نمره استاد ملکزاده به فیلم پاراجانف عدد یک هستش !!!
نمایشگاه نقاشی پاراجانف!\nحتی سینما هم در مقابل پاراجانف کم می آورد!!\nبهترین فیلم قصه گوی تاریخ!!!
یکی از بزرگترین کارگردانان تاریخ سینما
سخنی زیبا از استاد پاراجانف: “You must torment people with your artistic delight, scaring mother and grandmother in the middle of the night.” باید راجع به سکانس به سکانس این فیلم روزها مطالعه کرد ....
کمی تفکر در این اثر انسان رو دیوانه میکنه!!!!
با اینکه همینجور بدونه فهمیدن فیلم هم از لحاظ بصری میشه لذت برد ولی میخواستم بدونم کسی هست بتونه این فیلم رو از لحاظ نماد شناسی بررسی کنه؟ یا یک تحلیل براش بنویسه برای درک بهترش؟
دست و پا زدن برای توصیف هنر مادر سینما یعنی پاراجانف برای من از هر چیزی لذتبخش تر است... کلمه با آن همه قدرت و ادعا، برای توصیف رنگ انار نه تنها عاجز، بلکه فقیر نیز هست!\nرنگ انار فیلم نیست! بلکه نغمه ای از زبان پاراجانف است که اصرار میکند بر اینکه زندگی و روحم شکنجه است...\nرنگ انار، شاهکار و بی ادعا در تاریخ سینما...\n((پاراجانف سینما نیست.. خیلی بیشتر از سینماست..))
برای لذت بردن از رنگ انار نیازی نیست که آن را متوجه بشید. اگر مخطب درک درستی از تصویر داشته باشد٬ از این فیلم لذت خواهد برد...\n(اگر قرار بود روزی کارگردان باشم٬ از این سبک مقدس پاراجنف الهام می گرفتم!)
رنگ انار زیباست ببینید و لذت ببرید.
متن زیر نامه یی از تارکوفسکی به پاراجانف است؛\n\n۱۸اکتبر ۱۹۷۴\n\nسریوژای عزیز،\n\nحق با توست، مرگ واسیا (واسیلی شوکشین در ۲ اکتبر ۱۹۷۴)، عامل و حلقه یی بود برای اتحاد و اتصال ما با یکدیگر. اینجا ما همه فقدان تو را احساس می کنیم، عشق و علاقه بسیار به تو ما را در انتظار تو نگه داشته است.\n\nسلامتی ات چطور است؟\n\nآیا می توانی کتابی بخوانی؟ به کتاب دسترسی داری؟\n\nهر آنچه را که می توانم برایت انجام دهم، برایم بنویس.\n\nاینجا در مسکو همه چیز مثل سابق است. غفیلمف آینه من تا نیم سال دیگر در توقیف است. اکنون امیدوارم که امروز یا فردا آنها آزادش کنند، من دیگر بی نهایت از این روند و سیستم بوروکراتیک پیرامونم خسته شده ام.\n\nمن در حال گذراندن زمستان در کنار رودخانه «اïکا» هستم.\n\nتو خوب می دانی هر کسی در مسکو از دیدن تجربه حماسی گونه ات مات و مبهوت و متحیر می شود.\n\nخیلی عجیب و غریب است اینکه چگونه ما به خودمان اجازه می دهیم عاشق یکدیگر شویم، ما در انتظار انقلاب و تحولی ناگفته برای رخ دادن هستیم. و اینجا، به واقع، هیچ پیامبری وجود ندارد که در جهان شخصی خودش هم پذیرفته شود. تنها چیزی که من به آن ایمان دارم اسطوره و پهلوان گرایی تو است که نجات بخش تو می گردد. برای همه، تو انسانی نابغه و هو شمند هستی و انسان های نابغه همگی قوی اند.\n\nبرای تو بهترین چیزها را که به روحت استحکام و قدرت می بخشند، آرزو می کنم.\n\nتو را در آغوشم می فشارم، دوست عزیز،\n\nلاریسا سلام می رساند و گالاشیبانووا بهترین ها را برایت آرزو می کند.\n\nدوست تو آندری تارکوفسکی
منکه فقط حیرانم از نمره دهی ایرانی ها به فیلم ها. نمره 9.6 به این فیلم؟!!!!!!!!!!!\nحتما فیلم اخراجیهای 1و 2و3 به کارگردانی ده نمکی هم 9.6 بعد به فیلمایی مثله فهرست شیندلر و پدر خوانده هم 8 و 9!!!!!!!!!!!!\n
فردی مثل خودوروسکی , هیچ چیز از پاراجانف کم ندارد ...
اگر لومیر ها و بعدتر گریفیث سینما را ابداع نمیکردد تنها کسی که قادر به این کار بود کسی جز پاراجانف کبیر نبود..\nبه قول جناب محمدخانی باید به احترام این مرد بزرگ سراپا ایستاد و به نظر من تنها شخصیت سینمایست که ارزش این نوع احترام را دارد.\nسینمایی رو به جلو..سینمایی که جهان خود را میآفریند به شاعرانگی پازولینی و به هنرمنداگی تارکوفسکی....
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه