جنگی که در آبخازیا در سال ۱۹۹۰ رخ می دهد ، مردی به نام Ivo در حالی که جنگ و در گیری همه جا را فراگرفته است ولی او مشغول چیدن محصولات کشاورزی اش که میوه ی نارنگی می باشد است در همین گیر و دار مردی زخمی به او پناه می آورد و او مجبور می شود به مرد زخمی پناه دهد...
ندارد
خیلی کم
یکی از خاص ترین های جنگی. هنگامی که انسانیت در اعلاترین درجه خود ظاهر میشود. داستانی خاص و جذاب و موسیقی فوق العاده که البته در برخی سکانس ها اضافی بود و تو ذوق میزد. شاید اسپویل!!!! فقط کاش اون نفرت و خشم بین سرباز گرجی و چچنی در ابتدای فیلم شدت بیشتری پیدا میکرد و باورپذیرتر میشد.(درسته ایو گفت که داخل خونه با هم درگیر نشوید ولی حداقل از شدت خشم باید یک دفعه دست به گریبان هم میشدند.) در کل عالی بود.8/10
یکی از بهترین ضد جنگهایی که دیدم . عالی بود
بسی زیبا بود\nدرام نابیه،حتما ببینید\n10/8
واقعا عالی..عاشق این سبک فیلمها هستم. با موسیقی متن فوق العاده ش یکی از بهترین فیلم های ضد جنگی هست که به عمرم دیدم\nمعرکه!!!
بدون اینکه الکی فیلمو طول بده یه کار معرکه ساخته. همه ببینن، به خصوص اونا که دشمن دارن :)
سلام\n\n انسانیت محض \n\nتجربه ای وصف ناشدنی را با دیدن این فیلم پشت سر گذاشتم.\nدرامی فوق العاده با موسیقی متن دلنشین و بازی های رئال و فیلمبرداری تحسین بر انگیز.\nفیلمبرداری این فیلم فوق العاده است و قاب های زیبایی خلق می کند که واقعا تماشایی است.\nموسیقی متن این فیلم چنان با روند داستان آمیخته شده که گویی فیلمنامه نویس ، خودش ملودی را نوشته.\nکارگردان این فیلم به خوبی توانسته محتوای مد نظر خود را در قالب فرمی حساب شده به جان مخاطب بنشاند.\nفیلمنامه بدون زیاده گویی و پر حرفی ، داستانی زیبا را روایت می کند.\nمضمون این فیلم کاملا انسانی است.\nجنگ ، متهم ردیف اول این فیلم است و چه زیباست گفتگوی پیر مرد در پلان پایانی.\nتیتراژ پایانی هم موزیک بسیار شنیدنی دارد که حس خوبی را منتقل می کند.\n\nحال خوبی بعد از دیدن این اثر پیدا کردم.\nشدیدا توصیه می کنم.\n\n9/10
**************\nواقعا فیلم خوبی بود ـ نگاهی تقریبا زیبا به جنگ\n20 دقیقه اول فیلم شاید بگین خوب این کجاش قشنگه\nاما باید صبر کرد و دید\n\n**************
شاهکار ساده ای که هرگز شعار نمی دهد
عجب فیلمی ... عجب موسیقی متنی ...
همه میتونن با هم خوب باشن فقط ای کاش هیچ مرز و دینی وجود نداشت تا جنگی هم نباشه.\n....\nیاد دیالوگ زدنده یاد پوپک گلدره تو سریال دنیای شیرین دریا افتادم فک کنم ایجوری گفت :\nنمیشه به اب و هوا اطمینان کنی\nنمیشه به ماشین ها اطمینان کنی \nولی \nهمیشه میشه به قلب آدمها اطمینان کنی.\n\n\n
یک فیلم تاثیر گذار و بدور از دروغهایی فیلم های هالیوودی که فقط یک طرفه جنگ رو روایت میکنند..\nجزء معدود فیلمهایی بوذ که بجای حرف زدن در رابطش می بایست در خلوت بهش فکرد و لذت برد...\nو در آخر به دوستان توصیه میکنم حتی المقدور در ژانر جنگی و تاریخی بدنبال فیلم های هالیوودی نباشن...
فیلمی خوش ساخت با طبیعتی زیبا
فیلمی زیبا در مورد جنگ نفرت عشق فداکاری انسانیت گذشت بخشش محبت و در نهایت مرگ.
فوق العاده زیبا\nاین فیلم رو از دست ندید....
محشر به تمام معنا . موسیقی عالی ، بازی عالی و صحنه های محصور کننده
در یک کلام بگم : عالی بود، حتما ببینید
فیلم بدی نیست. ولی به نظرم کمی شعاریه. ضمن اینکه خوش‌ساخت هم نیست. به نظرم نقطه قوت فیلم موضوع اصلی داستانه و البته پیام انسانی اون. با اینحال در حد نامزدی اسکار نیست و فکر می‌کنم نامزد شدنش بیشتر جنبه سیاسی داشته.
فقط می تونم بگم عالی بود\nموزیکه فیلم زیبا و دلنشین و فیلمنامه ی بینظیر...\n7.7 از 10 میدم
دوستان چندی پیش فیلمی دیدم که دوسه نفر از سربازان طرفین جبه های جنگ جهانی در یک کوهستان برفی به اجبار محیط مجبور شدن مدتی رو با هم سپری کنن . چیزی شبیه ایده همین فیلم . نهایتا اینا با هم دوست شدن . بعدا سربازا هم به دادگاههای نظامی فراخوانده شدن که چرا با دشمنشون زیر یک سقف بودن . فک کنم فیلم بر اساس واقعیتهای جنگ جهانی بود . کسی اسمش رو میدونه ؟
عالی و نه کمتر!
نارنگي‌ها يا فصل برداشت فيلمي به کارگرداني، نويسندگي و تهيه‌کنندگي زازا اوروشادزه محصول مشترک کشورهاي استوني و گرجستان که داستان آن در يکي از مناطق روستايي در آبخازيا (گرجستان) در بحبوحه جنگ آبخازيا (1993-1992) اتفاق مي افتد، جايي که کشاورزان استونيايي براي پرورش باغ‌هاي نارنگي سکني گزيده‌اند ...\n\nاين فيلم به عنوان نماينده کشور استوني به هشتاد و هفتمين دوره جوايز سالانه آکادمي معرفي شد و براي اولين بار در تاريخ کشور استوني توانست نامزد دريافت جايزه اسکار بهترين فيلم غيرانگليسي زبان (2015) شود و در هفتاد و دومين دوره مراسم گلدن گلاب (2015) باز هم نامزد دريافت جايزه بهترين فيلم غيرانگليسي زبان شد. در سي و دومين دوره جشنواره فيلم فجر (1392)؛ اين فيلم در بخش بين الملل برنده 2 سيمرغ بلورين (بهترين فيلم‌ و بهترين فيلم‌نامه) شد.
استونی و جورجیا ؟!؟\n
این فیلم کیفیت خوب داره؟\nاگه داره بذارید لطفا
هنوز که هنوزه نمی تونم احساسم رو بعد دیدن این فیلم بیان کنم. خیلی خوب بود. من قبل از دیدنش انتظار یه فیلم کسل کننده رو می کشیدم اما اینقدر بدیع بود موقعیت ها و داستانش برام که تا مدت ها بعد تماشای اون درگیرش هستم.
فیلم نبود ، شعر بود ... زنده باد به این کارگردان .
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه