فیلم دو داستان دراماتیک را روایت می کند.در گذشته ای نامشخص،شخصی که پدر خود را به قتل رسانده محکوم می شود توسط موجوداتی وحشی کشته شود.در داستان دوم،"جولین" پسر جوان یک کارخانه دار آلمانی به سمت مزرعه اش می رود تا در کنار خوکهایش بماند چون ارتباط با انسانها را دوست ندارد...
چرا فیلم سالو و یک سری فیلم های دیگه از سایت حذف شده؟!! یعنی چی؟! :/
Salò, or the 120 Days of Sodom \nاین فیلم رو هم بزارید
از دوستان کسی نقد این فیلم رو داره ؟
مریض کننده و بی پروا آنچنان که گویی واژه گانی از تی اس الیوت در سرزمین بی حاصل با مشتهای محمد علی کلی در هم آمیخته و در مغز این کارگردان برآماسیده و شتک زده ست بر پرده سینما.
اساسی ترین اثر سینمایی پازولینی به اعتقاد من.\nدوستان اجازه بدین که تصاویر فوق العاده ی پازولینی ، بی سر و صدا، مغز شما را شست و شو بدهد...
عموم مردم چیزایی براشئن جالبه و بهش بها میدن که ازش سر در نمیارن فیلمای پازولینی هم نمونه همینه هر چند من به شخصه اون رو تحسین میکنم و اکثر فیلماش رو دیدم اون هم بخاطر اینکه یک باخایه بود و دو که خالق سبک بود و سینمایی متفاوت داشت
واقعا لقب شاعر سینمای ایتالیا حقشه
تحلیلی بر سینمای کارگردانانی که این روزها دلتنگشان هستیم:\n\nکارگردانان صاحب سبکی نظیر برگمان، فلینی، تارکوفسکی، پازولینی، آنجلوپولوس، سوخوروف، مالیک و دیگر بزرگان این عرصه، شاید در نگاه اول برخی فیلم هایشان از جذابیت های بصری سرگرم کننده برخوردار نباشند و یا احساس شود که فیلنامه قصد گره گشایی از داستان را ندارد و صرفا می خواهند طرح مسئله کنند و نه نمایش داستانی که ابتدا و انتهایش معلوم است، ولی چرا ما این احساس را می کنیم؟ اصلا چرا این اتفاق می افتد؟ مگر جز این است که در سال 1997، نخل نخل های طلای کن توسط تمام کارگردانان دارنده نخل طلای به برگمان تقدیم شده است، ایا این انتخاب اشتباه بوده است؟! خیر! او یکی از بزرگ ترین کارگردانان تمام تازیخ است. اشاره خواهم کرد. \n\nاول باید اشاره کرد که سینما هنر است و یک اثر سینمایی بر پایه ی جهان بینی یک کارگردان شکل گرفته و ما به فهم آن جهان بینی دعوت شده ایم، طبیعی است که کسی که به فلسفه علاقه ندارد نباید سر کلاس فلسفه بنشیند، چون علاقه او نیست و پس می زند! ولی می شود بستر فهم آن را به تدریج در خود ایجاد کند. اصولا برای درک یک اثر فلسفی باید صبور بود و اجازه داد تا اثر به تدریج در نهاد ما رسوخ کند.\n\nاما چیزی که گاهی باعث می شود ما اصطلاحا برخی آثار هنری این بزرگان را پس بزنیم، به تعریفی است که خودمان در ناخود آگاه مان از سینما کرده ایم و یا بعضی اوقات با جبهه گیری و پیش داوری منفی به پای نشتسن آن اثر نشسته ایم، و این بزرگ ترین اشتباه یک بیننده است. گاهی یک نوجوانی که به اصطلاح ذهن خالی تر از تجربه های بصری و پیش داوری دارد، بسیار زیباتر این آثار را درک می کند. سینما هنر است و نه دادگاه که ما بخواهیم با پیش داوری به تماشای یک اثر بنشینیم. اجازه دهیم آن اثر به تدریج جای خود را در ذهن ما باز کند و اصلا اصراری در فهم سریع داستان و یا مشاهده قصه درگیرکننده نداشته باشیم. همیشه قرار نیست سینما ما را به جشنواره از داستان های سرگرم کننده و نمایش غافلگیری های جذاب دعوت کند (که آن هم بسیار قابل احترام است)، گاهی به نمایشی از بستری خارق العاده دعوتیم که قرار است به تدریج ما را به خود ما ارجاع دهد، بدون آنکه متوجه این ارجاع به درون شویم. و مطمئن باشیم که این ارجاع در مدت کوتاهی بسیار بسیار لذت بخش خواهد بود.\n\nموفق باشید.\n
خوشحالم از اینکه یه فیلم دیگه از پازولینی توی سایت قرار گرفت،امیدوارم ارشیو فیلم های این کارگردان برجسته و بزرگ هرچه زودتر در سایت کامل بشه .
من پدرم را کشتم، گوشت انسان خوردم و از خوشی می‌لرزم...\n.\n.\n.\n.\nفیلم *خوکدانی* اثر پازولینی بزرگ در دو اپیزود گذشته و معاصر...فیلمی نمادین و پر اشتها.\nببینیدش\n
در گذشته ای نامشخص،شخصی که پدر خود را به قتل رسانده محکوم می شود توسط موجوداتی وحشی کشته شود\n\n:)) سادیسمی بازی چرا در میارن اینا
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه