در جشن تولد 60 سالگی هلگه ، برخی از حقایق ناخوشایند خانوادگی آشکار می شود.
زیاد
خیلی کم
از دیدن این فیلم واقعا لذت بردم و با اینکه این فیلم در شرایط خاصی درست شده بود که شروع کننده نهضت دگما هست, بازیها عالی و روان بود ,دوستان فیلم The Huntاز همین کارگردان اگر ندیدید از دست ندید فوقولعاده هست امتیاز من به این فیلم9 از 10
کاش کیفیت بهترش رو میگذاشتید ، کیفیتش یاد 3gb میندازه منو انقدر بده
امتیاز 8 دادم به این فیم یادمه تقریبا یک سال پیش این فیلم تو لیست 250 تای IMBD بود.جدیدا در اومده.خیلی فیلم خوبیه حتما پیشنهاد میکنم ببینید راجع به مشکلات یه خانواده دانمارکیه که داستان فیلم از اول تا آخر فیلم تماما درگیرتون میکنه و گیراییش تا آخر حفظ میشه
در سال 1995 تعدادی از کارگردان های دانمارکی، قوانین کلاسیک و کلیشه ای سینما را مانعی برای ارائه داستان ها و نظریاتشان می دانستند. توماس وینتربرگ، لارس فون تریه، کریستین لورینگ و سورن یاکوبسن بنیان گذاران این نهضت بودند که به نهضت دگما 95 معروف شد. این کلمه به معنی تعصب است. این پیمان که در45 دقیقه در کپنهاگ تنظیم شده بود با نام پیمان پاکی صادر شده و در سینمایی در پاریس توسط فون تریه خوانده شد . هدف این مانیفست شکستن تمام قواعدی بود که سینمای کلاسیک و داستانگو وضع کرده بود. مثل کاری که پیشگامان موج نوی فرانسه انجام دادند. البته اکنون دیگر این پیمان چندان اجرا نمی شود که اگر قرار بود اجرا شود طبیعتاً فن تریه نباید مثلاً «ملانکولیا» را می ساخت. \n« پيمان پاکي » در 10 ماده قانوني براي فيلمسازي به شرح زیر ارائه شد. اين پيمان نخستين بار توسط فون تريه و توماس وينتربرگ امضا شد و کمي بعدتر مورد پذيرش گروهي ديگر از کارگردانان دانمارکي و اسکانديناويايي قرار گرفت .\nبيانيه و سوگندنامه دگما 95 ( پيمان پاکي ) : \nمن قسم مي خورم تمام قوانيني را که در زير آمده و نهضت دگما 95 آن را تاييد کرده ، رعايت کنم : \n1 -فيلمبرداري بايد در محل واقعي انجام شود . صحنه پردازي و طراحي صحنه ممنوع است ، و هيچ وسيله اضافي را نبايد به لوکيشن آورد . ( در صورت ضرورت استفاده از وسيله خاصي در فيلم ، با توجه به نياز آن در فيلمنامه ، نبايد آن وسيله را به محل آورد ،بلکه به جاي آن بايد لوکيشن را جايي انتخاب کرد که وسيله مورد نياز به طور طبيعي در محل وجود داشته باشد .)\n2 -صدابرداري بايد سر صحنه انجام شود ، و تصوير و صدا نبايد از يکديگر جدا باشند . يعني استفاده از هر نوع گفتار متن يا هرگونه صدايي که قبل يا بعد از فيلمبرداري ضبط شده ، ممنوع است . تنها صداي مجاز ، صدايي است که همزمان با فيلمبرداري ضبط شود . تدوين صدا بايد همان جايي قطع شود که تصوير قطع مي شود ؛ حتا اگر ديالوگ باشد . ( فيلم نبايد هيچ گونه موسيقي داشته باشد ، مگر اين که موسيقي در حال فيلمبرداري بدون هيچ گونه دخالتي در حال پخش باشد .\n3 -اجازه استفاده از سه پايه يا هر نوع وسيله حرکتي فيلمبرداري وجود ندارد . تمام فيلمبرداري بايد به صورت دوربين روي دست انجام شود . فيلمبردار فقط مجاز است دوربين را در جهت دنبال کردن داستان ، هرگونه که مي خاهد حرکت دهد .\n4 -فيلم بايد رنگي باشد . نورپردازي و استفاده از نور اضافي براي زيبا کردن و افزايش نور صحنه ممنوع است . ( اگر کمبود نور موجود در محل فيلمبرداري به اندازه اي باشد که مانع از ادامه فيلمبرداري شود ، يا بايد آن صحنه قطع شود و يا فقط يک چراغ کوچک به دوربين وصل شود .\n5 -جلوه هاي بصري و استفاده از هر نوع فيلتر ، چه روي پنجره ها و چه روي عدسي دوربين ، ممنوع است . \n6 -فيلم نبايد حاوي هيچ گونه صحنه حادثه اي باشد ( نمايش قتل ، اسلحه ، تصادف ساختگي و غيره در فيلم ممنوع است ) .\n7 -استفاده از عوامل زماني و مکاني که با زمان و محل زندگي ما اختلاف دارد ، ممنوع است . اين بدان معناست که داستان بايد در زمان حال و محيط اطراف خودمان اتفاق بيفتد .\n8 -فيلم دگمايي نبايد در قالب يک ژانر خاص مانند وسترن ، تاريخي ، معمايي ، حادثه اي و غيره بگنجد ، زيرا داستان اين گونه فيلم ها غالبن قابل پيش بيني هستند . \n9 -فيلمبرداري در هر قطع و روي هر نوع فيلمي ( نگاتيو و ويدئويي ) جايز است ، ولي براي پخش آن ، فقط بايد از فيلم 35 ميلي متري معمولي استفاده کرد . ( استفاده از پرده عريض ممنوع است ، قطع فيلم در زمان نمايش بايد قطع آکادمي ( 33/1 : 1 ) باشد .\n10 -نام کارگردان نبايد در عنوان بندي فيلم گنجانده شود .\nدر انتها من به عنوان يک کارگردان سوگند ياد مي کنم که از تمام سليقه هاي شخصي خود چشم پوشي کنم . از اين پس من ديگر يک هنرمند نيستم . من سوگند ياد مي کنم که در صدد خلق يک « کار » نباشم .\nمن اعلام مي کنم لحظه و بداهه مهم ترين عامل است . هدف نهايي من تلاش براي بيرون کشيدن حقيقت از درون شخصيت ها و صحنه هاي فيلم است .\nمن سوگند ياد مي کنم تمام اين اعمال را با امکانات در دسترس و موجود و به قيمت از دست دادن سليقه خوب و ملاحظات زيبايي شناسي انجام دهم . به همين دليل « پيمان پاکي » را بنياد نهاده ام .\n\nکپنهاگ دوشنبه 13 مارس 1995\nاز سوي نهضت « دگما 95 »\nتوماس وينتر برگ ، لارس فون تريه
فوق العاده بود 9/10 در نگاه اول ساید بی تفاوتی مهمانها به چیزهایی که از کریستین میشنوند به نظر میاد کمی اغراق آمیز باشد ولی در دنیای واقعی عکس العمل توده مردم نسبت به خبرهای وحشتناکی که هر روز میشنوند نیز دست کمی از این بی تفاوتی مزمن ندارد. شدیدا فیلم تاثیر گداریه
جشن منو یاد داستان مردگان جویس انداخت. اونجا هم یه جشن خانوادگی آهسته آهسته آبستن اتفاقی می شه که در اتاق هتل به وقوع می پیونده. تفاوت عمده ی این دو اثر اینه که وینتربرگ سعی می کنه ترکش های بعد ماجرا رو به شکل یک جنایت داغ و زنده به خورد بیننده بده، در حالی که جویس با واقع بینی عمیق تری مرد رو با اون بحران تنها می ذاره و به خواننده اجازه نمی ده که به خودش بگه: اگه من جای مرد بودم...\n\nجشن یه اثر شسته رفته است که خیلی زود خودشو ثابت می کنه. می تونم بگم یکی از صد فیلم محشری بود که توی همه ی عمرم دیدم. امیدوارم اونایی که با خوندن نظرات در مورد دیدن یا ندیدن یک فیلم تصمیم میگیرن، با خوندن این نوشته مجاب شده بودن که شانسشون برای مواجهه با یک اثر خارق العاده آزمایش کنن.
شروع کار مکتب دگما از کار های فون تریر(The Idiots (1998)) و همین کار وینتربرگ آغاز شد
Resolution= 488 x 352
فیلم قشنگیه.تجربه خوبیه
اولین فیلم نهضت دگما
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه