زنی با موهای مشکی (لورا هرینگ) در جاده ای از تصادف ماشین جان سالم بدر می برد و دچار فراموشی می شود. او در خانه ای در جاده ی مالهالند لس آنجلس پنهان می شود. «بتی» (نائومی واتس) از اونتاریوی کانادا برای بازیگر شدن به خانه ی عمه اش در لس آنجلس میاید و به زن مو مشکی بر میخورد و او را در پیدا کردن هویتش کمک می کند. تا جایی که این دو به باشگاهی موسوم به “باشگاه سکوت” میروند و در آنجاست که می فهمند هیچ چیز آنگونه که بنظر میرسد نیست...
فیلمی بشدت مزخرف وپوچ با صحنه هایی درهم وبرهم حیف از وقتی که برای دیدن این فیلم گذاشتم
باید اذعان کنم که از این فیلم هیچ چی نفهمیدم با اینکه کامل و به دقت نگاهش کردم ولی یه احساسی بهم میگه که این جور فیلمها طرفدارهای خاصی داره که من جزئشون نیستم
ناموس هنر سورئالسیم در سینما یعنی دیوید لینچ کبیر
این فیلم واژه "چرند" رو عالی معنی کرد....
ما که چیزی ازش نفهمیدیم خیلی درهم و بی سروته بود
پس از گسست مطلق دیوید لینچ از مسیر فیلمسازی اش با "داستان استریت" (که خود تمهیدی لینچی به نظر می رسید!) ، "جاده مالهالند" همچون بازگشتی است به جهان مالوف و همیشگی...لینچ نابغه ... /م.ثابتی
شاهکاری بیش نبود
بی نظیره واقعا گارگردان درک عمیقی از خواب و تعبیرش داره.
آخر نبوغ و تخیل فوق العاده.بهترین فیلم من تو ranklist خودمه :) بعدشم matrix البته.
فقط ميتونم بگم فوق العاده فيلمي كه بايد چند بار ديد
فیلمی بی سر و ته ، به غایت مزخرف ، منگ ، دری وری ، چرت و از این قبیل صفات . در یک کلام فاجعست این فیلم. 1 از 10. بعضی کارگردان ها در چرت و پرت ساختن با هم رقابت میکنن . فکر میکنم باید یه لیست بسازم با نام مزخرف ترین فیلم های تاریخ
اگر دانشکده هنر میروید و موهای تان را عجیب و غریب حالت میدهید و تلاش دارید در مباحث سینمایی خودتان را هم سطح با دیگران نشان دهید این فیلم را نگاه کنید اما اگر یک آدم معمولی هستید که شب بعد از کار قصد دیدن یک فیلم سرگرم کننده دارید تا ذهنتان به آرامش برسد حتی فکرش را هم نکنید که این فیلم کمکی به شما بکند من یک آدم معمولی هستم و به این فیلم امتیاز دو را دادم
در مورد شاهکار بودن فیلم چیزی نمیگم چون خودش داره داد میزنه!!!
دوستتن به نظر من داستان فیلم جا به جاست.یعنی اول دایان و میبینم ک از کانادا کیاد و مسابقه رقص و ادامه ماجرا(ک میتونید توی همین بخش بخونین) اما میبینیم نقشه قتل کاملیا ناموفق میشه و اتفاقی میاد پیش دایان و ادامه ماجرا.
\nبعد از دیدن فیلم و فکر کردن در موردش ترس عجیبی داشتم ، بزرگترین پیچیدگی ها درون روح و روان ماست ، خیلی چیزها درمورد خودمون نمیدونیم و شاید هیچوقت هم متوجه نشیم . شاید من هیچوقت نتونم خودمو درک کنم ، شاید برای همیشه نزاع درونی خودم حل نشده باقی بمونه و با چه منطقی به فکر درک کامل دنیای بیرونی هستم ، درون خود ما دنیایی از تضادهاست\n\nهمیشه نباید یک فیلمو با بقیه فیلمها مقایسه کرد بعضی وقتها فقط باید فکر کنیم ، مطمئنم همه این فیلمو درک میکنن با کمی تامل\n\n10/10\n
یکی از بهترین فیلم هایی که تا حالا دیدم. وقتی برای اولین بار این فیلم رو دیدم تمام مو های بدنم سیخ شد. لینچ است دیگر انتظار دیگری نمی توان داشت...
به نظر من نقد کردن تک تک سکانس های این فیلم درست نیست ، چون هرچقدر هم دقیق باشی یه جاهایی هست که دلیلی براش وجود نداره، من بعد از دیدن فیلم برای بار اول فهمیدم که دایان کارملا رو کشته و حالا دچار روانپریشی شده تا قتل گردن کس دیگه بندازه تا عذاب وجدان نداشته باشه. همین به نظرم کافیه
خوب نبود... بدون هیجان
اسپویل\n\n\nقسمت های مربوط به ارکستر در خواب دایان چه معنایی دارن؟وچرا اونجا جعبه رو داخل کیف ریتا پیدا میکنن؟\n
اگه بخوام یک فیلم رو در تاریخ سینما انتخاب کنم که دیگر شبیهش ساخته نخواهد شد اون فیلم بلوار مالهالنده
این فیلم فوق العادستتت!!\nلعنت به تو لینچ مغزم ترکید!\nدوستان فیلم رو حتما با دقت زیاد ببینید\nبعد از بونوئل لینچ سلطان ساخت فیلم های سورئال هست\n10/10
یک شاهکار هنری به تمام معنا....زنده باد دیوید لینچ
حتی یک نفر هم وجود نداره که این فیلم رو کامل فهمیده باشه . این نشون میده که دیوید لینچ کاملا به هدف خودش که سرکار گذاشتن طرفداراش بوده رسیده . حالا هی بشینید راجع به جعبه آبی داستان بنویسید :))
عجب شاهکاری بود !! بعد از اتمام فیلم متوجه ریزش شدید موهای بدنم شدم !
اسپویل\nفیلم به دو قسمت تقسیم شد بود واقعی و فراواقعی قسمت واقعی قسمتی بود که مردی از دیدن یه آدم بد قیافه سکته کرد یا رنگی که اون کارگردانه رو جواهرات زنش میریخت کاملا با لباس ها و صحنه همخونی داشت یا رنگ حوله ای که ریتا دور بدنش پیچیده بود.\nقسمت فراواقعی فیلم حس عذاب وجدان بتی بود که صرفا در ذهن خودش فقط وجود داشت ینی اتفاق میفتاد ولی وجود خارجی نداشت\nنکته ی دیگری که این فیلم رو خیلی جالب کرده بود عوض شدن شخصیت های چهارتا نقش زن اصلی فیلم بودند یکی از قشنگترین فیلم های سورئالیستی بود که دیدم ۸۰۳/۱۰
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه