«آينار»(ردفورد) روزي روزگاري مزرعه دار موفقي بوده است. «آينار» پسري داشته که سال ها پيش وقتي همسرش، «جين» (لوپز) پشت رل بوده، در تصادف اتومبيل کشته شده است و «آينار» هرگز نتوانسته «جين» را به خاطر مرگ پسرشان ببخشد. اما «جين» و «گريفين» صاحب دختر کوچکي به نام «گريف» نيز بوده اند که «آينار» هرگز او را نديده تا اين که يازده سال بعد جلوي در خانه اش پديدار مي شود. «جين» و «گريف» (گاردنر)، در فرار از دست مرد خشني به نام «گري» (لوييس)، به مزرعه ي «آينار» پناه آورده اند...
خیلی کم
زیاد
مرسیِ عالی بود
ارزش یک بار دیدن رو داره 6 از 10
به نظر من این فیلم یه شاهکاره. البته اگر دیدگاهتون به فیلم و سینما اصالت اون به عنوان یه هنر تجسمی باشه. منطورم اینه که توی این فیلم دنبال اتفاق خاصی نباشین، دنبال بازی های عجیب غریب نباشین ، هر چند بازی ها بی نقصه ولی در خدمت کلیت فیلم هست. فیلم ریتم نسبتا کندی داره ولی فیلمنامه فوق العاده ای داره. نشانه های تصویری هنرمندانه. فیلم برداری عالی. اگر فیلم را دیدید توضیح زیر رو بخونید: (***اسپویل***) هر کدوم از ما یه خرس (اتفاق بد) تو زندگیمون داریم. همونطور که آینار داره (مرگ پسرش) یا جین (مرگ همسرش و شوهر دایم الخمرش) و بقیه. خرس که نماد یه اتفاق بده میاد و بهمون حمله میکنه و جای زخماش همیشه هست. میتونیم مثل جین ازش فرار کنیم یا می تونیم مثل آینار همیشه سرزنشش کنیم و مثل خوره روحمون رو بخوره. ولی میتونیم مثل مورگان فریمن باهاش کنار بیایم حتی بریم ملاقاتش، ببخشیمش. چون اون خرس همیشه هست، حتی ممکنه دوباره ملاقاتش کنیم. شدیدا توصیه میکنم این فیلم رو با دقت ببینین.
یه فیلم خانوادگی خوب و خیلی عادی که با توجه به این که از تلویزیون دیدنمش به دیدنش می ارزید.
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه