نيويورک، اوايل دهه ي 1990. «فرانک پيرس» (کيج)، راننده ي آمبولانس شيفت شب در آستانه ي فروپاشي رواني است. «فرانک» همواره از اين که موفق به نجات جان زن جواني به نام «رز» نشده، احساس عذاب وجدان مي کند. تا اين که دل باخته ي «مري» (آرکت)، دختر سابقا معتاد «آقاي برک» جانسن مي شود. «آقاي برک» مردي است که بر اثر سکته ي قلبي به حالت اغما رفته و «فرانک» او را به بيمارستان رسانده است.
خیلی کم
شدید
فیلم خوبی بود
یک مسترکلاس درجه یک در مورد اینکه چطور فیلمنامه ی مبتنی بر خرده پیرنگ و ضد داستان رو به جذابترین شکل ممکن کارگردانی کرد ... یکی از بهترین فیلمهای عمو مارتی از نظر اجرا ست که سیاهترین هجویه به آخرین سالهای نیویورک قرن بیستمه . رگه هایی از اونچه که بعدها مارتی در شاهکار شاترآیلند ارائه کرد هم در این فیلم در کاراکتر نیکلاس در سکانس دنبال کردن بیمار دچار وسواس تشنگی در انبار تاریک در کارکتر نیکلاس کیج نمود داره . سکانس نظیرش تعقیب و جست وجوی بیمار روانی(قاتل) در سیاهچال توسط کارکتر دیکاپریو . عجیبه با اینکه اسکورسیزی فیلمنامه نویس نیست بسیاری از المانها در هر فیلمش به هم شبیه میشه .
shaiad kami hosele sarbar bashe amma mafahimi falsafi va ejtemaiee ghavi ro ba emzaie hamishegie Scorsese erae mide man 9 dadam besh
منتقدها به شوخی اسم فیلم رو گذاشته بودن راننده آمبولانس !
فیلم خوبیه.ارزش یک بار دیدن رو حتما داره.
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه