عباس، بسیجی شهرستانی که ترکش خمپارهای را کنار شاهرگ گردنش از دوران حضورش در جبهه به یادگار دارد، به اصرار همسرش نرگس برای معاینه به تهران می آید و در خیابان با همرزم سابقش کاظم روبه رو می شود که با اتومبیلش مشغول مسافرکشی است...
واقعا عالی بود\n
واقعا اگه فیلم اصغر فرهادی جایزه میبره با فیلماش این فیلم باید کل سینما رو برنده شه\n\n\nابروی سینمای ایران این فیلمه\n\n\nواقعا عااااالی بوووود\n\nچ عباس هایی ک بی صدا خاموش شدن
این فیلم به نظر من جزو 5 فیلم برتر تاریخ سینمای ایرانه، بازی آقای پرستویی هم در نقش حاج کاظم بهترین نقش آفرینی یک بازیگر در سینمای ایرانه
یه فیلم دوست داشتنی......سینمای ایران تو این سالها خیلی بهتر از الان بود\nبازی استثنایی استاد پرستویی و کیانیان.....\nفیلم خوبی بود با یه پایان زیبا\nامتیاز من 8\n
از حاتمی کیا خوشم نمیاد.تو فیلماش مردم رو تحقیر میکنه و شعار میده.حتی تو مصاحبه بادیگارد میگه من پرویزو برای این میخوام چون دیالوگا رو طوری بیان میکنه که کمتر شعاری میشه! یعنی خودشم میدونه میوفته به شعار دادن.اینجا که مردمو گروگان میگیره و اونا رو از خودراضی و بی درد نشون میده وبسیار طلبکاره و تو بادیگارد هم که مردم اصلا نیستن و تنها یکجا کتک میخورن موادفروش و قلچماقن.نگاهشم که یکدفعه تغییر 180 درجه ای میکنه و تو به نام پدر ضدجنگ میشه که نفهمیدم نسبتش با دفاع ما چی بود؟شعاری بودن به هر جهت ولی این نگاه متفرعن به مردم حالم رو به هم میزنه.همه به ما فحش میدن از فیلمای روشعنفکری تا ارزشیهای دو آتیشه.هرزمان هم هرکی کم میاره از مردم مایه میزاره.ما یا ملت حماسه سازیم یا نفهم بی ریشه.این فیلم ولی تو سینمای ایران اجرای خوبی داره و خوب یا بد یکجورایی فیلم کالت شده هرچند کپیه یا اقتباس یا توارد! و این حرفا.
یه تعدادی از نظراتو خوندم و یک سوال...!؟ دوستان در مورد فیلم هم نظری دارید!؟ \nبیشتر نوشتن بیانیه های سیاسی و نظر در مورد حاتمی کیا و بقیه عوامل توجه دوستانو جلب کرده تا خودِ فیلم! ! کسی احساسی هم نسبت به فیلم داره یا نظری چیزی که فیلمو به تنهایی نقد کنه نه کارگردانشو و زندگیه شخصی عواملشو!؟
این فیلم قصه اونایی که همه چیزشون روواسه این خاک دادن آخرشم به جای خسته نباشید بهشون پشت کردند حتی واسه التیام زخمهایی که از دوران جنگ به جای موند کمکشون نکردند. \nفیلم های حاتمی کیافقط برای سرگرمی ساخته نمیشه ، پشت همشون حرف هست ،چه ایرادی داره اگر از بعد از ظهر سگی اقتباس شدههمین الان 5 فیلم جایزه اسکاری کپی از فیلم های دیگه هستند یکیشون فیلم دپارتد که کپی از یک فیلم تایلندی هستش حتی دیالوگهاش کپی هستند.\nخواهشا نقدهایی شکم سیری نکنید اصل موضوع رو دریابید ، حاتمی کیا درد یک نسل رو به فیلم تبدیل می کنه .\nمن بارها این فیلم رو دیدم همیشه یاهاش گریه کردم چون این آدما رو از نزدیک دیدم و باهشاون زندگی کردم.\nبهترین دیالوگش : این بچه وقتی جنگ شد تراکتورش رو فروخت از سر زمینش بلند رفت جبهه جنگید ، جنگ که تمام شد برگشت سر همون زمین بی تراکتور. ( همین دیالوگ قصه این آدماست )\n
تک تک دیالوگ های این فیلم حرف های زیادی داره به اندازه درد دل یک ملت...
این فیلم برخلاف چیزی که خیلیا میگن تقلید و کپی نیست. این فیلم یه ترجمه از فیلم بعد از ظهر سگیه و واقعا ترجمه ی عالی ای هست. همون طور که فیلم بعد از ظهر سگی دغدغه ها و دوگانه های اخلاقی آمریکای دهه 80 را بیان میکنه این فیلم هم دغدغه های و مسائل اخلاقی که ما تو اون دوره باهاش مواجه بودیم را بیان میکرد. واقعا بی سلیقه گیه اگه ارزش این فیلم را تا حد یه تقلید پایین بیاریم.
وقتی با یک دید کلی به آثار حاتمی کیا توجه می کنم متوجه میشم، عموما این کارگردان دارای یک ذهن مشوش و درگیر هست. کارگردان رو راستی نیست، هنوز تکلیفش با خودش مشخص نیست با این که خودش رو طرفدار دفاع مقدس میدونه اما از فیلم هاش خلاف این برداشت میشه اصلا معلوم نیست اینوری یا اون وری. فیلم گزارش یک جشن به یک نوع، روبان قرمز به یک نوعی ارتفاع پست به یک نوعی به نام پدر از کرخه تا راین و غیره هر کدوم تناقض های درون ذهن این کارگردان رو به خوبی نشون میده. به نظرم بدترین کارگردان ایران حاتمی کیا هستش.
از معدود فیلمهای ایرانی که بی نهایت زیباست...\nنمیدونم چند بار این فیلم رو دیدم. بیشتر از 20 یا شایدم 30 بار.\nبدون اغراق، حتی یک دفعه هم نبوده که با این فیلم اشک نریزم.\nهیچ فیلم ایرانی یا خارجی برای من به انداره آژآنس شیشه ای دوست داشتنی نیست.\nدرود به روان پاک ابراهیم حاتمی کیا.
قطعا یکی از بهترین های ایرانه
اگر بحث های مربوط به فرم فیلم و کپی بودن یا نبودن فیلم (از بعدازظهر سگی) را کنار بگذاریم که به نظر من اهمیتی (در مقابل حرفهایی که در فیلم زده میشه) ندارد، اگر سعی خودم رو بکنم که انصاف رو رعایت کنم باید بگم این فیلم درد یه سری از افراد جامعه رو داره بیان میکنه و از این نظر نکته مثبتیه. منظورم بازمانده های جنگ ایران و عراقه که بقول بعضی ها مثل حاتمی کیا حقشون پایمال شده. البته تا جایی که من تو واقعیت جامعه امثال اونها رو دیدم اکثرا به شخصیت عباس تو فیلم نزدیک تر بودن و کلا این دسته افراد که بخاطر جنبه تقدس جنگ واردش شدن،معمولا میگن: ما بخاطر چیز دیگه ای رفتیم جنگیدیم و طلبمون رو از همونجا میخوایم. یه دسته هم که تعدادشونم کم نیست و اصل کاریا که کارارو خراب میکنن و تو فیلم نماینده ای نداشتن اونایی ان که تو جبهه رفتنشون هم تردیده و یا اونقدر کمرنگ اما بیشترین منافعو میبرن که حداقل تو فیلمهای ده نمکی نمایندشون شریفی نیا بود. \n\nاما یه دسته مثل حاج کاظم که تعدادشون کمتره بین زمین و آسمونن و خودشون رو وکیل وصی رزمنده ها میدونن و یه جورایی از عالم و آدم طلبکارن و ارٍ باباشونو از ملت میخوان واسه اینکه رفتن جنگیدن که البته معلومه که خود حاتمی کیا هم از همین دسته است. از اونجایی که (بقول حاج آقای پناهیان) بازیگر خوبه(پرستویی) رو گذاشت واسه نقش کاظم و بازیگر بی نام و نشان را برای نقش عباس.البته بحث آقای پناهیان مربوط به ولایتمداری نقش کاظم بود که بدون حکم از فرمانده کل قوا ( رهبری) دست به اسلحه برده بود که البته ایراد ایشان به موضوع ما ارتباطی ندارد ولی همین نکته ظریف ایشان انتقاد دوستانی که حاج کاظم را با رامبو مقایسه کردند وارد میدارد... \nبه هر حال.... بین اهالی سینما هم حاتمی کیا تاجایی که بنده شنیدم به بچه نق نقوی سینمای ایران شهرت دارد.\n\nجمع بندیم اینه که شخصیت کاظم به خود حاتمی کیا بیشتر شباهت داشت\n
این فیلم به ما یادآوری میکنه که چه کسایی رفتن جنگ و واسه چی جنگیدن\nبنظر من بازی پرویز پرستویی اینجا استادانه هست\nبهترین فیلم آقای ابراهیم حاتمیی کیا هم همین هست\nبه امید روزی که ما هم بتونیم دوباره جوونایی مثه حاج کاظم تحویل جامعه بدیم
فقط میشه گفت فوق العاده\n
توروخدا تا آخر متنو بخون بعد قضاوت کن\nفیلم بسیار بسیار زیبا ....\nاما عامه پسند نیس چون...\nهرکسی درک صحیحی نداره از جانبازا،همسنگرا،شهدا،کسایی که واسه ی آرمانا و این مملکت جنگیدن و بعد عین تفاله دور انداخته شدن،کسایی که داداش داداش گفتنای توی صحبتاشون به معنای واقعی کلمه بود نه فقط تیکه کلام،کسایی که تیکه تیکه شدن ، کسایی که تیکه تیکه شدن داداشاشون رو دیدن،کسایی که حاضر بودن تیغ تو پای خودشون بره تو پای داداششون نره،کسایی که امام زمانشون رو ندیدن و رفتن واسش جون دادن،کسایی که شب عملیاتی داوطلب شدن و روی مین خوابیدن و دمایی 800درجه ذره ذره تک تک سلولای بدنشون رو ذوب کرد،کسایی که بعد از جنگ واسه اینکه موجی بودن از همه جا طرد شدن،کسایی که به خاطر ترکش توی کمرشون قطع نخاع شدن و بچشون خجالت میکشید به دوستاش بگه این تیکه گوشت بابامه،کسایی که توی اسارت تک تک انگشتاشون کشیده شد ولی هیچیو لو ندادن،کسایی که چشماشون از حدقه درآورده شد و به جاش سرب داغ ریخته شد ولی هیچی نگفتن ، کسایی که ...\n \nآره رفیق اینا رفتن جنگ واسه اینکه الان منو تو راس راس توی خیابون راه بریم...یه نگاه به سوریه و عراق بنداز رفیق ...\nاگه اینا نمیرفتن جنگ سرباز نجس بعثی و آمریکایی و عربستانی میومد توی خونت پا میذاشت بیخ گلوت جلوی چشمت به نامسوت تجاوز می کرد و تو هم هیچ کاری نمی تونستی بکنی ...\nمن نه بچه ی جانبازم نه شهید نه آزاده ...توروخدا قدر بدون رفیق
حاج کاظم(پرویز پرستویی): می‌دونی یه گردان بره خط گروهان برگرده بعنی چی؟ می‌دونی یه گروهان بره خط دسته برگرده یعنی چی؟ می‌دونی یه دسته بره خط نفر برگرده یعنی چی؟
خیلی خوب میشه اگه کارهای سهراب شهید ثالث هم قرار بدید .
دستتون درد نکنه سعی کنید از این دسته فیلم های ایرانی زیاد قرار بدید (فیلم های معروف و به یاد موندنی)
یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران یا شاید هم بهترین...\n\nسوا از داستان فیلم و مسایل سیاسی دیالوگ ها و موسیقی میتونن به تنهایی تو رو درگیر خودت کنن...\n\nاین فیلم معرکه اس...\n
هنوز کسی نگفته\nکاش اینو نولان میساخت؟ من بگم تا یکوقت زیر یک فیلم بی نولان نمونه\nبتمن هم قبلیش خوب بود نه؟\nدیگه چیا مونده ک نگفتم؟\n
حاج کاظم: دود اون موتوری ها امثال من و عباس رو خفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه می کنه...
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه