با توجه به معجزه ای که در مورد منقبض شدن تومور سرطانی هزل رخ داده و چند سال وقت برایش فراهم آورده، او تا کنون در انتهای خط زندگیش بوده و منتظر آخرین ورق داستان زندگیش است. اما یک برنامه ی پیچیده ای در گروه بچه های سرطانی سبب ورود پسری به اسم آگستیوس واترز می شود که باعث می شود زندگی هزل دوباره از نو نوشته شود...
خیلی کم
خیلی کم
از بس گریه کردم دهنم سرویس شد D: خوشم امد فیلم خوبی بود .... منم قبلا طرز تفکرم مثل پسره ی توی فیلم بود ، یعنی از این که یه روزی بمیرم و کار بزرگی انجام نداده باشم می ترسیدم ولی تازگی ها درست همون طور که ((هازل گریس)) توی فیلم می گفت ، به این نتیجه رسیدم که فراموشی غیرقابل اجتنابه . یه روزی میرسه که حتی دیگه اسمی از موتزارت و آهنگ هایی که ساخته تو دنیا باقی نمیمونه. درست مثل اون ستاره هایی که میلیارد ها سال پیش در یکجایی از کهکشان منفجر شدن و مردن و هیچکس حتی نمیدونه که دقیقا چه شکلی بودن یا دقیقا کجا قرار داشتن ... همه ی پادشاهان و نبرد ها و جاه طلبی هاشون فراموش میشه ...
اقا فیلم ازین sad تر سراغ ندارین تینیجری درام عاشقانه ی چیزی ک حس غم زیادی بت بده مث سریال 13reason Why ممنون
...اوج فضاحت فیلم اونجاش بود که اونا بوس کردن همو و ملت یه کف مرتب به افتخارشون زدن!!! یعنی انقدر مسخره بود اون صحنه که واقعا باورم نمیشد! واقعا فیلم در کل افتضاح بود.
فیلمی بسیار ضعیف از تقریبا همه نظر! 10 ها فیلم با موضوعی تقریبا مشابه ساخته شدن که واقعا از این بهتر بودن و مطرح شدن این فیلم فقط به دلیل شهرت بازیگراش توی اون بازه زمانی خاص بود. با فیلم نامه ای بسیار شل و ول و داستانی وصله پینه شده و بی سامان. انگار صرفا هدف نویسنده و کارگردان این بوده که گریه ملت رو اخر فیلم در بیارن که انقدر فیلم مسخره و مصنوعی بود که حتی گریه من هم در نیومد! 10 دقیقه بعد از شروع فیلم، کاملا تا اخر فیلم معلوم میشه. با موضوعی مشابه، با ساخت و فیلمنامه ای بسیار بهتر و واقع بینانه تر و تاثیر گذارتر، Me and Earl and the Dying Girl رو پیشنهاد میکنم.
بعد از دیدن این فیلم تنها همدردم بالشتم بود که اون با کلی گریه ای که کردم سر این فیلم عین موش اب کشیده شد. واقعا یکی از بهترین فیلم های عاشقانه ای بود که دیده بودم .
عاقا نیاز هست دوست دختر داشته باشیم بعد این فیلمو ببینیم یا سینگلا هم ببینن باز گریشون میگیره؟ :| برم دوست دختر پیدا کنم با اون بشینم ببینم؟ :|
عاقا ناموسن این دو تا بازیگر چطور بعد از فیلم، واقعی عاشق هم نشدن؟ یکی واسه من توضیح بده :|
واقعا فیلم قشنگی هست حتما ببینید
مضخرف
فقط چن کلمه میگم عالی و نگاه کنید
این فیلم میخواد بگه عاشق شدن به سالم بودن و بیمار بودن نیست . واقعا عشق رو تو این میفهمید چیه دمش گرم بازیگر پسر این فیلم Ansel Elgort که امیدش رو از مریضی که داره از دست نمیده....... باید ببینید این فیلم رو .......
سلام : الان ساعت 5:30 صبحه و تازه فیلم رو تموم کردم . راستش الان انگار درون وجودم آتیش روشن کردم . چون با دیدن فیلم به اندازه ی تموم عمرم گریه کردم حتی وقتی که بهم گفتن عموم که شیمایی جنگ بود هم فوت کرد اینقد گریه نکردم البته به نظرم اون راحت شد چون بعضی شبا تا صبح یه نبرد سرفه میکرد و خون بالا میاورد. شاید الان بپرسین پس برا یه فیلم که واقعیت هم نداره چرا گریه کردم در صورتی که یه نمونه واقعی و شاید ازین بد ترم رو هم تجربه کردم؟ می دونید من الان چهارم دبیرستانم و 17 سال و 5 ماهی از عمرم میگزره و یه روز تو 9 سالگی و وقتی داشتم التماس پسر همسایمونو میکردم که یه دقیقه بزار با کامپیوترش بازی کنم یه دفعه صدای ناله و فریاد رو از تو خیابون شنیدم و فورا پسرای همسایمون دوید تو خیابون. من و برادر کوچیکه آرزو میکردیم یه دقیقه پسره خسته شه یه کدوممون جاشو بگیریم و من وقتی دیدم اونا رفتن انگار دنیا در مقابلم همون کامپیوتر بود و نشستم دو تا سه دقیقه بازی کردم و بعد کنجکاو شدم برم ببینم صدای کی بود و زود برگردم چون اون دوتا نیومدن و وقتی رفتم بیرون مادرمو دیدم که داره فریاد میزنه و سوار ماشین شد و منم رفتم و.... میدونید کی رو از دست داده بودم وچطوری ؟این همون دلیلیه که من از اول فیلم گریه می کردم . درواقع فیلم فقط جرقه ای از یک خاطره رو برام زد و همین کافی بود تا منو به آتیش بکشونه . ((دایی داشتم با 23 سال سن و دانشجوی مهندسی عمران و نفر اول دانشگاه بود و خرج خانواده پدر بزرگم رو هم میداد دو سال هم سربازی رفته بود و سال آخر دانشگاش بود اگه اشتباه نکنم ومتاسفانه خاطره ی زیادی هم ازش تو ذهنم نیست اما در همون سالا بدن درد عجیبی گرفتش و رفت پیش دکتر و دکتر فهمید که سرطان بد خیم خون داره و زیاد زنده نمی مونه برا همین الکی گفته بود فقط رماتیسم داری و... یه چند ماهی با هیمن که رماتیسم با درد کنار اومد و بعد قضیه که جدی شد رفت شیراز . بیمارستا نمازی و پیش دکتر و اونجا بهش گفتن سرطان خون داری و در ماه های فروردین یا اردیبهشت بود که برا آخرین قبل از فوتش اومد ما رو دید و کل مدتی که ما فهمیدیم که مریضیش چیه تا مرگش 2 تا 3 ماه بود و 2ام یا 3ام خرداد سال 87 بود که رفت شیراز تو همون بیمارستان نمازی بستری شد برا شیمی درمانی من امتحانای خرداد رو که دادم همون اوایل رفتم شیراز و زره زره آب شدن یه جون رو تو اشک های مادرم میدیدم و روزای آخر یعنی اواخر خرداد و اوایل تیر یه روز مادرم گفت که دیگه نمی تونه غذا هم بخوره و فقط با سرم زنده است و یادم تا روزی که مرد یعنی 16 تیر ماه حداقل یادمه برا دو یا سه هفته نه غذایی خورد و نه آبی و یادمه چون سرطان معدش رو دگیر کرده بود عملش کردن و بعد از اون بود که دیگه نباید هیچ غذا یا آبی میخورد و.... هر روز مادرم تو اون سه هفته فقط کارش گریه بود چون بردارش داشت از تشنگی تو بیمارستان به پرستارا التماس می کرد تا فقط حوله خیس رو به لبش بزنن و ....اما من اون روزا خیلی بچه بودم و وقتی این فیلم رو دیدم گفتم حداقل شما اونجا قبل از مردنتون همدیگه رو بوسیدیت و برا یه مدت خیلی کمم که شده باهم خوش بودین و سفر رفتین و حداقل دیگه زجر ی (مثل )دایی منو تحمل نکردین که سرطان بگیرید و قبلش هم تمام دغدغتون درس خوندن و پول برا تحصیل خواهراتون و مریضی مادرتون و هزارتا بد بختی دیگه نبود که حتی فرصت فکر کردن به هیچ کاری رو پیدا نکنید و آخرش با یه زجر شدیدیم برید سینه قبرستون بخوابید و بجز بد بختی و زجر هیچی از این دنیا گیرتون نیاد. در کل دلم برا دایم خیلی سوخت و اینکه اون از زندگیش جز زجر هیچی گیرش نیومد.
اگه دلتون یه حس از ته دل میخواد، این فیلم رو حتما ببینید. اشک نریختن حین دیدن فیلم به شدت سخته و با این وجود آرامش عمیقی انتهای فیلم میاد سراغتون حالتون رو شدیدا خوب میکنه.
دختره زشت بود
در یک کلام بخوام بگم این فیلم احساسی ترین فیلمیه که من دیدم از دیدنش پشیمون نمیشید
فیلمی که بعد از مدتها پس از دیدنش بازم بهش فکر کنی اشکت در میاد
Perfect
فیلم خوبی بود از اون فیلما بود که بعد دیدنش میگی اگه اینو ندیده بودم ؟!....
اشک ادمو در میاره ...ای کسی که تردید داری این فیلمو ببینی یا نه.حتما ببین پشیمون نمیشی!
\nیکی از سوالات اولیه که توی اورژانس ازتون میپرسن \nاینه که دردتون از صفر تا ده در چ حدیه\nاین سوال صد ها بار از من پرسیده شد \nو یادم میاد یدفعه وقتی نمیتونستم نفس بکشم و احساس میکردم سینه ام داره میسوزه \nپرستار ازم در مورد مقدار دردم پرسید \nبا اینکه نمیتونستم حرف بزنم \nنُه انگشتم رو بالا آوردم \nبعد ها که حالم داشت بهتر میشد \nاون پرستار اومد بالای سرم و منو جنگجو صدا کرد \nگفت میدونی چرا بهت میگم جنگجو؟\nتو دردی با درجه ده رو نُه گفتی \nولی حقیقت این نبود \nمن بخاطر شجاعتم نگفتم نُه \nدلیل اینکه گفتم نُه بخاطراین بود داشتم دهم رو حفظ میکردم\nو مرگ گاس دهم بود \nاین اتفاق، ده عالی و وحشتناکی بود\nاز هیچ بدی نخواهم ترسید ، زیرا تو با من هستی
در مورد فیلم باید بگم که فیلمی نیست که مثل آثار بزرگ سینما بهش بگم باشکوه و با عظمت ولی مطمئنم میتونم اون رو با یک کلمه توصیف کنم زیبا \nآخر فیلم من به احترام فیلم بلند نشدم یا دست نزدم بلکه فقط زانو زدم و اشک ریختم\nچیزی نمیشه دربارش گفت فقط 10/10\nامتیازی که مطمئنم هیچ وقت به خودم اجازه نمیدم کمش کنم
معنی واقعی زندگی\nیکی از محشرترین فیلم های عاشقانه\nهر کی نبینه نصف عمرش بر فنا رفته\nواقعا لیاقت 10 رو داره
كاش ميشد همه ما يه دوستي مثل اگوستوس داشتيم \n\nفيلم خيلي عالي بود من كه خيلي دوس داشتم و خيلي هم تاثير گذار بود
فیلم عاشقانه قشنگی بود ودرعین حال غمگین.دیالوگ های نابی هم داشت ولی یک سری اشکالم میشه بهش گرفت مثلا اینکه تایمش یکم زیادی طولانی بود و دوم اینکه اون رمانه ونویسندش خیلی خوب بهشون پرداخته نشده بود ولی درکل نقاط قوتش خیلی بیشتر بود حتما ببینین این فیلم رو .نمره من یه چیزی بین هشت ونه چون احساس میکنم هشت براش کمه ونه براش زیاد.8.5/10
تازه کتابشو تموم کردم.. خیلی جالب بود واسم... برم واسه دیدن فیلمش 3> :(
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه