فیلم، داستان مردی است که خود را وقف خانواده و دینش کرده است. "باب" با اینکه در فقر بسر می برد اما می خواهد برای دختر کوچکش برای اولین مراسم عشاء ربانی لباسی جدید تهیه کند. تصمیم جدی و مصمم بودنش او را بیشتر و بیشتر به دردسر می اندازد و...
یک سینمای ناب از یک کارگردان خاص
ممنون که این فیلمو اضافه کردید. واقعا کارهای کن لوچ رو دوست دارم. علاقه مندان به سینمای اجتماعی حتما ببینن.
عکس که بیشتر شبیه فیلم عروس فراری هستD:
فیلم ساخته کارگردان کهنه کار و چـپـگرای انگلستان ، کـن لـوچ است که به مشکلات طبقه کارگر انگلستان میپردازد.\nباب که اعانه بگیر دولت است همراه دوست خود به مراتع اطراف شهر رفته و گوسفند دزدی میکند و گوشت آنرا قاچاقی به قصاب محله میفروشد اما وقتی ماشین ون او را میدزدند مشکلات او بیشتر شده و حتی توان پرداخت هزینه لباس دختر خردسالش برای شرکت در یک مراسم مذهبی را هم ندارد. پدر روحانی تنها لطفی که در حقش میکند این است اجازه دهد گرفتگی چاه فاضلاب کلیسا را مجانی رفع کند که باعث به گـوه کشیدن باب میشود.\nفیلم لحظاتی خنده دار دارد اما نمیتوان آنرا کمدی تلقی کرد. حتی لحظات کمدی فیلم هم تلخ هستند.\nشایع شده که برکه ای مقدس بیماران را شفا میدهد. افلیجی را با ویلچری با چرخهای بدون لاستیک درون برکه میبرند. وقتی افلیج را بیرون میکشند معجزه رخ داده. افلیج شفا نیافته اما یک جفت لاستیک نو روی چرخهای ویلچر ظاهر شده! این لطیفه ای است که دوست بابت در میخانه تعریف میکند.\nعنوان فیلم « بارش سنگها » اشاره به مشکلات و مصیبتهایی است که مانند سنگ از آسمان بر سر طبقه فرودست و کارگری میریزد.
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه