبازی سلما هایک که تعریفی نداشت \nفیلم 17 به بالا بود\nنکته :\nوقتی فرانسه فیلم میسازه همین میشه.\n
17 بود
نمی دونم چرا ملت ما وقتی از چیزی سر در نمیارن، می گن مزخرفه!!! لا اقل بگیم من دوست نداشتم. سینما هنره و گاهی خیلی حرفه ای می شه که برای بیننده های اماتوری مثل من گنگه، همونقدر که از یک نقاشی کوبیسم سر در نمیارم و به نظرم عجیب و غریب میاد. بهتره تو اینجور وضعیتها برای لذت از هنر نقدها و تفسیرها رو خوند و لذت واقعیش رو تجربه کرد. یا مثلا فیلم بلوار مالهالند لینچ بدون خوندن تفاسیر مرتبطش با نظریات فروید کاملا گنگه ولی بعد خوندنشون جدا هنر کارگردان میاد جلو چشم آدم
حیف از تک تک لحظات !\nسه داستان زشت ، بدون ذره ای کشش برای مخاطب البته اگه یه سری افراد نخوان به زور برای تک تک شخصیت های داغون فلسفه بافی کنن!\nتصاویر خوش رنگ و لعابی که به صورت جداگونه شدیدا چشم نواز هستن ولی با هنر شگرف سازنده و آفریننده چنین داستان مسخره ای مرده شور باید ترکیبشون رو ببره !!!\nمخلص کلام این فیلم شرحیست بر معنی کلمه زباله
امتیاز 9 دادم.نمیدونم چطور بعضیا این فیلم رو خسته کننده دیدن.خیلی خوب بود گذر زمان رو اصلا احساس نکردم منظره های فوق العاده استفاده عالی از رنگ تو همه صحنه های فیلم فقط اون یک نمره رو واسه داستان کم کردم وگرنه همه چیز عالی بود یه فیلم کامل...
اصلا لذت نبردم. حیف وقت.\nبه این نتیجه رسیدم که هر چی منتقدها میگن عکسش درسته.
داستان های نا آشنا | نقد و بررسی فیلم Tale of Tales 2015 | منتقد : وحید صفایی | نمره : 10 از 10\n\nتابستان، فصل بلاک باستر ها و فیلم های متوسط و میان رده رو به اتمام است و از این پس، باید منتظر فیلم های اسکاری و سایر جشنواره های هنری باشیم. با این وجود، فیلمهای جشنواره کن، الماس درخشان فصل گرما هستند. علی الخصوص در سالی که برای اولین بار، دو نفر یعنی «برادران کوئن» مسئول هیئت داوران هستند و افرادی مثل «جیک جیلنهال» نیز عضو داوران آن می باشند. Tale of Tales یکی از نامزدهای نخل طلای بهترین فیلم جشنواره کن امسال بود و با وجود آنکه قافله را به Dheepan اثر Jacques Audiard باخت، اما ارزش های بی بدیلش همچنان باقی است.\n\nداستان فیلم از 3 شاه پیرنگ تشکیل شده است که هر کدام داستان یک پادشاهی را روایت می کنند. اولی پادشاهیِ Longtrellis می باشد که پادشاه «جان سی ریلی» و ملکه «سلما هایک» از عدم توانایی فرزند داشتن رنج می برند. در این حین پیشگویی به آنها می گوید که باید قلب یک هیولای دریایی توسط یک باکره با شرایط خاصی پخته شود و ملکه از آن بخورد تا مستقیما باردار شود. جالبتر آنکه باکره نیز در حین آشپزی باردار شده و فرزند هر دو پس از یک روز به دنیا می آیند. اولی شاهزاده و دومی خدمتکار اما هر دو از یک پدر ماورایی.\n\nپادشاهی دوم ، مربوط به Strongcliff می باشد که پادشاه آن «وینسنت کسل»، فردی عیاش، غرق در هوس های جنسی و خوش گذران است که مجذوب جادوگری به نام دورا «هیلی کارمایکل و استیسی مارتین» می شود. دورا با شرط برقراری رابطه در تاریکی مطلق قبول می کند به نزد او آید اما روز بعد، پادشاه از حیله وی باخبر شده و دستور به قتل دورا می دهد اما ... .\n\nآخرین پادشاهی، شیرین، جذاب، عجیب و رنگارنگ است. پادشاه Highhills «توبی جونز» پس از پیدا کردن یک کک تصمیم می گیرد او را بزرگ کند و با فراموش کردن دختر و اوضاع مملکت خود، به بزرگ کردن او می پردازد تا جایی که به بزرگی یک بز می شود. اما سرانجام، کک از بین رفته و پادشاه پوست او را برای مسابقه ازدواج دخترش ویولت «ببه کیو» انتخاب می کند. غافل از آنکه چه سرنوشتی در انتظار اوست ... .\n\nداستان فیلم اقتباسی آزاد از 3 داستان جذاب کتابی به قلم Giambattista Basile – نویسنده ایتالیایی قرن 17 – می باشد که سناریوی آن را «ماتئو گارونه» به همراهی «ادواردو آلبیناتی» – که بعد از 17 سال دست به قلم شد – و دو همکار قدیمی خود «اوگو چیتی» و «ماسیمو گوادیوسو» به تحریر در آورده است. بیان داستان روان و ریتمیک بوده و عناصری مانند عشق، امید، فریب، ظلم، هوس و ثروت بنا به نیاز به مانند سایر داستانهای فانتزی در جای جای فیلم نکوهش و یا ستایش می شوند. کارگردانی فیلم نیز بر عهده «ماتئو گارونه» می باشد. این فیلمساز خوش ذوق ایتالیایی فارغ از آنکه در سال 2009 برای فیلم Gomorra نامزدی بهترین فیلم خارجی زبان بفتا را بدست آورد، برای سومین بار از کسب نخل طلای بهترین فیلم جشنواره کن بازماند. ابتدا Gomorra ، سپس Reality و امسال هم Tale of Tales. وی اکنون با تکمیل کردن کاری که سال گذشته into the woods در انجامش ناکام ماند، نگین درخشانی در کارنامه خود بر جای گذاشت. البته مقایسه این دو اثر اساسا اشتباه است. چرا که داستانِ داستان ها بر خلاف سرمایه های کلان دیزنی برای «به سوی جنگل» و یا داستانهای شناخته شده ی آن فیلم و نیز ستارگان مشهور هالیوود، با پردازش فوق العاده، در سطح بسیار بالاتری نسبت به into the woods قرار می گیرد.\n\nبازی ها در این فیلم از هر نظر زیباست. سلما هایک در نقش مادری مضطرب و نگران از بهترین بازی های خودش را ارائه داده و وینسنت کسل نیز در نقش پادشاهی عیاش و خوش گذران باورپذیر ظاهر شده است. و اما گل سرسبد این تیم توبی جونزی می باشد که با وجود قد کوتاهش، از دیگران یک سر و گردن بالاتر است. باقی بازیگران نیز در نوع خود عالی ظاهر شده و بازی قابل قبولی را ارائه داده اند. از لحاظ فنی نیز داستانِ داستان ها موفق عمل کرده است. فیلمبرداری «پیتر زوشیتسکیِ» با تجربه چشم نواز است و موسیقی متن دیوانه کننده ی « الکساندر دسپلا» – که سال گذشته برای فیلم «گرند بوداپست هتل» اسکار را به خانه برده و به جز سال 2008 و 2012 هشت سالی می باشد که پای ثابت نامزدی اسکار است – حرف ندارد. طراحی صحنه ها زیباست ، دکور فیلم بسیار عظیم است و جلوه های ویژه نیز با کمی اغماض نمره قبولی می گیرند.\n\nدر نهایت Tale of Tales فیلمی زیبا، جذاب و خوش ساخت است که ما را در دنیایی رنگارنگ غرق می کند. دنیایی که با وجود فانتزی بودن آنقدر قابل باور است که بتوان با شخصیت های آن همزاد پنداری کرد. داستان داستان ها روایتگر داستان های نا آشنایی هستند که طبق انتظار، در انتهای داستان غول ها از بین رفته، دست جادوگر رو شده و دوستی ها ادامه پیدا می کنند.
من که نفهمیدم آخرش چی شد -_-\nشما فهمیدین؟!
سه تا داستان رو چسبوندن به هم یه فیلم ساختن دستشون درد نکنه زحمت کشیدن . کاش ژانر داستان کوتاه هم هم اضافه میشد تکلیفمون مشخص شه 2 ساعت بشینم نگا کنیم تهش باز باشه :(((\n\nنکته ی فیلم صحنه هاش بود که مناسب 13 سال نیس :|| باید رنج سنی رو ببرن بالا تر
عزیزا فک نکند که این یه فیلم اکشن یا هرچی - اگه دنبال جلوه ویژه هستید کلا قید این فیلم رو بزنید\nسینمای گارنه سینمای روشنفکرانه ای هست \nخیلی جاها این فیلم رو با سریال بازی تاج و تخت مقایسه کردند ولی... در نظر داشته باشید کارگردان این فیلم گارونه هست نه نولان !\nاین یک فیلم تجاری نیست .
بدترین فیلمی که در سال 94 دیدم، یعنی فاجعه است
یه تئاتر ادم نگاه کنه بهتر از اینه که به این (فیلم) نگاه کنه\nالبه من در مورده داستان هاش نمیدونم \nولی این چیزی که من دیدم \n100% گند زده به کل داستان های اون بنده خدا ساخته\nشاید از نظر داستان بشه بهش نمره داد\nولی از نظر اینکه اسمشو بذاریم فیلم عمرا
فیلم خوبی نبود
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه