مردی تلاش می کند با مرگ پدر خود و زندگی در جامعه ای عاری از هر گونه معنویت کنار بیاید...
مولوخ [1999] - الکساندر سوخوروف\nمولوخ پیش از هر چیز بیاننامه‌ی مصور سوخوروف است در رهایی از کلیشه نگاری، بیاننامه‌ی دیگرگونه دیدن و مانیفست ایجاد تصاویر در غیاب داده‌های حسی مستقیم.. مصداق بارز اثری که تاریخ را مصرف نمیکند، واشکافی میکند و به نقطه ی انکشاف میرسد، به لحظه ی فوران خلاقیت.. این به جرات بهترین فیلمی که تا کنون سینما در مورد هیتلر ساخته، بی آنکه بار داراماتیکِ روایت را همچون همگان با جنگ، اسلحه و کشته شدن به مخاطب تزریق کند..\nگاه به بالین هیتلر میرود و به اتاق خواب او نفوذ میکند، گاه به گردش دسته جمعی او با زنان و مصاحبانش در بعد از ظهری دلگیر سرک میکشد.. سوخوروف بخلاف بسیاران واقعه نگار نیست، تاریخ نگار هم نیست چرا که بازتولید وقایع رخدادی و ثبتِ تواریخ نه کار سینما که رسالتِ جراید و کتاب هاست. احیاء لحظه به واسطه‌ی تصویرنگاری معجزه‌ی بزرگان سینماست و اگر بنا به احیاء تاریخ باشد آنگاه الکساندر سوخوروف یگانه مسیح زمانه‌ی ماست.
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه