«ايوان» (دوبرونراووف) و برادر بزرگ ترش، «آندري» (گارين)، به اتفاق مادرشان (ودووينا) در آبادي کوچکي در شمال روسيه زندگي مي کنند. پدرشان (لاوروننکو) که آنان چندان خاطره اي از او ندارند، بي خبر به خانه باز مي گردد و برادرها را به سفري مي برد...
ندارد
خیلی کم
عالی بود ... به خصوص بازی برادر کوچیکه
فیلمی صرفا درام.نه معمایی و نه هیجان انگیز.به این دلیل که فیلمساز از معمایی کردن داستان عاجز است.و فقط سوال هایی بی جواب در ذهن مخاطب برجای میگذارد.شخصیت ها هم که کلا تکلیفشون معلوم نیس.مخصوصا پدر.که ما نمیفهمیم بالاخره این اقا دلسوز بچه هاش بود یا ازشون تنفر داشت؟چکاره بود؟این مدت کجا بود؟و موضوع اصلی داستان:اصلا چرا به سفر رفتند؟مقصود پدر از بردن سفر پسرا به سفر چه بود؟ایا فقط بخاطر یک صندوقچه ای بود که حتی یک سرنخ برای اینکه بشه فهمید داخل صندوقچه چیست هم نداریم. به نظرم تنها نکته مثبت فضای رئال و جذاب فیلم بود.که این برای یک فیلم کافی نیست.با ارفاق 4/10
6
تحلیل فیلم بازگشت\n\nبازگشت فیلم خیلی خوبیه تنها مورد کلیشه ای که من تو فیلم دیدم استفاده از کشمکش ها و جرو بحث ها برای پیش بردن درام فیلم بود،کشمکش ایوان با پدرش و همینطور کشمکش او با برادر بزرگترش و رفیقاش.\nراستش در مورد تعلیق در فیلم نمیتونم نظر بدم چون معلوم نیس که فیلمساز قصدش تعلیق بوده یا نه من خودم به شخصه تعلیقی ندیدم.\nنکته ی مهم دیگه فیلم اینه که بعضی از موقعیت های فیلم از درون مدیوم سینما بیرون میاد به عنوان مثال(ترس از ارتفاع)از طرف دیگه فیلم یادآور فیلمای تارکوفسکی است.\nاز همون ابتدای ورود پدر تو فیلم خیلی از سوالات برای مخاطب بی پاسخ میمونه حتی روایت فیلم هم کمکی برای جواب این سوالات نمی کند.\nفضای کاملا رئال فیلم و حرکات و نماهای دوربین ابهام داستان و بازی های سرد شخصیت ها و حضور پرشوره طبیعت در فیلم(جنگل،دریا،ساحل و...)و همینطور موسیقی فیلم باهم دست به دست هم دادند که مخاطب با یک فیلم کاملا رئالیسم یا همون واقع گرایی روبرو باشد.\nاستفاده درس از موتیف ها در فیلم به منسجم بودن ساختار فیلم کمک کرده.آمدن و رفتن پدر،ترس از ارتفاع و برج در سکانس اول و ماقبل آخر،نمایی از قایقی که غرق شده در قسمت ابتدایی،خاطره نویسی بچه ها در دفترچه همه موتیف هایی هستند که کاملا در خدمت تم اصلی داستان فیلمن.\nشخصیت پردازی:ما عملا در فیلم شخصیت اضافی نمی بینیم شخصیت ها به خوبی پرداخته شدن فقط شخصیت مادر داستان شاید یه خورده ناقص باشد.\nمیزانسن و دکوپاژ:طراحی صحنه،نوپردازی و هرچی که به میزانسن مربوط است رعایت شده نماهای زیبا از طبیعت در فیلم و قاب بندی های خوب.\nبازیگران:بازی بازیگرا به جز ایوان بقیه معمولین رو به خوب ولی بازی ایوان در فیلم فوق العادس(عصبانیتش،گریه کردناش،دلهره هاش و.... همه رو کاملا مثل یک بازیگر جاافتاده انجام میده.\n\nامتیاز به فیلم ۸.۵/۱۰
من کلا نظر مثبتی روی فیلمای کشورای دیگه ندارم ولی این فیلم جدا داستان جالبو خاصی داشت که خوشم اومد
یک کارگردان نوظهور از روسیه و تلفیقی از سینمای تارکوفسکی و آنچه که باید بهش اضافه می شد.\nسینمای ناب به معنای واقعی!\nتصاویری که توی این فیلم می بینید هیچوقت از ذهنتون پاک نمی شه...
یک درام خوب \nیکحرکت دوربین خوب\nولی ژانر معمایی زیاد بود !!
نقد فیلم بازگشت\n\nبازگشتی که هدر می شود...\n\nبه نظر من کارگردان از پس فیلم برنیامده است و نمی تواند درامی جدی میان پدر و دو پسرش ایجاد کند و همچنین به اشتباه اطلاعاتی را از تماشاگر فیلمش پنهان می کند که بیشتر از آنکه به فیلم کمک کند بیشتر اثرگذاری درام را کم می کند و همچنین در شخصیت پردازی پدر دچار مشکل می شود.\n\nکاراکتر آندره بسیار منفعل است و به همین دلیل شخصیت نمی شود و بیشتر حالت یک کاراکتری را دارد که فیلمساز بتواند با استفاده از او کنش پدر را نشان دهد و او را قربانی رفتار و کنش پدر کند. این منفعل بودن و عدم مقاومت در برابر کنش های پدر بسیار شخصیت اندره را از مخاطب دور می کند و منطق درام شخصیت بهم می ریزد.\n\nاما کاراکتر ایوان تا حدی شخصیت می شود و آن هم به خاطر مقاومتی است که در برابر کنش پدر دارد و تسلیم اعمال او نمی شود. اما مشکل دقیقاً همینجاست ما هیچکدام از دو پسر فیلم را نمی توانیم به عنوان یک شخصیت کامل بپذیریم چرا که فیلمساز دنبال ساختن یک انسان، چنان که همه ی ما می شناسیم نبوده است بلکه به هرکدام از دو کاراکتر پسر فیلمش صفاتی را می دهد و فقط روی همان کار می کند اما بینشان نوسان ایجاد نمی کند یعنی آندره کنش پذیر است و ایوان لجباز است و همین...اما باید بداند که نوسان است که شخصیت می سازد نه برجسته کردن چند صفت.\n\nاما کاراکتر پدر به نظر من خیلی گنگ است و ما نه از کارش سر در می اوریم و نه از تماس های تلفنیش و حتی علت 12 سال نبودنش را هم نمی فهمیم و اینکه حالا، چرا برگشته. فیلمساز عزیز ما فکر می کنه در هاله ای از ابهام گذاشتن پدر کار مثبتی انجام داده، اما نمی دونه که منطق شخصیت پدر، رفتارش و حتی علت برگشتنش را زیر سوال برده است و با این پنهان کردن نه تنها هیچ کاری نمی کند بلکه ضعف شخصیت پردازی خودش را نشان می دهد.\n\nمضمون فیلم باید از دل درام فیلم بیرون بیاید اگر نه به شدت یک اثر تأویل گرا ساخته ایم که هر کسی می تونه یه چیزی ازش دربیاره و توضیحات متناقض و متفاوتی بدهد چرا که قصه ی فیلم توان بیان مضمون خود را ندارد و به همین دلیل دوستان عزیز برای اثبات خودشان، به هر حال مضمونی از فیلم بیرون می کشند که مستقل از فیلم می ایستد.\n\nبه نظرم کارگردان نمی تواند یک پدر بسازد بلکه بیشتر یک صفت از هر پدری که ما می شناسیم ساخته است و کاراکتر خود را فقط با همان یک صفت جلو می برد و آن را برجسته می کند اما یک پدر تمام و کمال نساخته است. به همین دلیل از ما فاصله می گیرد. در صورتی که می توانست با ساخت یک پدر واقعی(یعنی پدری با تمام خصائص) و حالا جدی و سرسخت، اثری بسیار درخشان و تأثیر گذار بسازد اما بیشتر ما با پدری دیکتاتور و نصیحت کن مواجهیم.\n
بازیگرنقش آندریدر فیلم چندی بعدازپایان فیلمبرداری فیلممتاسفانه غرق شدو حتی بازی خود را درفیلم ندید -__-
اولین فیلم یک کارگردانتبدیلشد به یک ابر فیلم (شاهکارجم و جور )
یکی از شاهکار هایی که در تمام زندگیم دیدم با اون موسیقی پایانی که اصلا نابود میکنه آدم رو
سلام\n\n معنای حقیقی سینما \n\nظاهرا این فیلم اولین اثر آندری زویاگینتسف کارگردان این فیلم است که به حق شایسته تحسین و تمجید است.\nکارگردان به خوبی توانسته با استفاده از فرم مطلوب،محتوای مد نظر را به جان مخاطب بنشاند.\nبا این که محتوای این فیلم به شدت قابل بحث است اما به نظرم فرم در این فیلم قدرت نمایی می کند.\nبعد از دیدن این فیلم به این نتیجه رسیدم که کارگردان به شکل کاملا ملموسی، زیبایی شناس است .\nفیلمبرداری این فیلم خیره کننده بوده و پلان هایی دارد سرشار از عمق و زیبایی و هنر.\nموسیقی هرچند کوتاه ولی کاملا هماهنگ با فضای داستان.\nفیلمنامه خوبی دارد ولی قدری شخصیت پردازی ضعیف است\nمخصوصا شخصیت پدر که خوب در نیامده و تقریبا تا اواسط فیلم،گنگ و نامفهوم است \nاما بر خلاف شخصیت پدر، شخصیت فرزندان به خوبی ساخته و پرداخته شده و از همان ابتدای فیلم ، هویت پیدا می کنند و این هویت تا پایان فیلم پا برجاست.\n\nدر بعضی از نقد هایی که راجع به محتوای این فیلم خواندم\nشخصیت پدر را در این فیلم نماد یک شخصیت اگزیستانسیالیسم دانسته اند\nولی به نظر بنده شخصیت پدر در این فیلم، نمادی از تضاد بین اگزیستانسیالیسم و اومانیسم است.\n\nبه هر حال این فیلم به معنای واقعی سینمایی است و به شدت توصیه به دیدن آن می کنم.\n\n\n9/10
فیلم خیلی خوبیه ...
خطر اسپویل !!!!!\n.\n.\n.\n\n\nواقعا لقب تارکوفسکی جدید حقشه. همیشه از کسایی که اخر فیلم میپرسن خوب حالا چی شد؟یعنی چی؟که چی؟ باید ترسید. این فیلم یه شاهکار بی چون و چراس همونطوری که دوستمون گفتن پدر میتونه نماد یه پیامبر باشه که با مرگ اون پیامبر خیلی از سوالا بی جواب میمونه
به نظر من فیلم جالبی بود ( مخاطب خاص باید فیلم ببینه 7از10
فیلمی به شدت بی محتوا و فاقد فیلمنامه! امتیاز من : 2
خدمت دوستان عرض كنم كه درام خوبيه ولي تو ژانرش نوشته درام،معمايي،هيجان انگيز كه من نه هيجاني تو فيلم ديدم و نه معماي خاصي. خلاصه اين كه يه درامه خوبه ولي به درد سرگرم شدن و ... نميخوره
ارزش دانلود نداشت
بسیار بی سر و ته !\nاز نظر من حداقل !
اینکه بعضی دوستان می گند فیلم کسل کننده بود رو قبول ندارم بلکه چالش و استرس بین شخصیت های فیلم در هر سکانس می تونست یک تعلیق ایجاد کنه. قاب بندی زیبایی تصاویر و آرامش طبیعت با درون ناآرام پدر و پسر ها تضاد عجیبی داشت.
فیلم جالبی بود.. غیرقابل پیش بینی بود!
د مشخص بود کارگردان به رشته عکاسی علاقه منده این فیلم مجموعه ای از اسکرین شاتهای زیبا بود که با اونها میشه یک نمایشگای عکس برپا کرد \n
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه