پرووانس ، دهه ی ۱۹۲۰٫ «اوگولن سوبیران» (اوتوی) ، از خدمت نظام به روستای زادگاهش بر می گردد و با تنها قوم و خویشش ، «عمو سزار» معروف به «لو پاپت» (مونتان) نقشه هایی برای کسب و کار پر رونق پرورش گل می پرورانند. آنان برای تأمین آب به چشمه ای نیاز دارند که متعلق به «پیک – بوفیگ» (شامپل) است که خیال فروختنش را ندارد …
dito_kortizone
با اینکه مدتها پیش رمانش رو خونده بودم به نظرم خیلی به رمان وفادار بود و از دیدنش خیلی لذت بردم . کاش قسمت دوم رمان ( دختر چشمه ) رو هم ساخته بود.
mahdi.hsh94
عالی بود.فوق العاده.با یه داستان متفاوت...\nقسمت دوم:\nManon of the Spring (1986)
masoodmahmoodvand
خیلی قشنگ بود . خیلی
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه