داستان فیلم که براساس واقعیت می باشد درباره "کریس کایل" سرباز نیروی دریایی آمریکا است که توانست تبدیل به ماشین آدم کشی ارتش امریکا شده و رکورد بیشترین کشتن دشمنان در جنگ بعنوان یک تکتیرانداز آمریکایی را از آن خود کند...
خیلی کم
شدید
افرین بهشون که از یک قاتل روانی یک قهرمان ساختند . اون وقت ما از شهدامون فیلم بسازیم به بعضی ها بر میخوره و میگن چرا اونا رو شکل یک قهرمان نشون میدید . این است جهان سوم !!
من که از فیلم لذت بردم ذات جنگ کشتن و کشته شدنه حالا به هر دلیلی کوپر خوب و با احساس بازی می کرد 8 از 10
آفتاب پرست آمریکایی\n فیلم از تیتراژ با اذان آغاز می شود و بلافاصله به میدان جنگ کات می خورد. تک تیرانداز آمریکایی کمین کرده است تا هر که را تهدید به شمار می آید هدف گلوگه بگیرد. زن و بچه بودنِ هدف مهم نیست؛ اگر دست به اسلحه نبرند، کسی به آنها کاری ندارد. اما اگر تهدیدگر باشند، تک تیرانداز، علی رغم میل باطنی اش (!)، آنان را مستحق گلوله خواهند دانست. تمام فیلم بیان گر همین نکته است که آمریکایی نمی جنگد؛ دفاع می کند. اگر پا روی دمش نگذارند، با کسی کاری ندارد، اما اگر به او حمله شود، به کسی امان نخواهد داد. این جمله ای است که پدر تک تیرانداز از بچگی در گوش او می خواند.\nفیلمساز ادعای ساختن فیلمی ضد جنگ دارد، اما جرئتش را ندارد. جنگ را ترسیم نمی کند و حد و رسم آن را مشخص نمی نماید. یک طرفه به قاضی می رود و فقط تلاش در ساختن یک سمت جنگ دارد: سمت آمریکایی. به این ترتیب است که جنگی خاص ساخته نمی شود و بنابراین فیلمساز از واکاوی مقوله ی جنگ باز می ماند. حق را مال خود می داند و دشمن را- در میزانسن و تدوین- حیوان می پندارد. یک بار پیش از شلیک به کودک به شکار حیوان و شلیک به او کات می زند و بار دیگر در یک نمای POV- که متعلق به تک تیرانداز آمریکایی است- از تصویر دو سگ لاشه خور بر روی تصویر دو زن (مسلمان) pan می کند. این پرداخت های توهین آمیز و الکن به دشمن از یک سو، و یک سویه نگاه کردن به جنگ از سوی دیگر، نه آنچنان که فیلمساز می خواهد، حق را به آمریکایی ها می دهد و نه دشمن را منفور می سازد. اصلاً آنچه که در فیلم می بینیم، دشمن به معنای جدی نیست؛ کاریکاتوری آماتوری و عجول است از انسان هایی که فیلمساز نه آنها را می شناسد و نه قدمی برای شناخت آنها برداشته است. نتیجتاً بافیلمی طرف هستیم که ضد جنگ می نماید ولی در حقیقت ضد انسانی است و قتل و کشتار را سمپاتیک می کند.\nآقای فیلمساز آنقدر ملی گرا است- چه خوب- که فقط می خواهد از آمریکا سخن بگوید و آمریکایی. اصلاً مسأله ی جنگ ندارد. اگر به سراغ آن رفته نیز در پی آن است تا خود را از پرسش های بی پاسخش درباره ی جنگ های ناحق کشورش خلاص کند و برای آنها بهانه ای تراشیده، توجیهی بیابد- چه بد-.\nفیلم- فیلمساز- می خواهد حرف بزرگی بزند که به آن اعتقاد ندارد. نتیجه می شود اثری ریاکار و فریبکار. اگر توصیه های پدر و آموزش های او در کودکی، دیدن حمله به برج های دوقلو از تلویزیون، و شروع جنگ با ندای اذان در تیتراژ را کنار هم بگذاریم، درخواهیم یافت که آغازگر جنگ دیگران (مسلمانان) هستند و آمریکایی ها با گذشت از خانواده شان برای دفاع از میهن و خانواده بر می خیزند. این، حرفی است که فیلمساز تا سه چهارم فیلم، تمام قد پای آن می ایستد. البته با قصه ای کم کشش، ریتمی ملال آور و زمانی طولانی.\nبحث دفاع که خوب جا افتاد، فیلمساز رنگ عوض می کند و پز ضد جنگ به خود می گیرد. در دهان همسر تک تیرانداز می گذارد که بازگشتن از جنگ مساوی است با بازگشتن به انسانیت اما تک تیرانداز که هنوز حرف از دفاع می زند، به جنگ ادامه می دهد و سزایش آن است که پس از بازگشت، دچار بیماری روانی می شود و حال، ما باید شاهد تبعات منفی جنگ باشیم که گریبان مدافع ملی ما را گرفته است. با تأکیدی که فیلمساز بر روی این تبعات می کند، آنچه درباره ی دفاع گفته بود را نقش بر آب می کند. اما قضیه همین جا پایان نمی پذیرد. فیلمساز برای بار دوم حرفش را پس می گیرد و مشکلات روانی تک تیرانداز را ناشی از این می داند که او نگران هم قطران خود در جنگ (البته از نظر او، دفاع) است و ناراحت از اینکه نمی تواند آنها را یاری کند. بنابراین به پیشنهاد روانشناس به کمپ سربازان از کار افتاده می رود تا به آنها کمک کند. در پایان اما فیلمساز بار دیگر رنگ عوض می کند و در انتهای فیلم می نویسد که تک تیرانداز توسط یکی از همین سربازان از کار افتاده کشته شده است. احتمالاً منظور او این است که وی تصادفاً کشته شده است، اما با نشان ندادن صحنه ی تصادف و با حذف کردن لفظ تصادفاً در نوشته ی انتهایی، حسی متفاوت در تماشاگر ایجاد می کند: تک تیرانداز توسط سربازان از کار افتاده ای که مبتلا به تبعات منفی جنگ هستند، کشته می شود و گویی در انتها این جنگ است که او را به قتل می رساند. پس جنگ خیلی چیز بدی است. فیلمساز در تیتراژ پایانی برای چندمین بار حرف خود را پس می گیرد و خاک سپاری باشکوهی را برای تک تیرانداز آمریکایی اش که رکورددار کشتار است به تصویر می کشد. نوع تأکید سازنده بر رکورددار بودن تک تیرانداز در کشتار و طرز پرداخت تشییع جنازه پایانی حاکی از آن است که خود فیلمساز نیز به تک تیراندازش سمپاتی دارد و مدافع خاکسپاری با عزت و عظمت برای اوست و نه- آنچنان که ادعا می کند- علیه آن.\nاکنون نکته ی مهم و درخور توجه اینجاست که آمریکایی ها در مدیوم سینما جنگ و جنگجویان خود را که ناحق بودنشان بر همگان اثبات شده است، با برچسب دفاع تطهیر می کنند، اما ما نه تنها قادر نبوده ایم از دفاع و مدافعان هشت ساله خود که به حق بودنشان بر همگان اثبات شده است، دفاع کنیم و ذره ای از دفاع الکنی که در این فیلم ساخته شده است را بسازیم، بلکه اخیراً با پز روشنفکرانه ی ضد جنگ مدام سرمان را زیر برف نموده، حقارت طلبی می کنیم.\nچهره به چهره
لذت بردم خدایی...ارزش داره خوبم داره ...به به
من این فیلم رو دیدم... میخوام بگم که این فیلم نه به اندازه یه درام میشد روش حساب کرد نه اینکه میتونست رسالت یک فیلم جنگی رو دنبال کنه... ما توی سکانس اول صدای اذان رو میشنویم و توی قسمتی از فیلم که مدال های مصطفی رو نشون میده پرچم ایران رو میبینیم ... همه اینها نشانه هایی است برای یه ضمینه سازی فکری... \n\nاما این فیلم واقعا لیاقت این همه تمجید و کاندیداتوری اسکار رو نداشت... این فیلم طوری ساخته شده که فقط آمریکایی ها عشق و علاقه به وطن دارن و اگر اینکه کسی در کشور دیگه ای همچین عشقی داشته باشه و بخواد از وطن و کشور خودش دفاع کنه تروریست شناخته میشه و لیاقت مرگ و دارهخیلی فیلم یک طرفه ای بود بسیار بسیار به دور از عدالتی بود که ما باید از کارگردان سراغ داشته باشیم
راضی کننده بود هر چند که می تونست بیشتر کار بشه....
\nتبلیغاتی...شعاری ... مسخره\n\nفقط همینو میشه گفت\n\nکریس کایل یه قاتل وحشیه نه یه قهرمان\n\nدم اون کسی هم که کشتش گرم\n\nفیلم هم حرفی برای گفتن نداشت 6/10
جا داره به روح پرفتوح شهیدان کشورمون صلواتی عنایت کنیم \n\nبله شهید رسول زرین \n\nایشون یه بیش از یک تک تیرانداز بود و آقای کریس کایل هم تک تیرانداز بود\n\nاما\n\nایشون کجا و آن مزدور آمریکایی کجا \n\nکمی تحقیق درباره قهرمان های کشورمون هم بد نیست
من که از دیدن این فیلم لذت بردم. نمره 10، اگه از فیلم خوشتون اومد لایک کنین...
میدونم با این فیلم حال کردین...ولی اینو بدونین این حرومزاده الکی زنو بچه میکشته امارش بره بالا...\nاین ادم به معنای واقعی حیوون بوده
لذت بردم
سلام متاسفانه بعضی دوستان اینجا رو با صفحات سیاسی مذهبی اشتباه گرفتن و بدتر اینکه تعصب و کج فهمی رو در لابلای حرفاشون میشه دید.لطفا در مورد فیلم نظر بدین و به اسطوره های ملت ها احترام بذارین همونطور که دوست دارین بهمون احترام بذارن.جنگ اگر دیده باشین متوجه میشین که باید بکشی تا خودت و هموطن هات زنده بمونن.اگر نکشی و همرزمات بمیرن خوبه؟ متاسفانه جنگ کلا زشتی هست ولی وقتی واردش بشی باید قهرمانانه مبارزه کنی. کریس کایل قهرمان بزرگی بود و این فیلم واقعا زیباست.ممنونم
در کل فیلم جالبی نبود . از توهینش به مسلمونا و اسلام که بگذریم ، واقعا فیلم ضعیفی بود . یکی از بدترین فیلمها در ژانر زندگینامه
یکی به من بگه...آخه چرا صدای بردلی کوپر رو دادن به کریم توی فیلم فاطما گل؟؟؟؟حالم به هم خورددددد...
وقتی میام کامنت هارو میخونم پیش خودم میگم چرا ما ایرانی ها اینقد ذهن هامون شستشو داده شدست الان به جای این تک تیرنداز امریکایی یه تک تیر انداز ایرانی بود کامنت ها واقعا فرق میکردن همه ازش طرفداری میکردن اقایون جنگ یعنی کشتار سربازا اونجا نمیرن که خوش بگذرونن میرن واسه جنگ اگه امسال کریس کایل نبود تروریست ها الان بالاسرتون بودن
بی ارزش
کریس کایل معروف به گلوله آتشین
lotfan duble dahkele iran bezar Tiny.Mamnooooon Mishim....
baziye khanoome miller ro kheili toye in film doost dashtamham khoshgele ham ba estedad . aghaye cooper ham ke fogholade bood vaghean adam hes mikone chandin saal tamrine sniperi dashte filme khoobiye baraye didan
انسان ها طعمه جنگ می شوند جنگ طعمه نمی شود
ما ها واقعا از سینمای ایران چه انتظاری داریم ؟ این سینمایی که اصلا حمایت نمیشه ( نه مادی نه معنوی ) مثلا شمابرین تو اینترنت فیلم استقبال از سه هنرمند ایرانی (آقایان حسینی و فرهادی و خانوم علیدوستی ) که دوتاشون برنده ی جایزه ی کن شدند و یکی شون هم نامزد این جایزه که همین هم برای خیلی از هنرمندای جهان آرزو شد که کارشون کمتر از مدال جهانی تو فلان رشته هم نیست ( البته نمیخوام بگم از ورزشکارا حمایت آن چنانی میشه ولی خدایش وضع بهتره ) ببینید یا مثلا بودجه ساخت فیلم های هالیوودی رو با بودجه ساخت فیلم های ایرانی مقایسه کنید اونوقت انتظار ساختن چنین فیلم های از مشاهیر کشور خودمون داشته باشیم
بسیار مزخرف . جدا از هدف سیاسی فیلم ، این فیلم در ژانر خودش هم جز ضعیف ها بود .
معمولی....\nبه نظر بیش از حد شخصیت اول فیلم رو قهرمان نشون دادن.\nآمریکایی ها داخل فیلم های جنگی که درست میکنن،خیلی رشادت به خرج میدن که به نظر من دور از انتظاره.\nتنها دلیلی که فیلم رو نگاه کردم برای کارگردان فیلم یعنی کلینت ایستوود بود.همین\nبه نظر من که معمولی بود... 6/10
آقا ببخشید میشه این فیلم رو با خانواده دید ؟?
دوستان بحث های سیاسی رو وارد فیلم نکنید...\nاین فیلم از نظر من واقعا ارزش دیدن رو داره...\nفیلمی بود که من اخرش گریم گرفت وقتی عکس های کایل(اسنایپر)رو دیدم دلیلشو هم نمیدونم\nامیدوارم از فیلم لذت ییرید
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه