مادر "بابی" او را به مدت سی سال در خانه نگاه داشته و او را متقاعد کرده هوای خارج خانه سمی است.اما پس از دیدار با پدر خود،شرایط او را وارد دنیای خارج می کند،دنیایی که کاملا نسبت به او غریبه است...
فیلم خوب و عمیقی بود. بر ما ایرانی ها که به وسیله سوء استفاده از دین خیلی چیز ها بت و ارزشمند و خیلی چیز ها تابو و نکوهش شده است؛ ممکنه جذابتر و قابل درکتر باشد. ولی متاسفانه داخل فیلم شعار کم نبود.نمونه اش اینکه یک کشیش ضد دین صحبت کند به نظر من شاید شعاری باشد که زیاد با کلیت فیلم که لایه های عمیقی داشت همخوانی نداشت. اسپول سکانسی که وقتی بابی رو از اتاق بیرون میکنن و بابی به واسته اینکه سال ها به او گفته شده بود که هوای بیرون سمی است حتی احساس خفگی میکند و سریعا ماسک میزند واقعا ویران کننده بود. نشون میده که یک فکر و عقیده اشتباه چقدر میتونه به اعمال انسان نفوذ کنه وچقدر میتونه گمراه کننده باشه. 9/10
فیلم خیلی عالی بود فقط بعضی سکانس ها که به خدا و ... فوش میده به نظرم جالب نیومد
اون گربه مرده تو این فیلم واقعیه و خود عوامل فیلم کشتنش و به قول خودشون با یه حالت انسانی توسط یه دامپزشک کشته شده و اون دوتا گربه ای که کشته میشن در اصل یکی بودن. واقعا جنایتکارانه است انسان به خاطر یه فیلم که فقط یه سرگرمیه جون یه حیون بی آزارو میگیره .فرق سازنده های فیلم با بابی که هیچی نمیفهمهو اون گربه رو خفه میکنه و یا اون وحشی هایی که تو خود فیلم کنار خیابون گربه رو میکشن چیه ؟لعنت بهشوناین فیلمو دوست داشتم ولی الان نفرت دارم ازش چون جنایتکارانه است مثل دنیای خود بابی سیاهه
موضوع فیلم یه جورایی مثل فیلم room
در تمام خاطراتم ، تمام لحاظاتی که از تماشای فیلم یا خواندن رمان یادم هست، اثری که یکی از شخصیت های اصلیش کند ذهن ، هالوی اجباری ، دیوانه و هر شخصیتی که رفتارش منطق خاصی نداشته باشد( در بعضی مواقع کودکان) را دوست نداشته ام و حالا هم نمیتوانم اینچنین فیلم هایی رو به عنوان شکلی از هنر قبول کنم ؛ و از نظر من گنجاندن شخصیتی اینچنین در داستان و یا بدتر داستانسرایی بر اساس چنین شخصیتی فقط و فقط از ناتوانی فیلمساز که نابخردی را به دنبال دارد ناشی میشود ؛ بله این امر فقط جهت سواستفاده ی فیلمساز برای پنهان کردن ناتوانی اش در ساخت و حفظ منطق فیلم و ناتوانی در رساندن مضمون فیلم از طریق هر چیز معمول ، در فیلم گنجانده میشود.\n\nمثلا در همین فیلم زمانی که فیلمساز لازم دارد بابی کودک ذهن ، نابغه میشود یا هرکاری فیلمساز بخواهد بابی میتواند انجام دهد و نگران منطق فیلم نیست و هر چیز ی را که عشقش میکشد بی منطق زیر سوال ببرد( به قول یکی از دوستان خود خود مغلطه)
سکانس آواز خوندن دختره . . .\nسکانس بازی کردن با بچه و چشیدن طعم شیرین دوران کودکی . . .\nقطعا عامه پسند نیست !\nدیگه حرفی ندارم . . .
این وظیفهی همه انسان هاست\n.که فکر کنن خدایی وجود نداره\nاونوقته که ما آینده ای داریم\n ...چون فقط اونوقته\nکه ما مسئولیت همهی کاهامون رو به عهده میگیریم
من از همين تريبون لقب خداي فيلم رو ميدم بهش\nو به نظرم هر کي اين فيلم رو تونست درک کنه بدون ذره اي اعتراض يعني به بلوغ فکري کامل رسيده!\n9 از 10 نوش جونش/
اثری بینظیر و بی بدیل و شاهکار \nسبکی خاص، سبکی لخت، سبکی روان، سبکی بی آلایش، سبکی همچی تمام \nواقعا توو عمرم فیلمی به این راحتی ندیده بودم\nنیکولاس هوپ هم که نیازی نیست از تعریف و تمجید چون هممون دیدیم که چطوری سنگ تمام گذاشت \nتبریک میگم به تمام کسایی که این فیلم رو دیدن\nکوو یه همچین آثاری...
این فیلم خیلی ساده میخواست وجود خدا رو برای ما انکار کنه و خیلی ساده داشت درس های مهم زندگی رو به ما میداد
نتیجه ای که من از این فیلم گرفتم اینه که انسان یک تقلید کننده است و هر انسانی با توجه به نوع تربیت و شرایط و دنیای پیرامونش آموزش میبینه،پر میشه،و مسیری رو به سلیقه و یا اجبار دنبال میکنه،و در آخر فیلم، کارگردان به زیبایی از معنا و آگاهی رونمایی میکنه که طبع فیلسوفانه و خردمندانه اش رو میرسونه،این فیلم یکی از بهترین فیلم های عمرم بود که عمیقا باهاش ارتباط برقرار کردم،کارکتر بابی ،کارکتر نابی هستش که سعی دارد با تمام ناآگاهی و نابالغی اش خودش رو کودکانه و معصومانه با دنیای پیرامون هماهنگ و یکپارچه کند ، کاری که مدعیان ، عارفان ، بالغانو ...از انجام دادن اون عاجزند،این فیلم چنان پر مغز و عمیق است که میشه درباره هر سکانسی ازش ساعت ها صحبت کرد
فرا شاهکاره این فیلم....بینظیره
مگه داریم مثل این,به شدت لخت,رادیکال,وحشی و تکان دهنده,جزو تاثیرگذارترین فیلم های زندگیم,و همچنان انسان توانایی درک همچین اثاری رو نداره...
یکی از معدود فیلمهای ضد مذهبی که عریانی فیلمنامه بهش معنا میده. صحنه غذا خوردن دور میز با خانواده بسیار تاثیرگذار بود.
به معنای واقعی کلمه شاهکار بود
فیلم بسیار خوبیست و حتما پیشنهاد میشه مخصوصا برای کسانی که دغدغه ها و درگیری هایی دارند این فیلم باید در چندین لایه بررسی بشه.درکل فیلمیست برای کسانی که فکر کردن رو دوست دارند.این فیلم سطحی نیست پس منطقا برای کسانی که سطحی فکر میکنند ساخته نشده.فیلمی خاص با مضامینی خاص.از نظر من هرچقد باهوش تر و دانا تر باشی لایه های عمیق تر فیلم رو درک میکنی و اگر نباشی این فیلم میتونه کمی بیدارت کنه و به قول معروف نیشگونی باشه.:)) تا چه نظر آید...
فیلم بسیار دوست داشتنی هست
اگه قرار بود اسکاری باشه،باید برای بازی این اقا که تا قبل از این فیلم نمیشناختمش باشه.\nاگر قرار بود رتبه بندی و امتیازی باشه،این فیلم باید حداقل رتبه 10 رو داشت.\nاگر قرار بود چیزی رو شاهکار نامید،اون این فیلم بود.\nاگر قرار بود به فیلمی امتیاز 10 داد،اون فیلم این بود.\n10 میدم چون 20 بود.
خیلی ها بهتر از من این فیلمو فهمیدن وتوصیف بهتریکردن مثل اقای ملک زاده و.....\nتا اونجایی که من از این فیلم فهمیدم \nتو چند دقیقه اول داستان محدودیت نشون میده بابیرو میبینم که تو شرایطی محدود تکامل پیدا کرده ولی فقط جسمی نه از نظر عقلی .\nو این محدودیت منجر به جهل بابی شده با باور هایی پوچ اینو میشه تشبیه کرد به یک جامعه وقتی یه جامعرو محدود کنی و جهل هم در اون جامعه رواج داشته باشه هر کاری بخوای میتونی انجام بدی و بلا های بسیاری بخاطر نادونی و خرافاتی بودن افراد انجام بدی.\nاین به خود شخص بستگی داره که چقدر کنجکاو باشه وبالاخره بره سراغ چیز های مجهول کاری که بابی انجام داد \nهمه اینا یک طرف کپی کردن یک طرف انسان از زمان کودکی کپی میکنه تا به فهم و درک کافی برسه اون وقت خودش فکر کنه و خودش کشف کنه و ...\nوقتی شما عقلتونو میدید دست یکی دیگه کسی دیگه ای بجای شما فک میکنه و برای شما تعیین میکنه که چه کاری انجام بدید چه کاری انجام ندید شما میشید که کپی کننده بابی هم به همین صورت بود .\nمن که همین قدر فهمیدم
بابی،پسر بد... فرزند ناخلفِ زیگموند فروید! \n\nبشدت دوست داشتم که مجالی بود تا میتوانستم تحلیل روانکاوانه ای برای این فیلم بنویسم. تک تک سکانس های این فیلم دارای معنا هستند . ما با بابی وارد سه مرحله از زندگی او میشویم، ابتدا بابی تحت تسلط مادر، سپس شیفته ی جهان بیرون که نه سم و نه خدا نتواسنتند او را از پای دربیاورند، او تقلید میکند و در انتها زمانی که بابی عاشق میشود و دیگر برای خودش زندگی میکند و تقلیدی در کار نیست، بابی معنای زندگیش را یافته است. \nدر این فیلم تمام عقده های سرکوب شده از عقده ی ادیپ ، ترس از پدر ، خدا جانشین پدر و ... را خواهید دید ... \nمطالعه دو کتاب تفسیر خواب و آینده ی یک پندار از فروید و سپس مشاهده دوباره این فیلم خالی از لطف نیست. \nو در انتها به قول یکی از دوستان این فیلم یک دانشگاه است!
واقعا 10 خیلی کمه برا این فیلم. به جرات میگم با اختلاف زیاد قئی ترین فیلمیه که تا حالا دیدم....
فیلمی عالی...\nفیلمی که بیننده رو به تفکر وا میدارد...\nو بیننده را مقابل یک هزارراه قرار می دهد...\nحتما چندبار ببینید این فیلمو...\nاگه سم نکشتت خدا حسابتو میرسه
از اینکه وقت گذاشتم و این فیلمو دیدم خوشحالم. به دوستان هم توصیه میکنم حتما این فیلمو ببینند. نمره 9 از 10
فیلمییه که عامه پسند نیست \nمن خوشم نیومد \nشاید دیگری خوشش بیاد
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه