فيلم در دوازده قسمت نشان مى دهد كه چطور « نانا » ( كارينا ) در نتيجه ى بى پولى ابتدا گه گاهى و سپس منظم به خيابانگردى مى پردازد، عاشق مى شود، شروع به ارزيابى مجدد زندگى اش مى كند و ...
زیاد
خیلی کم
گفتگوی فیلسوفانه:\nپرده یازدهم\n\nنانا: یک نفر به من گفت درهمه چیز حقیقت نهفته است حتی در اشتباهات...!\nفیلسوف:درسته\nما باید از درون خطاها عبور کنیم تا به حقیقت برسیم.\nنانا:آیا نباید عشق تنها حقیقت زندگی باشد؟\nفیلسوف:\nجستجو برای اینکه انسان حقیقتا عاشق چیست،حقیقت زندگیست.\nعشق یک راه حل است\n
من این فیلم رو واسه اولین بار نگاه کردم و واقعا ازش لذت بردم \nیه سری از کارگردانها واقعا نابغه هستند و فیلم هایی که میسازن تاریخ مصرف نداره و هر موقع اون فیلم رو ببینی ازش لذت میبری ، به نظر من این فیلم ژان لوک گدار که اسمش گذران زندگی بود از دسته فیلم های بدون تاریخ مصرف هستش و هر موقع حتی 1000 سال دیگه هم واسه بیننده جذابیت داره \nاز همه چی فیلم برام جالبتر تیتراژ ابتدایی و همینطور فیلمبرداری فوق العاده اون بود که من رو تحت تاثیر قرار داد \nصحنه گریه کردن آنا کارینا موقع دیدن فیلم ژاندارک توی سینما و همینطور رقصش کنار میز بیلیارد رو هیچ وقت فراموش نمیکنم\nبازی آنا کارینا توی این فیلم تا ابد تو ذهنم حک شد\nاین فیلم رو هیچوقت فراموش نمیکنم
این اثر رو از باقی آثار گدار بیشتر دوست دارم ، بازی خوب کارینا بهمراه موزیک فوق العاده ی زمینه ، و البته هنر ناب و خاص ژان لوک گدار ، فیلمی رو در ذهن من ثبت کرد که شاید جزو بهترین هام نباشه ، اما مطمئنا یکی از به یاد موندنی ترین هاست. \nنوآر ، درام ، تراژدی ، ...\nهیچ ژانری شاید برای فیلم های گدار وجود نداشته باشه \nاز یک سری چیز ها فقط بی قید و بند باید لذت برد که vivre sa vie ، یا گذران زندگی ، دقیقا از همون هاست...
شاعرانه ی گدار\nجدی ترین فیلم او که در عظمت و بزرگی آن همین بس که سوزان سونتاگ این فیلم را بسیار تحسین کرد.\nاین اثر رو از دست ندید و حتما هم بعدش نقد کامل سونتاگ رو بخونید.
فیلم بدی نیست...\nجالب اینکه تیتراژ کاملا هیچکاکی هست،آدمو یاد تیتراژ بینظیر سرگیجه ی هیچکاک میندازه....کلا اهالی کایو دوسینما علاقه ی خاصی به هیچکاک داشتن،ژان لوک گدار،کلود شابرول ،تروفوی بزرگ،ژاک ریوت،اریک رومر و ....\nجالب اینکه حضرات تمامی این افراد رو میستایند و از هیچکاک بیزارند..
**من اغلب بی گدار به آب میزنم اما سینما نمیروم**\nby me
فیلم زیبایی بود...کند گذشت ولی مفاهیم عمیقی داشت.\nبخصوص قسمت 11 و 12.
این فیلم برای اون زمان خوب بود ................نه الان .....برای یه بار دیدن بد نیس
من از دو چیز گدار تعجب میکنم \nاینکه هم در فیلم از نفس افتاده و هم این فیلم سکانس پایانی که صحنه کشته شدن قهرمان فیلمه اینقدر تصنعی و غیر قابل باوره\nدوم اینکه نقش زن این فیلم رو که به روسپی گری مشغول میشه داده به زنش!
همیشه لازم نیست که لب به ستایش از فیلم های بزرگ باز کرد ،گاهی اوقات همین فیلم ها کاری باهات میکنن که حتی نمیتونی جمله ای به زبون بیاری و تنها راهی که برات باقی میمونه اینه که از جذابیت این عرصه و هنر استاداش لذت ببری ...
گدار با ساختن زیستن زندگی اش تنها یک شاهکار سینمایی نساخت بلکه ادامه دهنده ی انقلابی بود که سینما را از دوران مدرن به سمت پسامدرنیسم میبرد انقلابی که دو سال قبل استاد اعظم سینما فلینی کبیر با فیلم برنده ی نخل طلایی اش یعنی زندگی شیرین و آنتونیونی جوان با شاهکارش ماجرا که آنهم در همان سال برنده ی جایزه ی هیت داوران کن شده بود آغاز کرده بودند.....
برخی چیزها فقط در زمان خود زیباست... پسر خوب اونوقت آثار گدار رو هم جمع میبندی که خودش بیانگر کلی بینشو نوعه بیان مخصوص ب خودشه... \nلوحه گلیه گندیده ... یا....
گدار همچین مالی هم نیست. اینقد اسیر اسمها و شهرت افراد نشید. گاهی برخی چیزا فقط در زمان خودش زیباست
مگه میشه فیلمی از از فرزند هراسناک سینمای موج نو فرانسه دید و لذت نبرد و غرق نشد...\nاین یکی از بهترینهای گدار بزرگ هست,فیلمبرداری ساختار شکن مخصوصا هنگام مکالمه های 2 شخصیت فیلم فوق العاده بود و از نظر من شاه بیت فیلم هم پرده ی 11 و مکالمه ی نانا با فیلسوف بود.\nتمامیه آثار گدار رو باید بارها دید و راجع بهش مطالعه کرد.
فیلم بسیار خوبیه . آنا کارینا در اون زمان همسر گدار و یک جورایی منبع الهام او بود .
خوب نبود.در مقایسه با pierrot le fou , breathless اصلا خوب نبود.
این مرگ شخصیت ها پایان فیلم های گدار تحلیلش چیه..تو سبک خودش مخاطب داره...بی گدار به آب نزنید!
زیبا...
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه