در سال ۱۹۸۱ در نیویورک که یکی از خشن ترین سالهای این شهر در تاریخ ایالات متحده بود، تاجری به نام اَبل مورالس ( اسکار آیزاک ) سعی دارد کسب و کار خودش را رونق ببخشد اما در عین حال اخلاق را نبازد...
اینقدر جریان سرقتها و ناتوانی از دستگیری سارقین تو ذوق می زد که کل داستان فیلم رو به باد می داد! فقط از عکس العمل افراد می شد تشخیص داد اتفاق خوبی افتاده یا بدی! اصلا بیننده نسبت به وقوع اتفاقات گیج می مونه، فرار راننده، مباحثه با رقیب در آرایشگاه راجع به سکوی تگزاس، رفتار همسر راجع به اختلاص، قرارداد مبهم با یهودیها و ... فیلمو یه کم درست تعریف می کرد بفهمیم خب چی شد!!!؟
فیلمی با فیلنامه ای بسیار باسمه ای و کودکانه که تمام تلاشش رو میکنه به پدرخوانده برسه و بازیهای بسیار بد به ویژه نقش اول فیلم.
یکی از خب که چی ترین فیلم هایی که دیدم!
جسیکا چاستین بازیگر تواناییه و امیدوارم نقش های بهتری بهش بدند،مثلا جنیفر لارنس چسبیده به فیلمهای داوید ا راسل و ولش هم نمیکنه چون این کارگردان نقش های خوبی رو واسش درنظر میگیره
.\nفیلم ریتم خوبی داشت\nو بنظرم ارزش دیدن داره
به نظر من روال فیلم خیلی آروم و خسته کنندس ولی داستان و شخصیت پردازی خیلی خوبی داره و خیلی پر انگیزس فیلم در عین سرد بودن فضا ی فیلم
یک فیلم واقع گرا بسیار خوب .
آخه این فیلم کجاش اکشنه؟\nاین فیلم یه فیلم جنایی درامه\nکه البته فیلم قشنگیه
یک فیلم بی نهایت کسالت بار و خسته کننده.
asare jenaiye mamooli.az oon filmai ke zood faramoosh mishe .harfe khasi baraye goftan nadasht
بازی نقش اول چقدر شبیه پاچینوئه تو گاد فادر ها
فیلمی با ریتم کند ولی به شده مجذوب کننده. محیط وحشیانه بود ولی رفتار کاملا آرام. اسکار ایزاک نقششو به شده عالی بازی کرد. \n
be shedat mozakhraf\naz on filmast ke ya khabeton mibare ya dore tond mibinin\nhichi nadasht,hichi
از بهترین های 2014، دغدغه ای که مطرح شد رو بسیار پسندیدم و مجذوب روایت آن شدم. به نظرم به هیچ وجه ریتم کند و خسته کننده نبود، به هر حال داستان و فیلم در خدمت هدفی هستند که کارگردان باید به بهترین نحو و در قالب هنر آن را بیان کند، شاید انتظار دیدن یک جنایی اکشن، باعث شده که بعضی فریب بخورند و احساس خستگی کنند. این فیلم بیش از هر چیز یک درام خوش ساخت و دلچسب هست، نه یک اثر صرفا اشکن و هیجانی.
این فیلم درباره مردیه که می‌ خواهد در چنبره مفاسد تجاری حرفه‌اش، سالم باقی بمونه.... این مضمون فی نفسه ظرفیت دراماتیک و انسانی زیادی داره ولی برخی لوازم برای تکمیل شمایل این وضعیت وجود ندارند و باعث شده‌اند که فیلم صرفا دنبال پرورش موقعیت داستانی اش باشه. منظور اینکه در برابر این فیلم سوال های اساسی پیش میاد... چرا ابل در بین همه اطرافیان خودش (از همسر و وکیل گرفته تا رقیب و پلیس) که کم یا بیش در خط خلاف حرکت می‌کنند، این قدر تلاش برای سالم موندن داره؟ از کدوم خاستگاه متفاوتی به نسبت شخصیت‌های دیگه ی داستان براومده که باید این همه پاک باشه و بقیه ناپاک؟ در این مورد، هیچ اشاره ای به عقبه ی شخصیتی و موقعیتی ابل هم زده نشده ... سوال دیگه اینکه اگه ابل اصرار بر پاک موندن داره، چرا فردای دعوا با همسرش بر سر سرمایه پنهانی‌ ای که از اختلاس در شرکت جمع کرده، ناگهان پیشنهاد غیرقانونی اونو قبول می‌کنه؟ آیا این به معنای تسلیم شدنش در برابر محیط فاسد دور و برشه؟ مگه در عرض چند ساعت از شب تا صبح چه اتفاقی افتاده که اونو وادار به این تغییر موضع کرده؟ و اگر اون تسلیم شده، پس چرا چند سکانس بعدش توی صحبت با پلیس باز هم سخن از پاک بودن می‌کنه؟ اصلا چرا اون با وجود تلاشش برای داشتن یک زندگی سالم خانوادگی و شغلی، یه دختر از یه خانواده تبهکار مافیایی به همسری گرفته؟ این ابهام‌ها باعث شده که فیلم به رغم داشتن مزیت ‌هایی قابل توجه، نتونه به اونجایی که می تونست برسه، برسه...
یه فیلم متوسط.طولانی و حوصله سر برنده.\nدر کل زیاد بد نیست ولی روند فیلم واقعا صبر انسان رو آزمایش میکنه.\nجزو اولویت هاتون نباشه.امتیاز 5 مناسبتره واسش.
لایه اول روح : N/A . لایه دوم : 7/10 . لایه سوم : 2/10 . هدف : لایه دوم ( اخلاق آمریکایی).مشکل اساسی فیلم مثل اکثر فیلمهای آمریکایی هدف و دغدغه فیلمساز است که معمولاً مربوط به لایه دوم روح انسانه(انسانیت و عقلانیت)، در حالی که اگر آبل از ابتدای فیلم اخلاق گرایِ باتجربه نبود و با روند داستان و قرار گرفتن در منجلاب تضادها (درست و غلط ، راه و مقصد ، دوست و دشمن و ...) حس و حالی پیدا میکرد برای تصمیم گرفتن و برای انتخاب، واگر هدف فیلمساز نمایش این حس وحال متضاد بود(لایه سوم) داستان و بازیگران و ... (به جز شخصیت پردازی) برای ساخت یک شاهکار مهیا بود .فیلم در لایه اول (اکشن) نیست و فقط یک یا دو صحنه داره که نمره دادن تو این لایه به فیلم بی انصافیه چون اصلاً فیلمساز قصدشو نداشته. در لایه دوم مشکل اصلی فیلم شخصیت پردازی است با تمام تلاش فیلمساز برای نزدیک شدن و شناساندن شخصیت ها اکثر آنها نا آشنا باقی میمانند و من فکر میکنم دلیل این ناتوانی استفاده از دیالوگ ها و نماد های شعارگونه برای شخصیت پردازی است(مثل : ناخن ، سیگار ، دویدن ، تنیس و ...). و تنها و تنها بازی اسکار مارا با لایه سوم و یک شخصیت دارای روح و روان آدمیزادی(چند بعدی) آشنا میکند،البته گاهاً. \n\nختم کلام : بیان زیبای یک دغدغه ی نه چندان جالب.\nنتیجه : من این فیلم رو فکر نکنم دوباره ببینم و طبیعتاً از آرشیو پاک میشود.
به شدت خسته کننده و مزخرف........بازی جسیکا کاستین عالی بود.....بازی اسکار آیزاگ هم خیلی خوب .....ولی فیبمنامه و کارگردانی......خیلی بد بود......\n5 هز 10
یک داستان خوب، با بازی های عالی جسیکا و Oscar. ریتم فیلم آروم و در بعضی از صحنه ها تند و هیجان انگیز. ولی تا آخر باهاش همراه می شید. توصیه برای دیدن
به نظرم داستان فیلم خیلی محدوده و بهتر از این میشد خشونت رو نمایش داد و همینطور بیشتر شخصیت ها رو معرفی کرد...برای مثال شخصیت پاک و اخلاق مدار داستان ما که البته خیلی هم باهوش هست،چیزی از گذشتش ارائه نمیشه و اینکه آیا واقعا موفقیت امروز خودش رو مدیون همسرش هست یا نه!یا هر دو با هم....در واقع در جایی که همسرش پوزخند میزنه و میگه تو خودت به موفقیت رسیدی؟داستان رها میشه و نتیجه ای گرفته نمیشه....بازیا خوبن و اسکار ایزاک یکی از بهترینهای خودش رو به نمایش گذاشته...با همه ی اینها به نظرم بازیش تقلید هوشمندانه ای از آل پاچینوی پدرخوانده است...به خصوص قسمت اولش...که در عین قدرت و شکوه و جلال دو تضاد غرور و تواضع رو به زیبایی به نمایش میزاره که اسکار ایزاک هم در نمایش دو صفت غرور و تواضع بسیار خوب عمل میکنه....همونطور که گفتم داستان قدرتمند تری می تونستند از این واقعه ی تاریخی به نمایش بزارند.\n\nاما چیزی که در موفقیت فیلم تاثیرگذاره اجرای فوق العاده ی داستان و نوع روایت داستان.
عجب شخصیت مقتدرانه ای داشت نسبتا.خوشمان آمد
فیلم واقعا ارزش دیدن و وقت گذاشتن رو داشت \nداستانش کامل و نزدیک به واقعیت زندگی هر انسانی بود و فیلمبرداری زیبا و بازی بازیگراش فضای جالبی رو ساخته بود
به نظر بنده حقیر بهترین فیلم 2014 بود.شاهکار و کمتر دیده شده... مخصوصا بازی Oscar Isaac.دوستان منتقدمون ببینند خوششون میاد.مرسی
این فیلم خیلی قشنگه.
گریم و لباس کاملا مشابه مایکل کورلئونه در گادفادر 2 است و از این طریق و داستان فیلم سعی داره مواردی رو که کاپولا در پدرخوانده بیان کرده رو در شرایط مشابه رد کنه
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه