مهین ۷۰ ساله پس از ، از دست دادن همسر و دخترش تنهایی در تهران زندگی می کند. اما یک روز تصمیم می گیرد برای صرف چای عصرانه به دوستانش ملحق شود و جرقه جدیدی در قلبش پیدا می کند. او با کسی ملاقات می کند که دوباره به او احساس زنده بودن می دهد.
خیلی فیلم قشنگی بود . همه اشو با لبخند و عشق نگاه کردم فقط آخرش خیلی غمگین بود
فيلم خيلي شيريني بود ولي آخرش واقعااا حال مخاطبو خيلي خراب ميكنه
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه