یک معلم که تنها زندگی می کند ، تمام مدت تلاش می کند تا حضانت پسرش را بگیرد . رفته رفته زندگی او بهبود می یابد و عاشق می شود و خبرهای خوبی در مورد پسرش به او می رسد ولی این شانس خوب با یک دروغ کوچک به طور وحشیانه ای نابود می شود و …
زیاد
زیاد
اثری کاملا هنری از سینمای دراماتیک اروپا . ریتم درست و حساب شده در کنار شخصیت پردازی فوق العاده که میکلسن خیلی خوب از پس اجراش براومد .
خوب آخرش چطور فهمیدن قضیه دروغ بوده!!! اونی که آخرش به سمتش شلیک کرد کی بود! نقش داداش دختره چی بود؟ اگه کسی فهمیده برا ما هم توضیح بده
خدایی فیلمه اشکمو دراورد. معرکه و احساسی بود
من آخرشو نفهمیدم چی شد؟ مقصر کی بود کی این کارو با بچه ها کرد؟
سینمای دانمارک به شدت رو به رشد هست این فیلم هم خیلی عالی بود ممنون
فقط یک کلمه در وصفش می گم : شــــاهکــــار
یک درام قوی فیلنامه در فضاسازی از کارگردانی عقب تره و پرداخت فیلم جلوتره متاسفانه بخاطر نگفتن چند نکته شخصیت مرد در نمیاد کاش فیلم ساز پاشو فراتر از یک قضاوت زود هنگام جامعه میذاشت با کشته شدن سگ و یکبار کتک خوردن انزوای اجتماعی نشون داده نمیشه
کلارای حرامزاده
این فیلم با بازیه Mikkelsen و کارگردانی vinterberg بدون شک جزو بهترین فیلم های 2012 بود قبلا هم چنین درام هایی توی فیلم های vinterberg بوده ولی این فیلم قطعا بهترین فیلمش بود که من به شخصه خیلی تحسینش کردم زود باوری مردم احمقی که فقط آماده یه اتفاقی احساسی هستن تا واکنش نشون بدن و دیرباوری عده ای که به هیچ وقت قابل تغیر نیستن تا خودشون اتفاق رو تحلیل کنن 9/10
عرضم به حضور شیفتگان Mads, وقتی English حرف می زنه که بیا و برو ... دیگه ببین وفتی Danish یا Swedish حرف می زنه چی میشه. #MadsTheCharming
دوستان یه لیست از فیلم هایی که حس تنهایی دارن تو پنلم قرار دادم مثل این فیلم
این فیلم رو مدت ها قبل دانلود کرده بودم ولی اصلا به سمتش کشیده نمیشدم که ببینم. اما الان که دیدم ؛ حسرت خوردم که کاش زودتر دیده بودم. یک شاهکار دیدنی با بازی فوق العاده مدس میکلسن و البته کارگردانی بی نقص از توماس وینتربرگی که من نمیشناختم ولی شیفته ی هنرش شدم. لطفا ، به خاطر خودتون و کسانی که در کنار شما در این دنیا دارن زندگی میکنن این فیلم رو از دست ندید.
فیلم 8/10\nبازیگر نقش اول و همچنین اون دختر کوچولو 10/10 گرچه حرص در ار بود ولی چهره معصومی داشت\nفیلمنامه 10/10\n\nدرامی واقعا تاثیر گذار به نظرم این فیلم میتونه نا حدودی اموزنده باشه که توی اینطور موقعیت ها چه واکنشی لازمه \n\nبه قول یکی از دوستان : وقتی این فیلمو می دیدم یاد این جمله افتادم که میگه : کاغذ مچاله شده دیگه به حالت اول برنیمگرده \n\nبزرگواران کسیایی که فیلمو دیدن بخونند اسپویل داره \n\nفیلم The Hunt فیلمی از سینمای دانمارک هست که بطور خلاصه میشه گفت زندگی یک معلم کودکستان در یک شهر کوچیک رو روایت میکنه ،که در اثر یک سری از رویدادهای نا خواسته مورد ظن در یک داستان سوء استفاده جنسی کودکان قرار میگیره .\nفیلم به نظر من یک ریتم بسیار جذاب و پر کششی داره که بیننده رو برای دیدنش خسته نمیکنه،هر چند که فضای فیلم کمی آروم به نظر میاد ولی در درون ِ بیننده طیفی از احساسات رو در کل فیلم جاری میکنه،از عصبانیت شدید گرفته تا همدردی هایی فارغ از کنترل .\nکمتر از داستان و رویه فیلم صحبت میکنم تا ارزش اون رو با دیدنش احساس کنید.سیر کلی فیلم شامل نکات اعتراضی به نحوه تربیت گرفته تا نگاه کلی فیلم یعنی رفتار انسان ها در جامعه در مقابل هم است.یک فیلم بسیار زیبا برای بیان روابط و برخورد های اجتماعی،هنجارها و انسانیت..که مقاصد پیچیده تری رو در هر یک از این عنوان ها باز میکنه که متاسفانه من از علم کافی برای بیانشون برخوردار نیستم ،ولی از برداشت های شخصی خودم این فیلم رو یکی از بهترین فیلم ها با جنبه آموزش در چندسال اخیر میدونم.\nمجموعه کلی بازیگران فیلم خوب هست و میتونیم حس خوبی رو از بازی اونها دریافت کنیم فقط در این مورد 2 نکته لازم به ذکر هست:1-کسی که نقش شخصیت مادرِکلارا(دختر بچه ای که قطب اصلی این اتهام سوء استفاده هست) رو بازی میکنه با اینکه باید بازی روان و تاثیر گذاری در فراز و فرود های فیلم داشته باشه،ولی بازی این شخصیت بسیار تو ذوق میزنه به در سکانس های حساس اصلا حس اون لحظه رو منتقل نمیکنه...رفتاری یکنواخت در اکثر اوقات داره!\n2-بازی بی نظیر و فوق العاده زیبای Mads Mikkelsen بیننده رو مجذوب خودش میکنه،یکی از بهترین بازی های این سال که شایستگی کسب جوایزاسکار،کن،خرس طلایی رو به تنهایی داره{منظور ارزش بازی هست نه اعتبار کلی این جوایز}،Mikkelsen باز هم استعدادهای خودشو در تمامی لحظات فیلم با بازی هماهنگ وحس بی نظیرش در طنش های فیلم به رخ میکشه .\nموسیقی فیلم یک ریتم هماهنگ ارائه میده،هر چند میتونست تاثیرگذارتر هم باشه.فیلم برداری فیلم هم با نگاه بیننده در سکانسها خیلی همخونی داره و انتخاب زوایا و دیدها خوش فرم هستند.\n***دوستانی که فیلم رو ندیدن از این پاراگراف مطالعه نکنند***\nدر داستان فیلم ما در نهایت اثبات بیگناهی لوکاس رو میبینیم ولی همینطور که در سکانس های پایانی فیلم مشاهده میشه هنوز یک نوع دودلی وجود داره... من با کلیت این موضوع که بعد از مدتی لوکاس برگشته به شهر، هرچند برای هر دلیلی و انگار اتفاقی قبلا رخ نداده و رفتار مردم به کلی و در این حد تغییر کرده ،مشکل دارم!!!\nاگربه سکانس اهدای تفنگ به پسر لوکاس دقت کرده باشید،صحنه بسیار جالبی میبینیم که خیلی زیبا احساسات و عواطف درونی لوکاس رو به تصویر میکشه و اینطور هست که لوکاس رو میبینیم به چهره مردم شهر نگاه میکنه و دنبال رد نگاه اون ها میگرده نگاه هایی که اون رو بخشیدن،نگاه هایی که از کاری که در حق لوکاس انجام دادن شرمسارند و البته نگاه هایی که هنوز در حال قضاوت کردن در مورد لوکاس هستند{صحنه شلیک پایانی فیلم رو هم بخاطر بیارید}\nدر این بین بنظر خود لوکاس بیشتر به دنبال فرد گناهکار ،یعنی متجاوز اصلی میگرده!\nشاید روایت فیلم بگونه ای باشه که این تجاوز و اذیت دستخوش یک سری اتفاق ها و رویاپردازی ها هست ولی عملا این آزار و اذیت صورت گرفته فقط صورت مسئله به یک بیراهه کشیده شده و همونطور هم ادامه پیدا کرده...کسی که گناهکار اصلی هست به نظر منتورستن برادر کلاراست{میشه در این مورد به دو سکانس اشاره کرد:1- بازی کلارا با برادرش در خونه هنگام کریسمس و2- نگاه روی برگردان تورستن در مهمانی پایان فیلم از لوکاس،هنگامی که لوکاس به چهره مردم نگاه میکنه و فقط تورستن هست که تاب تحمل این نگاه رو نداره}\nیکی از صحنه های ماندگار و تاثیر گذار فبلم به خصوص برای من که باعث شد به اوج غلیان احساساتم برسم،صحنه زیبای کلیسا هست که نه تنها به زیبایی حرف های اصلی فیلم روبه شما دیکته میکنه بلکه با بازی محشر Mikkelsen شما رو میخکوب میکنه.\nصحنه زیبای دیگر فیلم برای من باز هم مربوط به بخش پایانی فیلم میشه ، زمانی که تقابل لوکاس و کلارا رو شاهد هستیم،کلارا به دلیل خطوط شکسته و غیر مستقیم زیاد کف اتاق نمیتونه از اون عبور کنه و لوکاس با بلند کردن و عبور دادنش از روی خطوط به اون کمک میکنه،لحظه ای که میشه حس اعتماد ،دوست داشتن بخشش و... رو در وجود کلارا و لوکاس نگاه کرد ،لوکاسی که به عنوان یک معلم تا حدی از دروغگو جلوه دادن کلارا جلوگیری کرد{نظر شخص} تا شخصیت درونی اون بیش از پیش جلوی اطرافیان خورد نشه\nدر نهایت هم باید به سکانس پایانی و مبهم فیلم اشاره کرد،زمانی که به سمت لوکاس شلیک میشه اونم نه به قصد کشت{اگر قصد کشتن وجود داشت بی شک در شهری که مهد شکار و تیراندازس هست این کار بودن خطا انجام میشد} و بعد از اون درنگی که با تفنگ نشانه رفته صورت میگیره ولی شلیک نمیشه!\nچه کسی شلیک کرد؟کسی که هنوز لوکاس رو یک تهدید میدونست و پیام خوشامدگویی دوباره به شهر رو براش گوشزد میکرد!؟ که لوکاس جایی برای تو، تو این شهر نیست!\nیا شلیک کننده میتونست گناهکار حقیقی فیلم باشه،که از قضاوت لوکاس ترسیده بوده!؟{به ظن من تورستن،برادر کلارا!}\n\nمنبع : نقد فارسی\n\n\n\n
واقعا یکی از بهترین درام هایی بود که تو زندگیم دیدم.\nMads Mikkelsen واقعا بازیکن تواناییه..اولین باری که بازیش رو دیدموقتی بود که سریال hannibal اومده بود.. حیف که این سریال کنسل شد.\nکاش این بازیگر رو بیشتر ازش استفاده کنن..به نظرم مثل خیلی از ستاره ها کارش عالیه ولی اصلن تو فیلم های بزرگ اثری ازش نیست..مطمعنم بهتراز خیلیا میتونه بازی کنه.\n
الان دقیقه 16 فیلمم اومدم بگم\n\n\n\n\n\nBastard\n bitch \nکلارا
فیلم عالی بود من تا وسطش که بودم با خودم گفتم اگه با همین ریتم پیش بره و پایان خوبی هم داشته باشه واقعا شاهکاره ولی متاسفانه هرچند فیلم به خوبی ریتمش رو حفظ کرد ولی من بشخصه پایانش رو نپسندیدم بنظرم اگه به طور کامل نشون میداد که چی میشه که بیگناهی لوکاس ثابت میشه خیلی بهتر بود.\nولی بازم فیلم فوق العادست و دست رو خوب موضوعی گذاشته و بسیار عالی به تصویر میکشتش\nمدس میکلسن هم که قبلا ارزش هاش رو تو هانیبال ثابت کرده و اینجا هم بازی فوق العاده ای رو به نمایش میگذاره\nپیشنهاد میکنم فیلم رو حتما ببینید \n8.5/10
یاد فیلمای اصغر فرهادی افتادم البته انصافا اصغر فرهادی خودمون بهتره
اثبات بی گناهی به کسانی که باور دارند تو گناهکاری ممکن نیست . فیلم بسیار دیدنی است
دختره ی پدر سوخته\n
فقط مدس میکلسن
تحلیل فیلم شکار متن سروش هادی بیگی\n\nفیلمنامه ی فیلم شکار کلا بر پایه ی اتهاماتیه که به شخصیت اول فیلم وارد میشه کارگردان از بیننده میخواد که در مورد هردو طرف ینی متهم(لوکاس)و شاکی ها(پدر و مادر دختر بچه و بقیه پدر و مادرها)قضاوت کنه.\nشخصیت پردازی فیلم بسیار خوبه یعنی بیننده هم حال و روز لوکاس رو بعد از اون همه اتهامات درک میکنه و هم حال و روز شاکی هارو و همینطور حال و روز دختر بچه که به خاطر کمبودی که داشته بی دلیل یک تهمتی رو به کسی که بیشتر از همه دوسش داره(لوکاس)میزنه.بیننده حتی واکنش های مردم رو هم درک میکنه و میفهمه که مردم عقلشون به گوششونه یعنی با اینکه از لوکاس چیزی ندیدن ولی با اون بدرفتاری میکنن.بیننده حال و روز پسر لوکاس رو هم به خوبی میفهمه یعنی موقع هایی که عصبی میشه اونقد عصبی که میره خونه شاکی ها و جلو روشون به دختر بچه فش میده رو ما به خوبی درک می کنیم.یه ایرادی که شاید بشه به فیلم گرفت اینه که پایان فیلم یه خورده مبهم میمونه یا میشد بهش بیشتر پرداخته میشد.\nحالا نکته ای که وجود داره اینه که بیننده با کدوم طرف بیشتر همراه میشه با لوکاس؟یا شاکی ها؟معلومه با لوکاس بیشتر همراه میشه چون میدونه اتهامات وارد شده بهش واقعی نیستند ولی بیننده از حرکات شاکی ها هم ناراحت نمیشه.فیلم به خوبی سیر استحاله ی اطرافیان لوکاس رو نشون میده اونایی که پشتش وایمیسن(پسرش و پدرخوانده) و اونایی که در مقابلش وایمیسن(شاکی ها) پس با وجود این تفاسیر میشه گف مهم ترین نکته ی فیلم شخصیت پردازی فیلمه،دیالوگ ها به خوبی برقرار میشن و همینطور به کاراکتر تبدیل میشن ما عملا تو فیلم دیالوگ شعاری و قلمبه سلمبه نمی بینیم و همینطور موقعیت درام فیلم به خوبی ایجاد میشه.\nمیزانسن به خوبی رعایت شده و نکات مربوط به میزانسن در فیلم باهم هماهنگن و تو ذوق بیننده نمیزنن.دکوپاژ فیلم هم خوبه نماها و حرکات دوربین درس و به جا هستند و تعلیق هم تو فیلم به خوبی اجرا شده.\nبازی بازیگرا مخصوصا لوکاس هم عالین.\nپس ما با یک فیلمی طرفیم که هم فیلمنامه ی خوبی داره هم کارگردانی خوبی هم بازی های خوبی.\nامتیاز ۸.۵/۱۰
یعنی عاشق پوسترشم...اون نگاهی که داره... یعنی چی داره میگه؟؟؟\nدفعه اول که پوسترشو دیدم از خودم اینو پرسیدم هنوزم دقیقن جوابشو نمیدونم.
با موضوع فیلم\nThe Childrens Hour (1961)\nمشابهت موضوعی داشت و هر دو جالب توجه بودند.
خیلی فیلم زیبائیه \nحتما دانلود کنید و ببینید
واقعا قضاوت خیلی سخته \nروزانه چه انگایی که به این و اون نمیزنیم و حتی با اینکه مطمئن نیستیم از یک مسئله یک فرد را بدنام و قضاوت میکنیم \nاگر جای مردم اون شهر بودیم مطمئنا لوکاس رو متهم میکردیم\nای کاش دیگه مردم رو الکی قضاوت نکنیم \nحضرت علی میگه : بین حق و باطل چهار انگشت فاصله است،\nمن آدمه مذهبی نیستم اما واقعا حرفاش رو قبول دارم و امیرکلام هست
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه