جیک سالی سرباز فلج نیروی دریایی به ماموریتی در پاندورا، قمر یکی از سیارات دوردست میرود. او در میابد که که انسانها قصد دارند موجودات شبه انسان پاندورا بنام «ناوی» را نابود کنند تا منابع با ارزش آنها که در جنگلهایشان نهفته است، را بدست آورند. جیک با یک هویت «آواتار» به داخل مردم ناوی نفوذ می کند، و از طرفی هم به سرهنگ کوارتیچ قول می دهد با ارتش همکاری کند...
خیلی کم
زیاد
جیمز کامرون مثل همیشه خلاق و پر از ایده های نو... کلا تو این فیلم یه دنیای دیگه ای رو خلق کرد و واقعا هم تو کارش موفق بود... جزو فیلماییه که حتما آدم باید ببینه...
عالی!! یک شاهکار از یک کارگردان بزرگ فیلم های جیمز کامرون از پرفروش ترین فیلم های تاریخ سینما هستند
اصلا داستان جالبی نداشت
just fineeeeeeeeee
داستان فیلم کلیشست و روایتگری این کلیشه هم بده توی فیلم . جذابیتی نداره اصلا و میشه کل فیلم رو حدس زد از یه جایی به بعد . 1 از 10
هموز موندم چرا این فیلم انقدر باید فروش داشته باشه؟یه جای کار میلنگه
یعنی خوشم میاد حالا حالا ها کسی نمیتونه رکوردش رو بشکونه :) اینهمه فیلم ابر قهرمانی میسازن بازم نمیتونند به فروشش برسن خخخ چه کرد جیمز کامرون با تاریخ واقعا . مگه میشه 2 فیلم پرفروش تاریخ برای یک نفر باشه ؟
این فیلم به نظرم فیلم فوق العاده اییه ولی از ماتریکس دو الهام کاملا مشخص گرفته یکی اون ربات های متحرکی که میشد داخلشون نشست و کنترلشون کرد و دیگه خود آواتار به وسیله ی دستگاه فرد به نمونه خودش وصل میشد مث ماتریکس که به دنیای مجازی وارد میشدن
سلام آقامیشه یکی بگه چرا این آواتار انقدر زیاد فروخت؟؟؟
واااااااااااااای عجب شاهکاری تو تمام فیلمهایی که تو لیست بهترینهام هس این اولینه وببببببببببببببببس عااااااااااااااااشقشم
از نمره imdb معلومه این فیلم اونی نبوده که بیننده ها انتظارشو داشتن و منم همینطور انتظار یه فیلم عالی رو داشتم ولی یه فیلم خوب دیدم نه عالی 6/10
همون عقايد خرافي انسان جاهلي درخت پرستي و كلي چيز چروتو پرت ديگه اگه اينا وجود داشتن الله براي هدايتشون پيامبر نمي فرستاد؟؟؟ فقط ميخان چيزاي ك خودشون دوس دارن رو ب ما تلقين كنن ك راسته اي كاش سينماي ما انقدر توان داشت ك واقعيت ها رو درست ميكرد اما فيلم زياد ب چشمم نيومد مثل ساير فيلما براي فروش ساخته شد ب نظرم inception بايد پر فروش ترين فيلم ميشد
داستان فیلم خیلی خوب بود مخصوصا جلوهای ویژه
فیلم پر از تناقض بود\nو سرشار از افتضحات قصه و شخصیت پردازی
اخه من ی سوال دارم \nچطوره که پر فروش ترین فیلم جهان هیچ جایی توی imdb نداره بعدا لالا لند داره خخخخ جیمز کامرون یک نابقست در مورد فیلم تایتانیک هم همین نظر رو دارم هرکی موافقه لایک کنه
از کامل بودن این فیلم از هیچ لحاظی حرفی ندارم فقط منتظر قسمت بعدی هستیم
خداییش یه دنیا جدید بود و رویایی
و آنگاه خداوند James Cameron را آفرید\n
پرفروش ترین فیلم تاریخ سینماست، مگه میشه بد باشه!!
همین الان یه جایی خوندم قسمتهای دو -سه - چهار وپنجم هم همزمان ساخته میشند.
درسته میگن قسمت دوم وسوم هم قراره بیاد؟
یا حضرت جلوه ی ویژه
بررسی فیلم آواتار\n\nنبرد طبیعت ارگانیک با نگاه تکنیکال مدرن\n\nجیمز کامرون عزیز، دو فیلم دارد که من حقیقتاً دوستشان دارم که آن ها آواتار و ترمیناتور 2 هستند. البته با وجود تمام ایرادهایی که می شود به هردوی آنها وارد کرد. و همیشه به نوع دیدگاهی که او به زندگی دارد و من از طریق شخصیت های فیلمهایش آن را درک کرده ام، احترام بسیاری قائلم و به نظرم خیلی درست است و همین بس است که دلیلی باشد برای نوشتن این متن برای یک از فیلم های ایشان.\nبه نظر من جیمز کامرون، مدیوم سینما را از بسیاری از هم عصرانش بهتر می شناسد و از آن برای خواندن بیانیه و یا دادن پیام استفاده نمی کند بلکه به خوبی می داند که چطور همه ی حرف های خودش را به زبان سینما ترجمه کند و از این طریق ارتباط بر قرار کند و شاید در ترمیناتور 2 بهتر از هر فیلم دیگرش این کار را کرده است.\n\nبه غیر آغاز فیلم، که به نظرم دیالوگ های جیک کمی شعاریست و همچنین ساختن فضای سال 2154 را هم خیلی سردستی از رویش رد می شود(که بسیار مهم بود بیشتر رویش کار کند) بقیه ی فیلم یعنی از زمانیکه جیک وارد پاندورا می شود، قابل دفاع است و از اینجا فیلم بسیار ریتم خوبی پیدا می کند و همچنین همراه با آن داستان خود را کم کم گسترش می دهد و همه چیز قابل فهم می شود. یعنی جیمز کامرون فضای شرکت آردی ای را خیلی خوب پرداخت می کند و به سرعت موضع آن ها را نسبت به فضای بیرونی روشن می کند و همچنین دو شخصیت جذاب پارکر و ژنرال ارتش را هم پرداخت می کند که خیلی خوب در فیلم جا می افتند. به غیر این جیمز کامرون از پس پرداخت طرف دعوا هم بر می آید و ما را همراه با جیک با آیین ناویها آشنا می کند و بسیار عالی ما را به سبک زندگی آنها و اصلاً به سبک نگاهشان به زندگی معرفی می کند و مخاطب فیلم به سرعت، تضادهای میان این دو دیدگاه را تشخیص می دهد و فضای داستانی اثر برایش ملموس می شود که این در سینما خیلی مهم است مخصوصاً موقعی که شما چنین اثر متکثری دارید.\n\nاما از همه ی اینها مهمتر پرداخت دقیق شخصیت جیک سالی است چرا که ما کنار او هستیم و با او دنیای فیلم را تجربه می کنیم پس باید با یک منطق دقیق و حساب شده، جیمز کامرون دیدگاه او را به همه چیز لحظه به لحظه تغییر دهد و آن را تبدیل به منجی ناوی ها کند یعنی ما را تبدیل به منجی ناوی ها کند چرا که باید همراه با شخصیت جیک، نقطه ی دید ما را هم تغییر دهد که این کار سختی بوده است که جناب کامرون از پسش بر آمده است.جیک سالی هر چه بیشتر آیین و سبک زندگی ناوی ها را یاد می گیرد و در آن فضا قوی تر می شود، جسم انسانی اش ضعیف و ضعیف تر می شود و از این طریق کامرون هم شخصیت خود را بیشتر می سازد و هم به نحوی تضاد فضای دو محیط را به تصویر می کشد.\n\nنحوه ای که کامرون طبیعت را به تصویر می کشد بسیار حیرت انگیز است یعنی یک طبیعت کاملاً ارگانیک یا زنده که تماماً با تمام اجزای متکثرش یک واحد یا کل را تشکیل می دهند و انگار یک پیکر هست که خود را متکثر کرده است اما در عین حال وحدت آن ها را حفظ کرده است و شاید درستش این باشد که یک روح است که تماماً همه چیز را در بر گرفته است و همه چیز همچون زنجیری به یکدیگر وابسطه اند و ناوی ها انگار خوداگاهی طبیعتند و بلفعل کننده ی آن.\nپس حالا که جناب کامرون هر دو طرف دعوا را به زعم من خوب پرداخت کرده است و نوع جهان بینی شان را به ما معرفی کرده است وقت این این است که این دو رویکرد در مقابل هم صفارایی کنند و تمام امکانات بلقوه ی خود را رو کنند و حالا در چنین بنای محکمی این جنگ معنادار می شود و قابل تعمیم.\n\nدر ضمن عرض کنم که ما تمام شخصیت های فیلم را دوست داریم و حتی آن دو شخصیت جذاب به اصطلاح بد داستان آواتار، هم ما را به دوست داشتن بقیه یاری می رسانند و از همه مهمتر ما حس فضاهای متفاوت این فیلم را در هر لحظه احساس می کنیم که این یعنی اینکه آقای کامرون موفق بوده است و توانسته است حس ما را مرعوب داستان فانتزی خودش کند. و نکته ی بسیار مهم دیگر این است که این فیلم سرشار از حس امید و شکست ناپذیری است و حتی داستان عاشقانه ی بسیار خوبی هم دارد که خیلی خوب در فیلم جا می افتد و ملموس می شود و نبض پیدا می کند.\n\nاین تجربه ی من درباره ی این فیلم است شاید خیلی از دوستان این احساس را پیدا نکرده باشند یا عمیقتر فراگرفته باشند.\n
بهترین فانتزی جهان \nالبته بعد از اربا حلقه ها.
امتیاز مسخره imdb و جدول 250 تاش برن به درک، این فیلم بهترین فیلم تاریخ سینماست، هدف اصلی فیلم دیدن غرق شدن تو یه دنیای مجازی و تجربه یه فضای انتزاعی هست، چیزی که دنیای اطرافمون نمیتونه بهمون بده، و هیچ فیلمی در این زمینه بهتر از آواتار نیست. \nالبته منکر ارزشهای فیلمهای رءال و واقع‌گرا نیستم ولی اصل سینما بر خیالپردازیه، همون طور که قصه های پریان جاودانه ترین نوع قصه ها هستن و بیشترین ارتباط رو با مخاطب برقرار میکنن، فیلمهای تخیلی هم عصاره سینمان و قویترین تاثیر رو دارن و این فیلم توی این زمینه بهترینه
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه