The Quiet Man Poster

The Quiet Man 1952

7.7 Rating
38K
85
نمره منتقدین

« شان تورنتن » ( وين ) مشت‏زن امريكايى ايرلندى تبار به دهكده ‏ى زادگاهش در ايرلند باز مى‏ گردد تا گذشته‏ اش را ( مرگ رقيبش بر اثر ضربات او ، در يك مسابقه ) فراموش كند . او خيلى زود با « مرى كيت » ( اوهارا ) ازدواج مى‏ كند ، اما طبق سنت ، ازدواج اين دختر تا پيش از دريافت جهيزيه‏ اش كه برادرش ( مك لاگلن ) از دادن آن امتناع مى‏ كند رسميت نمى‏ يابد ...

John Ford
برنده 2 جایزه اسکار و 11 جایزه دیگر

سایر جزئیات

Passed

ندارد

ندارد

1952-06-06
129 دقیقه
$1,750,000.00

کالکشن های مرتبط

برترین فیلم های دهه 50 از دیدگاه ایرانیان #1
برترین فیلم های دهه 50 از دیدگاه ایرانیان #2
برترین فیلم های دهه 50 از دیدگاه ایرانیان #3
برترین فیلم های دهه 50 از دیدگاه ایرانیان مشاهده
مجموعه تمام فیلمهای برنده جایزه اسکار #1
مجموعه تمام فیلمهای برنده جایزه اسکار #2
مجموعه تمام فیلمهای برنده جایزه اسکار #3
مجموعه تمام فیلمهای برنده جایزه اسکار مشاهده
مجموعه تمام فیلمهای حاضر در مراسم اسکار #1
مجموعه تمام فیلمهای حاضر در مراسم اسکار #2
مجموعه تمام فیلمهای حاضر در مراسم اسکار #3
مجموعه تمام فیلمهای حاضر در مراسم اسکار مشاهده

دیدگاه کاربران

ارسال دیدگاه
Sedigheabsangeref's avatar Sedigheabsangeref
7 سال پیش

فیلمی بی نظیر با درامی فوق العاده از جان فورد کبیر\nشاهکاری بی بدیل\nچقدر ساده چقدر عالی و چقدر قوی جامعه روستایی رو به تصویر کشید\nچقدر زیبا رسم و رسوم ایرلندی هارو به تصویر کشیده این مرد\nدرود بر تو ای مدر کبیر\nشخصیت پردازی عالی\nکارگردانی عالی\nفیلمنامه عالی\nبازیگرن عالی\nحتی روستا در این فیلم دارای شخصیته

aidin dadvar's avatar aidin dadvar
7 سال پیش

1 dastane asheghaneye araam az aghaye ford va 1 filme besiar motefavet ba fazaye shaad az aghaye wayne . cheghadr filmha va bazigarhaye asre classic doost dashtaniyan .

keley's avatar keley
7 سال پیش

فیلم بی نظیر دیگری از جان فورد می بینید. فیلمی دلپذیر و مطبوع و آنقدر ساده که آدم فکر می کند انگار فیلم نیست و زندگی است (یک تکه از زندگی آدمی را با دوربین مخفی گرفته اند و ما داریم آنرا می بینیم). فکر نمی کنیم که فیلم میزانسن دارد، دکوپاژ شده است، و قاب بندی ها اینقدر دقیق است. هیچکدام از اینها را نمی بینیم. فقط فیلمی را می بینیم که عین زندگی است.\nفیلم درباره ی ازدواج است. یک ازدواج در یک روستای ایرلند. یک فیلم ازدواج روستایی که پر از گرما، پر از صمیمیت، و پر از رسم و رسوم و آیین است. و می دانیم که فورد، استاد آیین است . . . و حالا، آیین ازدواج.\nروستایی است به نام اینیشفری (Inisfree) در ایرلند. این اسم یادمان می ماند، برای اینکه این روستا برای جان وین (John Wayne)، مرد آرام ما، بهشت است و به احتمال زیاد برای ما هم بهشت می شود. جان فورد آنجا را بهشت می کند.\nجان وین با قطار از آمریکا آمده است. در شهر و در آمریکا بسیار شر و شور داشته است. زندگی جوانی را طی کرده، و حالا در میانسالی به زادگاهش بازگشته است. از همان بدو ورود، اشتیاق او را جان فورد، به دقّت، تصویر می کند. یک آدم متمدن و مدرن به سنت (به روستا) بازگشته است.\nدر ابتدا آنقدر با ولع به طبیعت نگاه می کند که انگار این بخش از وجودش کم بوده است. ببینیم جان فورد طبیعت روستا را چگونه به ما می دهد. طبیعتی که نوستالژیک بوده و فراخوانی [به سوی آن] در وجود مرد بوده، و حالا در آن طبیعت حاضر است. طبیعت حاضر و آماده است و جان وین وارد طبیعت می شود.\nدر اوّلین روز، با ملاقات با آدم های مختلف به یاد پدرش می افتد و جاهایی که در آن زندگی کرده است. در اوّلین روز، با اوّلین نگاه، عاشق می شود؛ خیلی خیلی سنتی. عاشق می شود و پای عشقش می ایستد تا ازدواج کند.\nبرای این ازدواج باید خسارت بپردازد. برای این ازدواج باید یک چیزهایی را که نمی فهمد، بفهمد. به صحنه ی خواستگاری دقّت کنید که چقدر درست است، چقدر ساده است، و چقدر جان فورد رسم و رسوم روستا را به درستی رعایت می کند. پیرمرد کوتاه قد و با معرفتی می خواهد از دختر خواستگاری کند. در یک میزانسن خیابان، تنها، ایستاده است و قرارداد ازدواج را بیان می کند (طرف اوّل، طرف دوم). دختر برای اینکه عکس العملش را نبیند، به نزدیک ما (در Foreground) می آید و لبخند می زند، یعنی که موافق است، اما مقاومت می کند و شرط و شروط می گذارد.\nدعوای فیلم این است که زن باید جهیزیه ببرد. نه صرفاً به خاطر حرف مردم، بلکه بیشتر از آن: چون فکر می کند که اینها مالِ خودش هستند، با او و دارایی های او هستند. با آنها زندگی کرده است. با پیانو، کمد، تخت، و وسایل کوچک و حداقلی روستایی اش. برای آوردن اینها مبارزه می کند.\nجان وین خانه ای را می خرد که از دست برادر همسر آینده اش، ویکتور مک لاگلن (Victor McLaglen)، در می آورد. برادری که درشت هیکل است و او را قبلاً در فیلم های فورد زیاد دیده ایم. [برادر] یک دفتر یاداشت هم دارد که از هر کسی خوشش نمی آید به منشی اش، نوچه اش، می گوید که در آن یادداشت کند. اسم تورنتون (Thornton) را می گوید که یادداشت کن، یک ضربدر هم کنارش بزن، و یک دایره هم دورش بکش. (این، خیلی خوب است.) اسم جان وین وارد دفتر یادداشت او می شود. از اوّل از جان وین بدش می آید، چون او آمده و زمینی را که در جوار آنها بوده را خریده است. و چون عاملی وارد آنجا شده که نظم همه چیز را بهم ریخته است و آن عامل جان وین است.\nبرادر مارین اوهارا (Maureen O’Hara)، ویکتور مک لاگلن، مردی درشت هیکل و قلدر است که معلوم است از نظر فیزیکی کسی حریف او نمی شود. اما نمی دانیم که جان وین، آیا همان وسترنرِ (Westerner) قدیم است که حالا کت و شلوار پوشیده و به شکلی آراسته به روستا آمده است، یا بوکسوری قدیمی است که در یکی از مسابقات بوکس، حریفش را کشته و برای اینکه اینرا از خودش پاک کند، تصمیم گرفته که وارد هیچ دعوایی نشود. Flashback اِ آن صحنه را به یاد بیاورید و ببنید که چگونه وقتی آنرا به یا می آورد، بهم می ریزد، انگار که هنوز برایش زنده است. انگار که هنوز از دست آن خلاصی ندارد. از دست مرگی که فکر می کند چون تقصیر او بوده، قتل به حساب می آید.\nحالا همین شخصیت که دیگر دست به مشت یا، مثل قدیم ها، به شمشیر (که شمشیر زنی حرفه ای است) نمی برد، مجبورش می کنند که برای حفاظت از یک چیز خیلی بزرگ، دست به دعوا بزند. او به خاطر دفاع از همسرش باید دست به مشت ببرد.\nگفتم که فیلم پر از نماهای زیبای زندگی و طبیعت است که ابداً منفک از مردم نیست. مردم جزئی از این طبیعت اند؛ در آن زیست می کنند و به شدّت با آن همساز هستند.\nبه این نکته برسیم که فیلم به شدّت شوخ طبع است. شوخی های فیلم به حدی است که گاهی انسان فکر می کند که با یک فیلم کمدی طرف است. فیلمی که جدّی ترین حرف ها را به کمیک ترین شکل ممکن می زند. فیلم پر از شوخی های کلامی، تصویری و جان فوردی است. صحنه ی طولانی دعوا در انتهای فیلم را ببینید که انگار تمامی ندارد! دعوای جان وین و ویکتور مک لاگلن، همسر جان وین.\nپیش از اینکه به دعوا برسیم، این را بگویم که در این روستا رسم است که وقتی همسر می آید، باید با خود جهیزیه بیاورد و پولی را که طلب دارد. برادر پذیرفته است که ۳۵۰ پوند پول بدهد، اما جان وین نمی خواهد چون اهل پول نیست. اما دختر مسأله اش است و فکر می کند که این پول مال اوست. می گوید مهم نیست که پول است [یا چیز دیگر]، مهم گرفتن آن است. بنابراین پول را می گیرند، اما بلافاصله در آتش (در کوره) می اندازند، یعنی پول مهم نیست، گرفتنش مهم بوده است.\nتا جایی که جان وین این مسأله را بفهمد، یک دعوای عالی داریم. زن از خانه ی شوهر قهر می کند و به ایستگاه قطار می رود. مرتب هم نگاهش به پشت سر است که [ببیند] همسرش کِی می آید. و بالاخره جان وین می رسد و به سبک روستایی زن را از قطار پیاده می کند. یادتان باشد که چگونه درب های قطار را (واگنی را که همسرش در آن است)، دانه دانه، با خشونت می بندد و او را کشان کشان تا روستا می آورد و در این آوردن، مردم روستا همراهی اش می کنند. حتی زنی یک تکه چوب از درخت می کند و به او می دهد تا زنش را تنبیه کند که دیگر از خانه بیرون نرود. این هم یکی از رسومشان است. درگیری فوق العاده ای است. جوری که حتی کفش زن در این کشیدن ها از پایش در می آید. نهایتاً جان وین، زن را، نالان و داغان می رساند به برادرش. بعد، پول را می گیرند و در آتش می اندازند و اینجاست که زن می گوید من می روم در خانه برایت غذا درست کنم. انگار که حالا او را به عنوان شوهر پذیرفته است و تا پیش از این نپذیرفته بود.\nپس از این، صحنه ی دعوای عالی جان وین را داریم با ویکتور مک لاگلن. دعوایی که به جان وین تحمیل می شود، اما او آمادگی اش را دارد. این دعوا، دو نفره نیست. سبوعانه هم نیست. دعوای شوخ طبعانه ی کاملاً جدّی ای است که همه ی اهالی را در بر می گیرد. آرام آرام، هر چه این دعوا (این بزن بزن و کتک کاری) بیشتر می شود، افراد بیشتری تماشاچی اش می شوند و در آن شرکت می کنند. از کشیش روستا بگیرید تا Barman تا زن های خانه دار و شوهرانشان، همه، وارد این قضیه می شوند. انگار نمایش دهکده است که همه در آن سهیم اند. در این دعوا خون و خشمی (به معنای جدّی کلمه) در کار نیست. در پایان دعوا، هر دو، دست در گردن یکدیگر به خانه جان وین می روند که غذا بخورند. این، یکی از بی نظیر ترین دعوا ها و ضد و خورد هایی است که در سینما می بینید. ساخته ی جان فورد.\nدر همین دعوا، مردم غیر از اینکه ناظر هستند، فعال هم هستند. فقط نظارت نمی کنند، شرط بندی می کنند؛ لحظه به لحظه، با طراوت کامل، بر روی طرفین دعوا شرط می بندند. بعضی بر روی جان وین و بعضی بر روی ویکتور مک لاگلن. شرط ها هم همینطور بیشتر و بیشتر می شود. دعوا توسط همان پیرمرد خوشایند همیشگی نیمه مست، در دفتر یادداشت می شود. شرکت مردم در این نمایش خانگی. همه چیز خانگی است.\nبه قاب های آخر فیلم هم دقّت کنید! به قاب هایی که از آدم ها می گیرد، از کشیش می گیرد . . . قاب های تک نفره، دو نفره، سه نفره . . . قاب هایی که انگار قاب های خانوادگی هستند.\nمرد آرام جان فورد، یک آلبوم خانوادگی است.\nمسعود فراستی

meshkibaf1344's avatar meshkibaf1344
7 سال پیش

نقد یکی دیگر از فیلم های درخشان فورد\n\nبه تصویر کشیدن فضای یک روستای شگفت انگیز و پر از طراوت و نشاط\n\nفقط کسی که زندگی کرده باشد قادر به ساختن چنین فیلمی است.\n\nما با شخصیت شان تورنتون(جان وین) وارد فیلم می شویم و آرام آرام همراه با او به روستا و زندگی روستایی و آداب و آیین های آن آشنا می شویم ولحظه به لحظه فضای آن را درک می کنیم.\n\nشخصیت اول فیلم یعنی جناب شان تورنتون بیشتر عمر خود را در آمریکا بوده و اصلاً با آیین روستایی آشنا نیست اما حالا به دلایل مختلف باید آنها را فرا بگیرد.\n\nفیلم به قدری شخصیت های دوستداشتنی خلق می کند که انسان متحیر باقی می ماند، از پیرمرد نازنین یعنی جناب مکلین گرفته تا شخصیت تند و خشن اما بامزه ی ویل داناهر، که انسان بسیار جالبیست.انگار فورد در این اثر خود لایه ای از شوخ طبعی و کمیک کشیده است که این لایه حتی در پر التهاب ترین بخش های فیلم نیز زنده است.\n\nشان عاشق می شود(و یک جور عاشق شدن ساده دلانه و روستایی) و اگر بخواهد که این عشق خود را به سرانجام برساند بایستی قوانین و رسوم ازدواج در روستا را یاد بگیرد و از طریق آن به خواسته ی خود دست یابد.\n\nفورد ماهرانه فضای روستا را می سازد و ماهرانه دختری روستایی را به تصویر می کشد و از همه مهمتر ماهرانه کل روستا را شخصیت می کند و به آن روح می بخشد و زنده اش می کند چنان که انگار تمام ما دوست داریم وارد چنین روستایی شویم و از وجه بهشت وار آن لذت ببریم.\n\nدختر روستایی ما حاضر نیست بدون گرفتن پول خود از برادرش که رسم روستاست همسر شان باشد و شان هم بدلیل گذشته ی تلخی که داشته حاضر نیست به خاطر گرفتن پول همسرش با برادر او بجنگد اما به هر حال کل فیلم در باب این است که او مجبور شود که جلوی آیین روستایی کمر خم کند و به خواسته ی همسر خود جواب دهد.\n\nو به همین دلیل یک دعوای طولانی و شگفت انگیز و کمیک را در پایان فیلمشاهدیم که فوق العاده است و بیش از اندازه جدی وبیش از اندازه کمیک است.\n\nتجربه ی یک روستا و آیینش\nتجربه ی شکست شان تورنتون در برابر آیین روستایی\nتجربه تغییر مرد آرام به مردی کنشگر و اهل مبارزه به خاطر خانواده 10از10\n

aryoo318's avatar aryoo318
7 سال پیش

عاشقانه ترین فیلم ساخته شده در ساهایی که سینما خیلی علاقه ایی به تعریف داستانهای عاشقانه نداشت!\nو البته به دست استاد ژانر وسترن!!!\nجمع اضداد با نگاهی به بازیگر نقش اول کامل میشه...!!!

babakkhosravi12's avatar babakkhosravi12
8 سال پیش

یه نکته که به نظرم جالب اومد البته ربطی به ارزش خود فیلم نداره و اون هم اینه که این فیلم سال 1952 ساخته شده یعنی دقیقا زمانی که تو ایران دولت مصدق روی کار بوده و کیفیت فیلم از لحاظ تصویری خیلی برام جالب بود که تو هالیوود سال 52 فیلمی با چنین کیفیتی ساخته شده بود اما به فیلم های وطنی خودمون توجه کنید که کیفیت فیلم های 10 سال پیشمون هم قابل مقایسه با فیلم های 70 سال پیش آمریکایی نیستن . نکته جالبی بود که فکرم اومد

babakkhosravi12's avatar babakkhosravi12
8 سال پیش

ماجرای جالبی که در مورد جان فورد وجود داره اینه که هر آشغالی میساخت هم مردم عادی و هم منتقد ها به به و چه چه میکردن و خودشون هم اغلب دلیلش رو نمیدونستن و حتی اگر منتقدی از یکی از فیلم هاش خوشش نمی اومد جرات انتقاد نداشت . گاهی تو عالم هنر یه هنرمند رو تا حدی ازش بت میسازند که دیگه همه مجبور ند از آثارش تمجید کنند من فکر میکنم جان فورد هم جزو همین دسته باشه کسی که هیچ کس جرات نداره از یکی از فیلم هاش خوشش نیاد

babakkhosravi12's avatar babakkhosravi12
8 سال پیش

ماجرای جالبی که در مورد جان فورد وجود داره اینه که هر آشغالی میساخت هم تماشاگران عادی هم منتقدان سینما جرات نداشتن ازش خوششون نیاد و اغلب خودشون هم دلیلش رو نمیدونستن تو عالم هنر همیشه بعضی از هنرمندان رو به حدی ازشون بت میسازند که کسی جرات انتقاد از آثارشان رو نداره و فکر میکنم جان فورد هم جزو همین دسته باشه کارگردانی که بیش تر از حدی که شایسته ش بود بهش بها داده شده که البته توی سینمای خودمون هم نمونه های زیادی از این مورد داریم

hz's avatar hz
8 سال پیش

من از داستان این فیلم خوشم نیومد.چرا مثه ایرانی ها بودن؟ دختره روز اول رفت خونه شان رو تمیز کرد اونم اومد بوسش کرد دختره هم اول دعوا کرد ولی داشت می رفت بیرون خودش شان رو بوسید. بعد وقتی نامزد شدناون مرده باهاشون اومده بود که یه وقت دستشون به هم نخوره البته درسته که کمدی بود ولی یاد ایرانی ها افتادم. \nبعدم مدل عاشق شدن شان به نظرم اصلا منطقی نبود. منطقی که نبود هیچی خیلی هم دور از عقل بود. شان همون روز اول ورودش به اینسفری این دخترو دید و عاشقش شد. با اینکه دختره خیلی اخلاق بدی داشت و خیلی تند بود. اگه کسی رو همین جوری ببینیم و تصمیم بگیریم باهاش ازدواج کنیم در حالیکه هیچ شناختی ازش نداریم این که اسمش عشق نیستیه انتخاب بی فکرانه اس. تازه من نمی دونم این شان با این سن و سالش همه پیشونیش چروک بود اگه انقدر مرد خانه و خانواده بود که سریع و بدون فکر تصمیم به ازدواج گرفت چرا تا اون سن مجرد مونده بود؟ \n\nاون قسمت هم که تو مسابقه اسب سواری زن ها کلاهاشون رو آویزون می کردن نفهمیدم. منظورشون چی بود؟ یکی که می دونه بهم بگه.\n\n\nاون آخراکه دعوا می شه فیلم جالب می شه . در کل نیم ساعت آخر فیلم خوبه ولی من قبلشو دوست نداشتم.

fana9898's avatar fana9898
8 سال پیش

چه کنیم از جان فورد کبیر. شاهکاری عاشقانه برای تمام دوران. فیلم شدیدا فضای شاد و پرانرژی ای داره و شرط می بندم با دیدنش هرکسی که قصد خودکشی داره منصرف خواهد شد.

ahmad.noori3's avatar ahmad.noori3
9 سال پیش

عاشقانه‌ای که سبک جان فورد را به تمام معنا، صرف می‌کند!\n\nاز کارگردانی جان فورد کبیر چه می‌توان گفت جز این‌که لحظاتی خلق می‌کند شبیه بهشت... آن‌قدر شبیه که خودش هم ترس برش می‌دارد و این دیالوگ را در دل فیلم قرار می‌دهد: «روستای اینسفری با با بهشت خیلی فرق می‌کنه!»\nدر این اثر فورد بازگشتی به آداب و رسوم قدیمی زده که اگرچه در برابر تمام سنت‌های تازه تاسیس، رنگ باخته‌ و بی‌ارزش می‌نمایند، اما وقتی با جان و دل سراغشان می‌رویم زندگی‌ای شیرین و خوش را برایمان هدیه می‌آورند!\nو عکس، این سنت‌های تازه‌اند که بی‌ارزش‌اند در برابر قرص و محکم ایستادن سنن قدیمی!\n\nپایانی رویایی که همیشه در ذهن خواهد ماند!

parsa_malekpour's avatar parsa_malekpour
9 سال پیش

یکی از بهترین فیلمبرداری ها و کارگردانی های تاریخ سینما\n\nیادمه مسعود فراستی گفته بود اگر فیلمای جان فورد رو توی سینما نبینید خیلی از بزرگیشون رو درک نمیکنید

dorin-mnco's avatar dorin-mnco
9 سال پیش

شاهکار. مرد آرام به تنهایی یک نماد از کل سینمای استاد و خط فکری و محتوایی آثار وی است

darkone2000's avatar darkone2000
9 سال پیش

یک Love Story زیبا و جذاب از جان فورد کبیر\nجان فورد در یک مصاحبه گفته که امروزه(منظورش زمان خودش بوده) وقتی به سینما میروی احساس گناه میکنی انگار به تماشای استریب تیز رفته باشی! به نظر من سکسی ترین فیلم تاریخ سینما را من ساخته ام! مرد آرام\nداستان مردی آمریکایی که به زادگاهش در ایرلند بازمیگردد و عاشق یک دختر چوپان و احساساتی میشود و در آخر با او ازدواج میکند\nبنظرم این فیلم اخلاقی ترین فیلم عاشقانه زمان جان فورد بوده است که با فیلم نامه ای قوی و کاردانی عالی و بازیگرانی بی نظیر ساخته شده است.

mgmehlaban's avatar mgmehlaban
9 سال پیش

بهترین کارگردانی که تا حالا دیدم تو فیلما.\n

sadjad.saeedi's avatar sadjad.saeedi
10 سال پیش

این فیلم عالیه!

shahin.rostamkhani's avatar shahin.rostamkhani
10 سال پیش

شاهکاری شاد، شخصیت‌پرداز، وطن‌پرست، پایبند به آداب و رسوم، به همراهه یه عالمه حسه خوب و صمیمانه به آدما و زندگی؛ با کارگردانیه بی‌نظیره استاد؛ یعنی قشنگ میشه نشست پلان به پلان رو آموزش دید؛ به جراٰت می‌گم یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینماست

amin.gh20's avatar amin.gh20
10 سال پیش

شیرین و دلچسب

a.ety30's avatar a.ety30
10 سال پیش

حتما ببینید.عالییییییییی

masoodmahmoodvand's avatar masoodmahmoodvand
10 سال پیش

یه فیلم پاک و انسانی . آرام آرام

mostafanazemi's avatar mostafanazemi
10 سال پیش

این فیلم کم کم آدم را مسحور خودش می کند و به شدت محرک و انرژی زاست ، به هیچ وجه از بهترین کارهای جان فورد بزرگ را از دست ندید .

mesi608's avatar mesi608
10 سال پیش

این فیلم حرف نداره حتما ببینید

saeedmolavi95's avatar saeedmolavi95
10 سال پیش

جان فورد کبیر....خدای کارگردانی