پس از سه سال غیبت، راجر 19 ساله دانش آموز مدرسه شبانه روزی به خانه باز می گردد تا تعطیلات تابستانی خود را بگذراند. و پر از کنجکاوی جنسی رو به رشد، راجر متوجه می شود که عمارت والدینش یک زمین بازی وسوسه انگیز پر از زنان و رازهای کوچک کثیف است. اما با بیدار شدن نیروی جنسی نوجوانان خفته ، ناگهان جنگ جهانی اول آغاز میشود و راجر از یک بچه مطیع و مهربان، تبدیل به یک آدم بدجنسی بداخلاق میشود که تنها مانده تا مانند خروسی در مرغداری به زنان تنها و بیحفاظ خدمات دهد. حالا، راجر که توسط وسوسه احاطه شده است، چارهای جز گسترش تحصیلات خود به روشهای تیزهوشان ندارد.
خیلی کم
ندارد
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه