Match Point Poster

Match Point 2005

7.6 Rating
217K
72
نمره منتقدین

معلم تنیس، «کریس دیلتن» (ریس مایرز)، با یکی از شاگردانش به نام «تام هیوییت» (گود) دوست می شود. «کریس» به خانواده ی ثروتمند «تام» نزدیک می شود و سرانجام با خواهر او، «کلوئه» (مورتیمر) ازدواج می کند؛ اما پس از چندی با معشوقه ی سابق «تام»، «نولا» (جوهانسن) هم رابطه برقرار می کند. پس از شنیدن خبر بارداری «نولا»، «کریس» تصمیم می گیرد او را به قتل برساند...

Woody Allen
نامزد 1 جایزه اسکار و 12 جایزه دیگر

سایر جزئیات

R

خیلی کم

زیاد

2005-05-12
124 دقیقه
$15,000,000.00
$85,638,656.00

کالکشن های مرتبط

برترین فیلم های 2005 از دیدگاه ایرانیان #1
برترین فیلم های 2005 از دیدگاه ایرانیان #2
برترین فیلم های 2005 از دیدگاه ایرانیان #3
برترین فیلم های 2005 از دیدگاه ایرانیان مشاهده
مجموعه تمام فیلمهای حاضر در مراسم اسکار #1
مجموعه تمام فیلمهای حاضر در مراسم اسکار #2
مجموعه تمام فیلمهای حاضر در مراسم اسکار #3
مجموعه تمام فیلمهای حاضر در مراسم اسکار مشاهده
پربازدیدترین فیلمهای سایت #1
پربازدیدترین فیلمهای سایت #2
پربازدیدترین فیلمهای سایت #3
پربازدیدترین فیلمهای سایت مشاهده

دیدگاه کاربران

ارسال دیدگاه
Javad.M's avatar Javad.M
2 سال پیش

فیلم خوبی بود مخصوصا آخرشو خوب در آورده بود

goldboyrx5's avatar goldboyrx5
2 سال پیش

وودی آلن همیشه تو فیلماش از خیانت میگه. نمیدونم چرا...

alidvd2004's avatar alidvd2004
2 سال پیش

جالبه، امتیازش بیشتر از این هم میتونه باشه!

soyzahra's avatar soyzahra
7 سال پیش

با این که داستان فیلم خاص نیست ولی به لطف وودی آلن فیلم بسیار زیبا و تاثیرگذارییه. به خصوص صحنه آخر با موسیقی زیبایی که داره.

ilia.soofi's avatar ilia.soofi
7 سال پیش

امتیاز نهایی آلن بار دیگر به سراغ درون مایه های جنایات و مکافات داستایفسکی می رود . هردو درباره ی قاتلی است که زندگی اش فاقد هرگونه بنیان اخلاقی است ، اما تاکید های اساسی در تاکید و پیرنگ این دو وجود دارد . یکی از مهم ترین تفاوت های این دو در مسئله شانس است . کریس ویلتن ، شخصیت مرکزی فیلم امتیاز نهایی ، بر این اعتقاد است که نقش تاعین کننده و اساسی در هرچیزی بر پایه ی شانس است . شرنوشت چیزها را مشخص میکند . از جمله موفقیت در کار و بار ، زندگی شخصی و در اخر زندگی آدمی . فیلم با صدای کریس بر روی تصویر آغاز می شود در حالی که دوربین روی حرکت آهسته و رفت و برگشت یک توپ تنیس متمرکز شده است ، در چند جمله ی آخر توپ به بالای تور برخورد می کند و به سمت بالا می جهد . " کسی که می گوید (( ترجیه میدهم خوش شانس باشم تا یک آدم خوب )) نگاه عمیقی به زندگی دارد . مردم می ترسند اقرار کنند چه سهمی عظیمی در زندگی مبتنی برشانس است . اینکه بدانی اخیتار خیلی چیزهارا نداری وحشتناک است . لحظاتی در بازی تنیس اتفاق می افتد که توپ به بالای تور برخورد می کند و در کسری از ثانیه هم ممکن است از تور بگذرد و هم ممکن است برگردد . با کمی خوششانسی از تور می گذرد و بازی را می بری و ممکن است اینطور نشود و بازی را شکست بخوری . " بخشی از دیالوگ فیلم در چنین جهانی حتی عدالت هم توسط شانس تعیین می شود . و این عملا بدین معناست که هیچ عدالتی در جهان وجود ندارد . اگرچه این ضرورتا به طور کلی از ارکان اگزیستانیسالیسم نیست ، با این حال ، سویه ایی ملحدانه از نوع اگزیستانسیالیسم سارتر مشهود است آیا ادمی می تواند زندگی پر معنایی را از سربگذراند ، آن هم وقتی میداند اعمالی که انجام میدهد از نظر سپهر گردون هیچ فرقی نمی کند . فیلم از آنجا شروع می شود که کریس در حال مصاحبه ی شغلی موفقیت آمیزی به عنوان معلم تنیس در یک تفریحگاه لوکس لندن است . او که در یک خانواده ایرلندی فقیر بزرگ شده ، به تازگی توانسته فعالیت موفقیت آمیز خود به عنوان یک بازیکن تنیس حرفه ای به اتمام برساند . در پاسخ به سوال مصاحبه کننده در باره تغییر شغلش توضیح میدهد که استعداد و انگیزه آن را ندارد که بازیکن طراز اولی بشود . این گفته نشان دهنده ی فقدان تعهدش نسبت به اهداف است و در ضمن محصول و نگرشی است که موفقیت را بیشتر به شانس ربط می دهد تا مهارت . در ادامه ، وقتی زندگی اش روال کاملا متفاوتی پیدا کرده است ، اتفاقی یکی از دوستان و رقیبان سابقش را از دوره ی بازی های حرفه ایی میبیند ، کریس باز هم اصرار میکند که به اندازه کافی برای رقابت با بهترین بازیکن ها خوب نبوده است و پاسخ دوستش به این حرفش این است که اگر به کارش ادامه میداد ، مهارتش به اضافه (( جابجا شدن چند امیتاز )) می توانست باعث شود که بهترین هارا شکست بدهد با وجود این ، در آغاز فیلم آینده او به خاطر توانایی هایش نوید بخش به نظر می رسد . به غیر از مهارت جسمانی اش ، ما اورا در حال خواندن " جنایات و مکافات " و در همان دقایق اول متوجه می شویم که او همچنین عاشق اپرا هم هست . عقاید فرهیخته ی روشنفکرانه اورا هم فراموش نکنیم که گاه و بی گاه در طول فیلم ابراز می کند ، و بیننده در می باید بله او متفکر است . این آمیزه استعداد های جسمانی و فکری اورا ، درمیان مشتریان طبقه اعیان تفریحگاه به شخصیتی جذاب مبدل می کند و طولی نمیکشد که او با یکی از شاگردانش تام هیوویت رفاقتی به هم می زند . تام کریس را برای تماشای اپرا به لژ شخصی خانوادگی شان و سپس در یک مهمانی در ملک ییلاقی خانواده هییویت دعوت می کند . و روابط عاشقانه ایی را با خواهر تام کلوئی آغاز می کند . در همین حین که کریس و کلوئی با یکدیگر در ارتباط اند در ضمن کریس با نامد نام تام ، نولا ( اسکارلت جوهانسن ) اشنا می شود که هردو به یکدیگر علاقه نشان می دهند و کریس هر کاری میکند که اورا ببنید قرار بزارد و اشنا شود و ... و در یکی از هیمن قرار ها فرصتی به کریس داده می شود که تا دوبره فلسفه خودرا ابراز نماید کریس : به نظر من در هرکاری خوش شانس بودن اهمیت دارد کلوئی : من به شانس اعتقاد ندارم ، من به کار و تلاش اعتقاد دارم کریس : خب کار و تلاش که ضروری است ، ولی به نظرم آدم ها می ترسند اقرار کنند چه سهم بزرگی از زندگی مبتنی بر شانس است . منطورم این است که گویا دانشمندان هرروز بیش از پیش تصدیق می کنند که کل هستی حادثه ای بی حساب است ، نه هدفی نه مقصودی این صحبت ها حال وهوای برای نشان دادن تفاوت میان نولا و کلوئی مهیا می کند . گذشته ی نولا شبیه کریس است . احیانا نولا این نومیدیر کریس را تجربه کرده است ، که جهان بر خلا زندگی مرفه و سعادتمند کلوئی ، چقدر ممکن است ناپیدا باشد . کلوئی همواره خوشبین است ، در طول فیلم همواده به کریس اعتماد دارد ، حتی وقتی شواهد حاکی از مشکلاتی بیشتر از آن است که او اذعان میکند . کریس و کلوئی ازدواج میکنند زندگی برای کریس به زودی خسته کننده و تکرای می شود کلوئی میخواهد بچه دار شود بنابرین رابطه جنسی تبدیل به برنامه ایی معین می شود و نارضایتی خانواده کلوئی از آن است که بارداری پیش نمی آید. کریس در محل کارش پیشرفت میکند ، اما بیشتر از آن که توقعات دیگران را برآورده کند . در یک صحنه در محل کار به رغم اینکه مریس در اتاقی با سقف بلند و دیوار های شیشه ای است ، پس از یک تماس تلفنی پر تنش دچار هراس از فضای بسته می شود . این آن زندگی ای نیست که کریسی که داستایوفکسی می خواند . هرچند به زندگی پر تجمل و مرفه خود خو گرفته و عادت کرده است اما به یکباره میبند که در میان انتظارات و تعهدات خود به دیگران گیر افتاده است . با این حال این مسئله سبب نمی شود که از تعقیب نولا ، که اکنون به ماجراجویی زندگی کریس تبدیل شده دست بکشد . و کریس قرار های مخفیانه و عاشقانه اش را با نولا در طی فیلم میگذارد . اما در گذر زمان نولا نمیتواند بپذیرد که تنها حکم یک سرگرمی را برای کریس داشته باشد و کم کم خواهان توجه بیشتر و قول اینده ایی در کنار یکدیگر می شود . و وقتی باردار میشود اوضاع بیخ پیدا میکند . و اگر وفا نکند به عهد تمام ماجرا برای همسرش شرح دهدد ... در اخر کریس نمیتواند اینده ایی متصور شود او با این زندی خو گرفته است ، دنبال چه شغلی برود چی کار کند ؟ و به عواقبی می اندیشد که برایش قابل قبول نیستند ، بنابرین به قتل نولا می اندیشد کریس : کار اسانی نبود . ولی هنگامی که وقتش رسید توانستم ماشه را بکشم . تا وقتی بحرانی رخ نداده باشد انسان هیچوقت نمی فهمد همسایه اش کیست. می شود احساس گناه را زیر فرش کرد و ادامه داد . را دیگر وجود ندارد . وگرنه شمارا از پای درمیاورد همسایه : من چی ؟ همسایه خانه بغلی ؟ من که هیچ ارتباطی بار سرو سر شما نداشتم آیا هیچ مشکلی نیست حال من که فقط ناظر بی گناهی بودم کشته شده ام ؟ کریس : گاهی کلک بی کنان کنده می شود تا مقاصد بزرگ تری بدست بیاید ، توهم خسارت جانبی بودی . ( ارجاع به جنایات و مکافات ) همسایه : بچه خودت هم همینطور کریس : سوفوکلس می گوید : چه بسا هیچ گاه به دنیا نیامدن بزرگ ترین مرحمت به آدمی باشد نولا : کریس آماده باش تاوان پس بدهی ، کارهایت ناپخته و ناشیانه بوده یک عاله رد پا جاگذاشتی ، انگار که کسی خودش بخواهد گیر بیوفتد . کریس : اگر توقیف یاا نجازات میشدم عالی می بود ، دست کم کورسویی از عدالت دیده می شد ، کوروسویی امیدی برای امکان معنا دیده میشد . نگرش کریس نسبت به شانس سبب شده موجب تضعیف و و تحلیل افکارش نبست به اخلاق شده . از این حیث او شبیه راسکلنیکف است ، بنا به اعتقاد راسکلنیفک لزومی ندارد که افرادی که عظم عظیمی را دارند منع کند . کریس تصور میکند ادم خاصی است و می تواند کاره ایی شود .و این به آن اجازه را میدهد که زندگی بی گناهان را در راستای اهداف خود قربانی کند ( هدف وسیله رو توجیح میکند " ماکیاولی " ) کریس : گاهی کلک بی کنان کنده می شود تا مقاصد بزرگ تری بدست بیاید ، توهم خسارت جانبی بودی . کریس : سوفوکلس می گوید : چه بسا هیچ گاه به دنیا نیامدن بزرگ ترین مرحمت به آدمی باشد کریس در پی آن نیست که خوئ را پشت این جملات پنهان کند و درصدد آوردن بهانه نیست جملات اون درباره ی جهانی است که درباره ی ارزش زندگی در عالمی که همواره اتفاق های بد و بی دلیل رخ میدهند

ROOHOLLAH's avatar ROOHOLLAH
7 سال پیش

فیلمش چالبه و ارزشه دیدن رو داره و به همه پیشنهاد میکنم....آدم یاده فیلمای هیچکاک مبفته و فکر میکنم وودی از آلفرد الهام گرفته باشه

Reyhane's avatar Reyhane
7 سال پیش

چقدر تامل برانگیز بود ... حیف که خیلی دیر دیدمش!!!

Ad4897498's avatar Ad4897498
7 سال پیش

اینکه آدم خوبی شدن و بودن اتفاقا نگاه عمیقی میخواد هر کسی به اندازه خودش شانس داره هر اندازه کسی عقل خودش رو بکار بگیره و تفکر کنه در حد خودش خواهد فهمید که هیچ چیز این دنیا تصادفی نیست و حکمتی در کار است و آدمها برای رضای خدا اگه هر کاری کنند و خودشون رو مثلا فدای حضرت عیسی کنند خود نیازمندند و بسیار ارزشمند است ، شفا با خداست پزشکان میتوانند به خواست خدا وسیله خیر شوند نه ساحران!! اگه خدا بخواد کارها انجام میشن\nهر چیز یا کسی که خدا لعنتشان کرده لعنتی اند

patomat3211's avatar patomat3211
7 سال پیش

فیلم محشر و غیرقابل حدسی بود\nخداروشکر قبل از دیدن فیلم خلاصش رو نخوندم!!!!!

asadi.hd's avatar asadi.hd
7 سال پیش

فیلم یکدست و خوبی بود حتما دانلود کنید، ولی کریس خیلی خوش شانس بود شاید یه کم غیر واقعی باشه

mshirvani91's avatar mshirvani91
8 سال پیش

نمره ی من به این شاهکار 9/10 هست. و فقط بازی هنرمندان باعث شد تا نمره ی10/10 را بهش ندم.

jasemholvasek's avatar jasemholvasek
8 سال پیش

امتیاز من 2 بود ولی مفهوم قابل مطالعه ای داشت.(شانس)

mr.mohamad68's avatar mr.mohamad68
8 سال پیش

میخواستم نگاه کنم دیدم کارگردانش وودی النه منصرف شدم چرا من اینقد از این کارگردان بدم میاد

saeed azizi's avatar saeed azizi
8 سال پیش

اخرای فیلم بود که من دلهره داشتم \nنمیدونم فیلم خیلی هیجان انگیز بود که من مضطرب شده بودم یا دلیل دیگه ای داشت ( چون عصر جمعه داشتم فیلم رو میدیدم) \nبه نظرمجاناتان ریس میرز ( مرد نقش اول) خیلی خوب حس فیلم رو منتقل میکرد چون با حالت های چهرش خیلی ارتباط برقرار کردم

saeidharvard's avatar saeidharvard
8 سال پیش

scarlett scarlett again scarlett just scarlett\n

srkavir's avatar srkavir
8 سال پیش

آه مچ پوینت :(

stingsteveborden8's avatar stingsteveborden8
8 سال پیش

فیلم خوبیه برای دومین بار دیدمش 8 از 10\nآنی هال و این فیلم و بهترین آثار وودی الن کبیر میدونم

Alipacino9775's avatar Alipacino9775
8 سال پیش

اسکارلت و شارلیز ترون مثل قرمه سبزی میمونن کسی نمیتونه ازشون خوشش نیاد

Tombrody86's avatar Tombrody86
8 سال پیش

کلا وودی الن کشته مرده زنای بی حیاست

amirhoushiar's avatar amirhoushiar
8 سال پیش

سکانس اول فیلم\nکسی که گفته :\nترجیح میدهم در زندگی آدم خوش شانسی باشم تا آدم خوب ، نگاه عمیقی به زندگی داشته...\nمردم از روبرو شدن با اين مطلب که بخش عمده اي از زندگي به شانس بستگي داره، مي ترسند\nفکر اينکه چيزهاي زيادي در زندگي خارج از کنترل شما هستند، هراس آوره\nدر مسابقه لحظاتي هست که توپ به بالاي تور برخورد مي کنه\nو در کسري از ثانيه، يا به جلو ميره و يا برمي گرده\nبا کمي خوش شانسي، به جلو ميره و شما مي بريد\nو يا اينطور نمي شه و شما مي بازيد!\n\nکات\n\n*اینکه این جمله رو بتونی با یه داستان و پرداخت خوب به زبون تصویر درش بیاری یعنی کارت رو درست انجام دادی.\n\n* هنرهفتم این قابلیت رو داره تا جمله های فراوونی از این قسم رو عینیت ببخشه برای همین همه مون دیوونه شیم\n\n* زین پس هروقت تنیس یا توری ببینم بلاشک جملات سکانس ابتدایی فیلم و سکانس های انتهای فیلم در یک آن به هم منطبق میشه تا از دریچه ای دیگه به حقیقت (که یکیست اما زاویه دید متفاوت باعث تکثر نگاه و برداشت ، نسبت به پدیده های اطراف مون میشه ) نگاه کنم.\n\n\n

علی مقدسی's avatar علی مقدسی
8 سال پیش

بسیار عالی واقعا لذت بخش بود

sina.ghasemi71's avatar sina.ghasemi71
8 سال پیش

in film o kheily doos dashtam va ba saligheye man joor dar umad...hatman age nadidin bebinidesh...khali az lotf nist

sanaz.karimi1391's avatar sanaz.karimi1391
8 سال پیش

آدم خوش شانس به کریس میگن..

aidin dadvar's avatar aidin dadvar
8 سال پیش

yeki az behtarin filmhaye aghaye allen .che payane khire konadei dasht in film . sarneveshte hich kodoom az shakhsiyat ha ghabele pisbini nabood .hatman bebinid in filmo .az oonai hastesh ke ta chand vaght behesh fekr mikonid

merajbahrami10's avatar merajbahrami10
8 سال پیش

اسکارلت زیباترین زنیه که من دیدم\nحیف که اخباربیستو سی میگه همه جای دنیا جنگو نا امنیو قحطیه جز ایران\nمگرنه میرفتم اونور دنبالش دستشو میگرفتم میوردم طبقه سوم ننه بزرگم اینا زندگی میکردیم عدس پلو میخوردیمو دوغه آبعلیو پیاز . میگفتیمو میخندیدیم