«آنتوان» ( لئو ) که از والدین، به خصوص مادرش ( موریه ) بی توجهى میبیند، به جاى مدرسه با دوستش، « رنه » ( اوفاى ) به گردش مى رود. او به دلیل دزدیدن یک ماشین تحریر به دارالتأدیب فرستاده مى شود...
obeid1991
فیلم "چهارصد ضربه " بسیار زیبا و روان تمام دغدغه های یک نوجوان را در یک جامعه سرد و بی روح به تصویر می کشد. سراسر درد دوران نوجوانیست درد تنهایی،سرکوب احساسات،استعداد،خلاقیت،نداشتن استقلال به خوبی تمامشان را نشان می دهد، فیلم،دفتر خاطرات"فرانسوا تروفو" نوجوان است آنتوان دوآنل چهارده ساله فرار می کند،گاهی تنها راه همین است.فرار. فرار از تعلقات به سمت آرزوها پشت پا زدن به تمام چیزهایی که تنها نامشان به تو تعلق دارد. سکانس آخر بهترین سکانس فیلم است. "آنتوان دوآنل" به سمت دریا فرار میکند. سرش را بر می گرداند،به دوربین خیره میشود.فیکس.تیتراژ پایانی می آید. همین جاست سینما به "تروفو" سلام می کند و فیلم تمام میشود. عبید فتحی
mehrganmz
عالی، از این بهتر هم میشه دوران نوجوانی رو نشون داد؟ تروفو در این فیلم و فیلم ژول و ژیم شاهکار کرده از دست ندین
reza.rafiee85
بسیار عالی
ha.taghizadeh90
فیلم به نظرم مناسب مخاطب عام نیست.کارگردانی این فیلم فوق العاده است.یک موضوع معمولی رو خیلی خوب پرورده
rezareza
واقعا هنر رو باید تو سینمای فرانسه دید...فیلم قشنگی بود
hos_00
این فیلم عالی بود\n9 از 10
Ali Fathi
یکی از بدترین فیلمایی که دیدم و به نظرم اصغر فرهادی از امثالی مثل تروفو و گدار تقلید میکنه که این روش داره سینمای ایران رو به جاهای بدی میکشونه. ....
meshkibaf1344
نقد فیلم (400 ضربه ی جناب تروفو)\n\nفیلم زیاد انتظارات مرا برآورده نکرد و به نظرم هم فیلمنامه نا پخته است و هم کارگردانی زیاد چنگی به دل نمی زند.\n\nبه نظرم محتوای فیلم جلوتر از درام خود فیلم حرکت می کند، یعنی چی؟ یعنی اینکه فیلم تصمیم داره یه نوجوانی رو به تصویر بکشه که اطرافیانش بسیار به او سخت می گیرند( یعنی والدین و معلم مدرسه و...) و البته خودشم زیاد مظلوم نیست اما به هر حال تروفو نسبت به او در میزانسن سمپاتی داره و همچنین به دلیل اوضاع خراب دور و برش مدام از همه جا قصد فرار کردن داره تا به اون پایان کلیشه ای که ساحل دریاست میرسه.\n\nحالا مشکل اینجاست که من نه شیطنت شخصیت رو درک می کنم و نه فضای دور و برش را که او مدام سعی فرار کردن از آن را دارد. یعنی هم خود شخصیت درست ساخته نمیشه و نه فضای اطرافش. شخصیت به نظرم بیشتر منفعله و اگر هم گاهی کاری میکنه تقصیر دوستشه، اگرنه خودش که اصلاً شیطنتی نداره و همچنین زیاد فضای دور برش هم سیاه نیست ولی شخصیت ها(پدرش و معلمش و...)خیلی شلوغش می کنند. پس شخصیت منفعله ، ارتباطش با بالزاک هم ساخته نمیشه و همچنین ارتباطش با ناپدریش و مادرش هم خوب نیست و پرداخت محکمی نداره.\n\nیعنی روندی که او را به ماشین تایپ دزدی برساند و بعد از آن به دارالتأدیب، اصلا در فیلمنامه خوب تعریف نشده است و حفره های زیادی وجود دارد که واقعاً اذیت میکنه. به این دلیل میگم محتوا از درام جلوتره چون محتوا از درام بیرون نمی اید بلکه کارگردان از خارج به فیلمش تحمیل می کند.\n\nبه نظرم مایه ی داستانی فیلم بسیار کم است و توان ساخت مضمون خود را ندارد.\nفیلم ضعیفی است.\n
yasinhemmati1376
ایسم فیلم به فرانسوی Les Quatre cents coups هست که یه اصطلاحه تقریبا به معنی شر به پا کن هست که منظور از شر به پا کن همون دوآنل هست
mahdikohansal1394
درسته که چهار صد ضربه ی تروفو الآن طرفدار زیادی نداره ولی تروفو اولین بود...\nمثل ملی یس که شاید الآن فیلم هاش خنده دار باشه ولی در زمان خودش ....!!!!
bandeh_2112
400 ضربه\nجرمی به نام نوجوانی\nفیلم سادگی و در عین حال اهمیت این دوره از زندگی رو به تصویر میکشه و\nدر نشان دادن مهم ترین عوامل اثرگذار بر زندگی یک نوجوان رو نشان می دهد\nفیلم نیز مانند آنتوان این سو و آن سو می رود،کنجکاوی می کند می خواهد جایی برای خود پیدا کند(که بس جای ماندگاری در تاریخ سینما از خود به جا گذاشته)\nهمیشه دنیای نوجوان و کودکان زیباست\nاز نوجوان فیلم مالنا ،کودک فیلم سینما پارادیزو،کودکان فیلمای عباس کیارستمی\nو اینجا هم آنتوان\nسادگی و در عین حال زیبایی غیر قابل وصفی دارند...\n
aidin dadvar
oonghadr ke tarif shode va emtiaz dare naboodbazi jahash khaste konande bood bazi filmha kheili khosh shanc hastan
mohammad reza jafarpour
فیلمه به لحاظه ساختاری و هنری فیلمه خوبیه ولی به لحاظه اخلاقی و محتوا و انتقاله مفاهیمه نادرست بی اندازه فیلمه بدیه فیلمیتلخ و سیاه بطوریکه کارگردان برای شخصیت اصلی (پسر) و مخاطب که با فیلم درگیر شده و با پسر بچه همذات پنداری میکنه هیچ راه گشایش و نجاتی باقی نذاشته در حالی که پسر بچه در سنه نوجوانیست و هنوز وارده سنه جوانی نشده و فرصت های زیادی داره به نوعی میشه گفت کارگردان به شدت بدبین و یه کلامه بنظرم این فیلمو نبینید تو روحیاتتون تاثیر به شدت بد و منفی میذاره (همیشه میگفتن و میگن رفیقه بی کلک مادر ولی در این فیلم با مادری کاملا خیانت کار به فرزند و همسر اول و دومش روبرو هستیم که همین برای تغغیر این نگرشه درست و بهم ریختنه افکار و عقاید مخاطب کافیست) منتقده سینما.
polestar98g
فيلمي بزرگ از کارگرداني بزرگ.
bmoidzad
مسلما از فیلم های مهم درباره دوره حساس نوجوانی...\nاما برای بنده یک فیلم نهایتا خوب نه شاهکار...
farzad.rzd
عالیه ... 8 از 10 \n
ramin.meli69
بعنوان یه نوجوون خیلی برام ملموس بود.\nگویی که فیلم رو برای خودم ساختند.
mehran.c.kh
بی نظیر....
ahooraflak
اوتو بیگرافی تروفو با پایانی بیادماندنی. \nنگاه آخر آنتونی فوق العاده است
sajjad ajami
400ضربه فیلم احساسی وزیباازکارگردان فرانسوی تروفو.تروفوجز افرادی است که گذشته وزندگیش رادرقالب فیلم به نمایش میگذاردمثل آیینه تارکوفسکی.\nتفاوت این فیلم باسایرآثاردرچیست دراحساس عمیقی که درلحظه لحظه فیلم میتوان لمس کرد.شخصیت هایی که درفیلم وجودارندهنرمندانه بوجودآمده اند.کاراکترهایی مانندمعلم وناپدری ومادروخودآنتوان ودوستش.\nاین فیلم حدفاصل کودکی وبزرگسالی یعنی نوجوانی رابه زیبایی به تصویرمیکشددورانی که درزندگی انسان خیلی مهم است وپایه واساس زندگی اودرآینده راشکل میدهد.نوجوانی زمانی است که بزرگسالهادیگردرکش نمی کنندباوجوداینکه خودزمانی آنراطی کردند.\nمن این فیلم رابه همه مخصوصاجوانهایی همسن خودم(20)توصیه میکنم حتماببینندچون این فیلم دغدغه این دوره اززندگی رابخوبی نمایش میدهد.\nآنتوان نوجوانی که حرف هایش ونبوغش واستعدادش وکلاطرزفکرش رابزرگترهادرک نمیکنندحتی ناپدری اش که تاحدودی رابطه خوبی بینشان بود.فقط اوراکسانی هم سن خودش مثل دوستش میفهمند.بزرگسالان همچون معلم بی احساس وخشک ومادرفاسدونیازمندمهرومحبت وناپدری کم سوادوبی استعداد.همه شان خودرابرترازآنتوان وهمه نوجوانان میبینندکه دردیالوگهاشان میشوددید.مثلادیالوگ معلم که فرانسه بعدده سال چه میشود.\nفیلمی که ازریتم نمی افتادوپایان فوق العاده ای داشت نگاه آنتوان به سمت دوربین وپایان فیلم بین خشکی ودریاوتناسب آن یعنی زمانی بین کودکی وبزرگسالی.ورسیدن به آرزویش دیدن دریاوآقیانوس.\n
arminkheradmand2136
فیلم زیبایی بود ...واقعا لذت بردم.... 8/10
adelmomen1367
علاقمندان به تروفو:\nاین فیلم درواقعا اولین قسمت از ماجراهای آنتوان دوانل هست\n1- 400 ضربه کدرباره نوجوانی انتوان هست\n2- فیلم کوتاه عشق در بیست یا 22! دقیقا یادم نیست: در این فیلم کوتاه عشق رو تجربه میکنه و...\n3-Stolen Kisses ,ک در این قسمت ها درباره جوانیش هست و اشنائیش با کریستین خانوم\n4-Bed
رضا گنجی
نوع نگاه تروفو به مسايل خيلي جالب و قابل ستايشه. با اينکه خط اصلي داستان خيلي تلخ و نااميدکنندست ولي ترفو اصراري به حزن انگيز کردن هرچه بيشتر فضا ندارد. دقت کنيد به نوع موسيقي که انتخاب کرده و طنز ظريفي که در گوشه و کنار فيلم به چشم مي خورد.\n مقايسه کنيد با فضاي فيلم هاي هانِکه، کيشلوفسکي...!
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه