فیلم در یک روستا قبل از جنگ جهانی اول در آلمان روایت میشود. یک سری اتفاقات عجیب باعث وحشت روستاییان شده است که از جمله ی آنان میتوان به سقوط پزشك دهكده از اسب بر اثر تله ای كه برای او گذاشته می شود، قتل مرموز زن یكی از دهقانان، شكنجه و آزار یك كودك عقب مانده ذهنی، ربودن پسر ارباب ده و كتك زدن و آزار او، و به آتش كشیده شدن انباری ارباب ده و تخریب مزرعه كلم او ، اشاره کرد. نه پلیس و نه رو ستاییان هیچکدام نمیدانند که چه کسی مسبب این اتفاقات است. فیلم از زبان یک راوی نقل میشود که زمانی معلم دهکده بوده و اکنون که فیلم را روایت میکند صدای ضعیف و فرتوت او نشان از گذشت سالیان زیاد از عمر او پس از آن اتفاقات دارد. در نتیجه دیدن فیلم مطمئنا خالی از لطف نیست.
بهترین فیلم عمرم...
شاهكار شاهكار شاهكار...نميدونم چه واژه اي براي وصف اين سوپرشاهكار به كار ببرم
در روبان سفید عملا درونیات آدم ها طوری بیرون می زند که نتیجه اش فاجعه ای در ابعاد کوچک است؛دهکده ای آرام و کم خطری که ناگهان دست خوش تغییراتی بزرگ می شود.هانکه بسیار هوشمندانه در فیلم نشون میده که چگونه پدران در جامعه ی پدر سالار آن زمان آلمان زمینه ساز تولد و رشد فرزندانی شدند که با رفتارهایشان نه تنها آلمان بلکه دنیارو تحت تاثیر منفی خود قرار می دهند.\nفیلم در شخصیت پردازی،روایت عالیه تنها لقبی که میشه به این فیلم داد شاهکاره\nامتیاز ۸.۵/۱۰
فیلم روانشناسی
۵ فیلم برتر استاد هانکه (بهترین کارگردان حال حاضر سینمای جهان) به نظر من:\n۱- روبان سفید\n۲- پنهان\n۳- قاره هفتم\n۴- بازی های مسخره ۱۹۹۷\n۵- عشق و معلم پیانو (انتخابش واقعا سخته!)\nامتیاز من به همه این آثار ۱۰ از ۱۰. خدا سایه استاد رو از سر ما کم نکنه!
دهکده ایی کوچک در یکی از نقاط آلمان در دوران قبل از جنگ جهانی.دهکده ایی به ظاهر ارام و ساکت که پس از چندی اتفاقاتی عجیب در ان رخ میدهد اتفاقاتی که سرمنشا تمامی انها در یک چیز خلاصه می شوند.روبان سفید جامعه ایی را نشان میدهد که به سوی انحطاط می روند جامعه ایی که در ان غرایض کودکان,نوجوانان و جوانان توسط والدین سرکوب شده اند. اینها سراغازیست برای پیدایش حکومتی که بعدها هیتلر سردمدار ان میشود چرا و چگونه در این فیلم به جواب اش دست خواهید یافت.
از اول فیلم که روی بچه های معصوم داستان و رابطه هاشون با همدیگه و والدین زوم میکرد،خیلی راحت میشد فهمید که هدف از طرح همچین داستانی و اتفاقاتی چیه و تو ظاهر پیچیده فیلم میشد سادگی رو دید...\nچه طرفدار سینمای عامه پسند باشید یا هنری و روشنفکرانه از دیدن این فیلم لذت میبرید و خسته نمیشید
کارگردانی فیلم عالیه.\nهر تصویر و هر کادر خودش یک عکس فوق العاده زیباست.\nبازیها خصوصا بازیهای بچه ها هم خیلی خوبه.\nهنر داستانگویی رو هم میتونید تو این فیلم ببینید.\nدر مجموع باید بگم فیلم عالیه. دیدنش رو از دست ندین.
حقیقتش وقتی شروع به دیدن فیلم کردم اصلا انتظار چنین شاهکاری رو نداشتم. همه چیز این فیلم فوق العاده بود از سیاه و سفید بودن فیلم تا داستان پر از کنایه ای که به نحوی روایتگر زندگی حال حاظر بشر بود. الان که فیلم رو دیدم و به پوستر نگاه میکنم تازه میفهمم که چقدر هوشنندانه انتخاب شده. در اخر مطمئن باشید که ندیدن این فیلم از دست دادن یه اثر بزرگ سینمایی هست.
روبان سفید از هر لحاظ میشه به عنوان یک فیلم ترسناک توصیف کرد؛ با حس آهسته سوختگی از ترس و تهدید دائمی از خشونت؛ تنها چیزی که اون را از یک فیلم ترسناک سنتی متمایز میکنه اینه که هیولا رو واقعی نشون میده؛ نه به صورت یک بیست سه پا یا یک فرزنده حاصله یک آدم فضایی و انسان و یا ...
من به این فیلم 100 میدم از 10. بس که شاهکاره!!!!!!!
یک اثر انتقادی بی نظیر و یک شاهکار سینمایی\nدرونمایه بیشتر فیلم های میشاییل هانکه، آسیب شناسی وجدان تاریخی اروپایی ها و تاریخ معاصر این قاره است.\nفیلم بسا استعماری پنهان، نقد رادیکال او از جامعه امروز غرب و تاریخ و گذشته استعماری آن بود.\nاین که چگونه انسان اروپایی سعی می کند با نادیده گرفتن حضور قربانیان استعمار در کنارش و راندن خاطرات گذشته به پس ذهنش، بخشی از تاریخ معاصر خود را فراموش یا پنهان کند. هانکه در پنهان، با به پرسش کشیدن وجدان فردی شخصیت محوری اش، وجدان جمعی مردم فرانسه را به چالش کشید. این بار وی در فیلم روبان سفید، وجدان جمعی ملت آلمان را به چالش می کشد.خشونت و رفتار سادیستی، یکی از تم های محوری آثار هانکه است. رویکرد او به خشونت در روبان سفید، رویکردی روانشناسانه و تاریخی است. \nهانکه با رویکردی تمثیلی از طریق روایت یک داستان پاستورال و به ظاهر غیر سیاسی، بار دیگر به بازخوانی تاریخ معاصر اروپا پرداخته و ما را به ریشه های ظهور فاشیسم در اروپا، ارجاع می دهد.\nلحن ادبی فیلم و نقش معلم به عنوان روایتگر اول شخص در فیلم، این توهم را در بیننده ایجاد می کند که سرگرم تماشای یک فیلم اقتباسی بر اساس یک رمان کلاسیک پاستورال است، در حالی که روبان سفید، اثری ارژینال است و هانکه آن را به کمک ژان کلود کری یر، فیلمنامه نویس برجسته فرانسوی نوشته است.این فیلم تصویری تکان دهنده از یک جامعه بیمار و ناهنجار است که به سوی بحران و فروپاشی می رود و آبستن حوادثی سهمناک و خونین است. \nهانکه خود آن را بررسی ریشه تروریسم از هر نوعش، خوانده است.\nاما روبان سفید به لحاظ محوریت یک دهکده در فیلم به عنوان لوکیشن اصلی و مرکزی که همه آدم ها و رویدادها در دل آن قرار دارند و رویکرد استعاری و تمثیلی آن، شباهت غریبی به فیلم گاو داریوش مهرجویی دارد.\nمهرجویی در فیلم گاو، مرگ گاو در روستای بیل و متعاقب آن دیوانه شدن مشد حسن را به عنوان تمثیلی از بیگانه شدن انسان ایرانی و سرگردانی و جنون او در ایران دهه چهل، مطرح کرد.هانکه در این فیلم حوادث مرموز در روستای آلمانی و رفتار روستائیان و واکنش آنها در برابر این حوادث را به مثابه تمثیلی از ظهور فاشیسم در جامعه آلمان، نشان می دهد.\nسبک تصویری فیلم، ترکیب بندی نماها، فیلمبرداری سیاه و سفید و لحن و ریتم آرام و شاعرانه آن، همگی یادآور فضاهای فیلم های اولیه اینگمار برگمن و تئودور درایر است.\nاگرچه سینمای هانکه از نظر ایدئولوژی و فرم ربط چندانی به سینمای درایر و برگمن ندارد. به علاوه لحن سرد و بسیار عبوس فیلم های هانکه تفاوت زیادی با لحن گرم و دوست داشتنی فیلم های برگمن و درایر دارد.\nبه نظر من زیباترین فیلم استاد بود و بسیار در من اثر گذاشت.به شدت عمیق و دردناک بود....\n(بیشتر مطالب از سایت اسکار فیلم گرفته شده.دلم نیومد این مطالبو به اشتراک نذارم)
دوستان شرمنده من آخر داستان را متوجه نشدم\nبالاخره چه کسی یا کسانی و چرا این کارها را میکردن ؟
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه