«لارس» جوانی دست و پا چلفتی، مومن و به شدت خجالتی است که در شهر کوچکی زندگی می کند. او سرانجام موفق می شود دختر رویاهایش را به خانهای که در آن به همراه برادر و زن برادرش زندگی می کند، بیاورد. تنها مشکل اینجاست که این دختر واقعی نیست، بلکه عروسک پلاستیکی است که لارس آن را از روی اینترنت خریداری کرده است...
خیلی کم
ندارد
بنظرم لارس خیلی از ماهاییم ولی باشدت خیلی کمتر.وچه بسا این کاری رو که تو فیلم انجام میده به عنوان یه نوع آمادگی ،ما تو ذهنمون انجام میدیم.
ایده اش خوب بود ولی خیلی خسته کننده\nمن که تحملش کردم جایزه ها رو باید بدن به من
فیلم واقعا جالبیه البته اگه خوب ببینی و با شخصیتا همزاد پنداری کنی . روند تکاملی فیلمو آخرشم قشنگه. راین هم که عالییییی بازی کرده حرف نداره
بشدت مزخرف /اصلا توصیه نمیشه . اصلا
7.5/10
یک ایده و شروع خوب اما در ادامه فیلمی بسیار بد و کسالت بار
\nتحلیل شاهکاری غریب! \n\n(هشدار: در این تحلیل به بخشی از سکانس های فیلم اشاره خواهد شد)\n\nنبرد عقل و دل در دوست داشتنی غیر عادی.\n\nفیلم اصلا ادعایی چه در فرم و چه محتوای خودش نکرده است و دقیقا همین هم ما را محو داستانش می کند. کارگردان فقط خواسته یک داستان تعریف کند و ما را به آرامی محو داستانش کند. همین! \nلارس را در ابتدا انسانی می بینیم که از روابط اجتماعی بسیار محدودی برخوردار است و برای همین خیلی نمی توانیم او را دارای عقل اجتماعی در نظر بگیریم و دقیقا از همین جا است که به شدت رنج می برد! البته رنجی که به آن عادت کرده است. ولی گویی رفته رفته با کمک خانواده و اهالی دهکده و به خصوص دکتر روانپزشک قرار است دریابد که دوست داشتن هم نیاز به عقل و درک اجتماعی دارد و گویی فیلمساز خواسته است تا ما هم در تمام این رشد اجتماعی، همراه لارس باشیم و رشد کنیم. شاید اصلا این داستان ما بوده و نه لارس! زیرا، در ابتدا اهالی آن منظقه از جمله برادرش علیه دوست داشتن غیر عادی او جبهه می گرفتند ولی رفته رفته او درک کردند و با او همراه شدند حتی دختری که او را دوست داشت. بله، آن ها هم با ما همراه شدند و محو این رابطه ی غیر عادی شدند و به لارس اجازه دادند خودش به اکتشاف حقیقت بپردازد و تنها روانپزشک کنارش قرار گرفت تا او بتواند خود را بشناسد. انگار قرار است ما هم همراه لارس به شناخت علایق خود بپردازیم. قرار است که علایق زجرآور خود را خفه کنیم. لارس در مهم ترین سکانس فیلم در کنار آن برکه، گویی خود را خفه کرد تا دوباره به زندگی برگردد. گرچه این دوست داشتن غیر عادی، داشت او را خفه می کرد ولی در نهایت او توانست پیروز شود و این علاقه را خفه کند تا نوعی دیگر از دوست داشتن را تجربه کند که او را رها کند. لارس و ما خاطره این علایق خفه کننده را تا سال های سال و شاید تا آخر عمر، همراه خود خواهیم داشت ولی این تنها یک خاطره است، خاطره. \nزندگی را باید در واقعیت زندگی کرد. همان کاری که لارس در انتهای فیلم به سمتش قدم برداشت\n
خیلی حوصله سربر و کسل کنندس من نتونستم کامل ببینمش
اعصاب پولادین میخواد تا آخرش تحمل کنی
واقعا فیلمه قشنگی بود همدردیه کسایی که لارس رو میشناختن واقعا زیبا بود.
آدم وقتی بعضی از فیلما رو می بینه دوست داره بهشون بگه: واییییی! کجا بودی تا حالا ندیده بودمت. این قطعا از اون فیلماست.
یکی از متفاوت ترین و بینظیرترین فیلمهایی که دیدم.همه چی خوب بود.رایان و همه بازیگرا عالی بودن.واقعا لذت بردم....
من این فیلم رو با چند فیلم دیگه ای که دیدم دارای وجه اشتراک میبینم . فیلمایی مثل Her ، Don Jon و بهترینش Requiem For A Dream . وجه اشتراکشون : هر چقدر تماست با واقعیت ( که دردناک هم هست و شیرینی و تلخی رو با هم داره ) بیشتر بشه زندگی سالم تری داری ، ولی هر چقدر تماستو با واقعیت کم کنی و درگیر توهم و خیالپردازی و دنیای درون ذهنی بشی حالات روان پریشی بیشتری پیدا میکنی و تنهاتر میشی و علی رغم احساس امنیت بیشتر ( به خاطر عدم درک تلخی واقعیت ) زندگی رو واقعا زندگی نکردی و فقط تونستی زنده بمونی .
film khobi bod\n
«کریگ گیلسپای» سابقه یی طولانی در ساختن آگهی های تلویزیونی دارد و چندین بار از سوی اتحادیه ی کارگردانان آمریکا برای ساخت آگهی های متفاوت نامزد و برنده ی جایزه بوده و تحسین شده است. «لارس و دختر واقعی» اولین فیلم اوست که با فاصله یی اندک از دومین فیلمش «آقای وودکاک» به نمایش درآمده و در جشنواره ی شیکاگو نیز خوش درخشیده است؛ یک درام کمیک و ملایم که با وجود آشنا بودن محتوایش، سوژه ی غیرعادی آن می تواند فیلم را به اثر هنری ماندگاری تبدیل کند.\n\nگیلسپای در کارگردانی این فیلم سعی نموده به سطح شوخی های ساده تنزل نکند و نقاط ضعف انسانی را با لطافت و همراه با شوخی های بصری ملایم به تصویر بکشد، درست همان طور که گفت وگوهای پرمغز «نانسی اولیور» مانع خنده یی آشکار می شوند.\n\nبازی ها همه خوب هستند. شخصیت کمیک «رایان گازلینگ» در این نقش که با کارهای گذشته اش تفاوت دارد همدردی برانگیز است.\n\n«اشنایدر»، «مورتیمر» و «کلارکسون» نیز سه بُعد اثرگذار هستند. در میان نقش های جانبی، «نانسی بیتی» به عنوان همسایه یی ساده و «کارن رابینسون» در نقش مسئول پذیرش اداره به خوبی ظاهر می شوند.
فیلمی بسیار رمانتیک.به نظرم فیلمنامه اش اقتباسی از داستان عروسک پشت پرده ی صادق هدایت باشد. رایان گاسلینگ در این فیلم بی نظیر ظاهر شده.
.\nخوب بود بنظرم کشش لازم برای دیدن را داشت از اول تا آخر فیلم
یکی از قشنگترین درام - رمانتیکهایی که به عمرم دیدم،هر دفعه که میبینمش انگار اولین باره، حتی یه ثانیه هم فیلم رو جلو نمیزنم
7 > 7.5
بسیار زیبا ودوستداشتنی
علاوه بر تایید نظر دوستان باید بگم فیلم واقعا لطیفیه. یه موضوع به ظاهر مسخره رو بسیار خوب پروراندن و مفاهیم قشنگی توش گنجوندن. ارزش دیدن داره
فیلم خوبیه.فیلمش بیشتر درام هست تا کمدی. اگه یه فیلم برای خنده میخواین این فیلم گزینه ی خوبی نیست. فیلم موضوع جالبی داره و Ryan Gosling هم خیلی خوب نقشش رو بازی کرد. ***اسپویل***خطر لو رفتن فیلم*** اینکه مردم شهر چه طور با "لارس" همدردی میکنن و تظاهر میکنن که دختر مصنوعی زندست واقعا خیلی قشنگ بود. ***
داستان خوبی داره ولی فکر نکنم برای همه جذاب باشه!! Ryan Gosling فوق العاده بازی کرده
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه