Rashomon Poster

Rashomon 1950

8.2 Rating
166K
98
نمره منتقدین

ژاپن، قرن يازدهم. يك هيزم‏شكن ( شيمورا )، يك راهب و يك مرد عامى، از باران به خرابه‏ هاى دروازه‏ ى راشومون پناه مى ‏برند و راهب داستان محاكمه‏ اى را كه شاهد بوده با سه روايت تعريف مى‏ كند...

Akira Kurosawa
فــیلم برتر #160
نامزد 1 جایزه اسکار و 9 جایزه دیگر

سایر جزئیات

Not Rated

خیلی کم

خیلی کم

1950-08-26
88 دقیقه
$250,000.00
$46,808.00

کالکشن های مرتبط

برترین فیلم های دهه 50 از دیدگاه ایرانیان #1
برترین فیلم های دهه 50 از دیدگاه ایرانیان #2
برترین فیلم های دهه 50 از دیدگاه ایرانیان #3
برترین فیلم های دهه 50 از دیدگاه ایرانیان مشاهده
250 فیلم برتر سایت IMDb #1
250 فیلم برتر سایت IMDb #2
250 فیلم برتر سایت IMDb #3
250 فیلم برتر سایت IMDb مشاهده
مجموعه تمام فیلمهای حاضر در مراسم اسکار #1
مجموعه تمام فیلمهای حاضر در مراسم اسکار #2
مجموعه تمام فیلمهای حاضر در مراسم اسکار #3
مجموعه تمام فیلمهای حاضر در مراسم اسکار مشاهده

دیدگاه کاربران

ارسال دیدگاه
forughesimorgh's avatar forughesimorgh
1 سال پیش

یکی دیگر از شاهکارهای استاد بزرگ شرق

Masud Kazemi's avatar Masud Kazemi
7 سال پیش

نام آورترین اثر " کوروساوا " ب من یاد داد که همیشه حقیقت چیزه دیگریس

farhanwillmadeit's avatar farhanwillmadeit
7 سال پیش

فیلمی بد از یکی از بزرگترین کارگردانان تاریخ سینما.

عیسی مولا's avatar عیسی مولا
7 سال پیش

به نظرم فیلم خوبی نبود. معلوم نیست چند چنده . روایتگری ضعیف . 1 از 10

شهریار سلطانی's avatar شهریار سلطانی
7 سال پیش

راشامون فیلم بزرگی است\n\nدر راشومون جهان فیلم جهانیست که در آن معنویت و انسانیت و ارزشهای انسانی مفقود شده است. آسمانی که گویی در حال گریستن است و انسانهایی که عوامل مختلفی از جمله فقر باعث به وجود آمدن کفر (بخوانید کفر معنوی) در آنها شده و نتیجه ی چنین کفریدنیایی سراسر غوطه ور شده در گناه است. در چنین شرایطیست که راهبی به همراه یک هیزم شکن در معبدی به نام راشومون نشسته اند و متحیرانه در حال تفکر درباره ی واقعه ای مخوف هستند که با پیوستن رهگذری (که در انتها معلوم می شود دزد است) به آنها بحثی درباره ی واقعه در می گیرد. اصل واقعه معلوم است اما چرایی و چگونگی واقعه شدیدا در ابهام است. قتلی مخوف و وحشیانه رخ داده اما علت و مسببین شناسایی نشده اند. سه داستان متضاد (و تا حدودی متناقض) درباره ی این قتل بیان می شود که هیچکدامشان صحت ندارند. داستان چهارمی نیز گفته می شود که مشخص می شود آن نیز غلط است و بدون اینکه چرایی و چگونگی واقعه مشخص شود فیلم پایان پیدا می کند. اما آیا تمام راشومون این است؟\nاین فیلم یک قصه ی اصلی دو خطی دارد به همراه خرده قصه هایی که به صورت زیرپوستی در جهت شخصیت پردازی شخصیت های مکمل گفته می شوند. در راشومون تقریبا شخصیت محوری یا قهرمان مرکزی که یک تنه ماجرا را به پیش ببرد نداریم اما شش شخصیت مکمل داریم که هر کدام به صورتی جزئی شخصیت پردازی می شوند. هیزم شکنی که در بهت و حیرت و ناباوری عمیقی فرو رفته و ظاهرا متحیر از قتلیست که اتفاق افتاده. راهبی که او نیز مانند هیزم شکن متحیر است و در عین حال امید و ایمانش به انسان ها (بخوانید انسانیت انسان ها) و باورش به دنیا (بخوانید دنیای مورد آرزو و مطلوبش) را در حال از دست رفتن می بیند. رهگذری که باور به دنیای مالامال از گناه را به راحتی در خود هضم کرده و بی تفاوت به هر آنچه که در اطرافش می گذرد است (زیرا خود نیز در این دنیای سیاه غرق شده و به نوعی یکی از شکل دهندگان این دنیاست). به غیر از این سه شخصیت مکمل (هیزم شکن و راهب و رهگذر) سه شخصیت مکمل دیگر داریم که اگرچه کمتر شخصیت پردازی شده اند (به نسبت هیزم شکن و راهب و رهگذر) اما به واسطه ی داستانهایی که درباره ی ماجرای قتل تعریف می کنند می توان دریافت که دقیق شخصیت پردازی شده اند. آن سه شخصیت مکمل یک راهزن و یک سامورایی به همراه همسرش هستند که در این میان سامورایی به قتل رسیده اما قاتل و چرایی و چگونگی قتل مشخص نیست. اما مگر قرار بوده در راشومون معمای یک قتل حل شود؟\nداستانهای راهزن و همسر سامورایی و روح سامورایی همگی دروغند و حتی داستانی که هیزم شکن هم می گوید دروغ است اما تفاوتهایی وجود دارد. در داستانهای راهزن و همسر سامورایی و روح سامورایی هر کدامشان مسئولیت قتل را به عهده می گیرند اما در عین حال خودشان را نیز توجیه (بخوانید تبرئه) می کنند. راهزن اعتراف به قتل می کند اما تاکید می کند که قصد کشتن سامورایی را نداشته و بخاطر اصرار عشقش (همسر سامورایی) او را کشته. همسر سامورایی نیز خود را قاتل شوهرش دانسته اما علتش را نگاه سرد و نفرت انگیز و عتاب آمیز شوهرش دانسته (که حتی می خواسته به دست شوهرش کشته شود اما شوهرش همچنان به آن نگاه سنگین و عتاب آمیز ادامه داده) و سرانجام برای خلاص شدن از شر آن نگاه عذاب آور مجبور به قتل شوهرش شده. روح سامورایی که از قول سامورایی مقتول سخن می گوید نیز مسئولیت قتل را می پذیرد و علت را سنگینی خیانت همسرش می داند. سنگینی که منجر به خودکشی شده. می دانیم که هر سه داستان دروغ است و همچنین داستان هیزم شکن نیز دروغ است اما در داستان هیزم شکن می بینیم که او برخلاف راهزن و همسر سامورایی و روح سامورایی به دنبال تبرئه کردن خود نیست (با آنکه گناهی مرتکب نشده) بلکه با داستانی که تعریف می کند سعی دارد آبروی خود را به خطر انداخته تا مانع از شکافته شدن بیشتر ابعاد جنایت اتفاق افتاده شود. درست است که چرایی و چگونگی واقعه را نمی دانیم اما آنچه که می دانیم این است که جنایتی فجیع اتفاق افتاده است. آری آنچه اتفاق افتاده جنایتی عظیم است. آنقدر عظیم و مخوف که بهتر است همچنان مبهم بماند تا بیش از این انسانیت زیر سئوال نرود. در واقع راشومون در مذمت این جنایتاین قتل را تنها قتل یک انسان نمی داند بلکه قتل انسانیت می داند و هیزم شکن برای جلوگیری از افشای هر چه بیشتر انسانیت از دست رفته حاضر است خود و آبروی خود را قربانی کند. در داستانی که هیزم شکن تعریف می کند انگار سعی دارد برای هر سه ضلع ماجرای قتل (راهزن و سامورایی و همسرش) آبرو بخرد (در داستان تعریف شده توسط هیزم شکنراهزن و سامورایی و همسرش هر سه هراسان از جنایتند و وقتی سامورایی کشته می شود همسر سامورایی جیغ کشیده (گویی نمی خواسته قتل انجام شود) و راهزن با بهت عقب عقب می رود (گویی از عمل خود نادم است) ). داستان هیزم شکن اگرچه دروغ است اما او این دروغ را می گوید تا همچنان امید به انسانیت را زنده نگه دارد. وقتی رهگذر که قصد دزدیدن بچه ی درون معبد را دارد به هیزم شکن تهمت میزند هیزم شکن سکوت می کند تا داستان دروغش (دروغی که عامدانه گفت تا امید به انسانیت زنده نگه داشته شود) برملا نشود. او حاضر است با وجود داشتن شش بچهمسئولیت بچه ی گمشده درون معبد را (که توسط پدر و مادرش رها شده) بر عهده گیرد. او حاضر است آبروی خود را فدا کند تا مرگ انسانیت رسما اعلام نشود و در پایان فیلم هیزم شکن امید و ایمان به انسانیت انسانها و باور به دنیای مطلوب و مورد آرزو را که در دل راهب به تدریج در حال از دست رفتن بود به او باز می گرداند.\nاگر راشومون را به عنوان یک فیلم معمایی در نظر بگیریم می توانیم نتیجه بگیریم که فیلم قدرتش را از ابهامش می گیرد اما این برداشت درست نیست. واقعیت این است که راشومون به هیچ عنوان فیلمی معمایی نیست. اصلا و ابدا قرار نیست معمای قتل حل شود. درست است که حقیقت مساله ثابتی نیست و مفقود شده و نتیجه ی آن ابهام است اما این جهان فیلم نیست که مبهم است بلکه ابهام بخش لاینفکی از درون مایه ی جهان فیلم است. ابهامی که از مفقود شدن حقیقت می آید و حقیقت مفقود شده نتیجه ی مدفون شدن صداقت است. جهان فیلم به شدت سیاه است (دیالوگهای ابتدای فیلم را به یاد بیاورید) اما در پایان فیلم امید حاصل می شود. در واقعا می توان راشومون را به لحاظ مضمون و محتوا علیرغم جهان سیاهش فیلمی به شدت انسانی دانست. انسانیتی که از درون سنگلاخ روییده و آسمانی به شدت گریان از زوال انسانیت که به شادمانی رویش مجدد نهال انسانیت لبخند میزند.\nسوای فیلمنامه ی شاهکار کوروساوا که دیالوگ هایی به شدت ماندگار دارد راشومون موسیقی متن بجا و فوق العاده ایی نیز دارد. ضمن اینکه باید بی انصاف باشیم اگر از کارگردانی فوق العاده ی کوروساوا هیچ نگوییم. علاوه بر تضاد رنگی تصاویر (به علت سیاه و سفید بودن فیلم) تقریبا هیچ تصویر همراه با نماد و استعاره ای نیست که مهمان قاب دوربین کوروساوا نباشد. حرکت دوربین کوروساوا گاه آرام و متین است و گاه بی قرار. دوربینی که بدینوسیله هم تعلیق می آفریند و هم اضطراب و هم ابهام و هم تفکر. صحنه های مبارزه ی راهزن و سامورایی تنها نمونه ای است از این دوربین شاهکار. بازی بازیگران نیز تحت رهبری کوروساوا فوق العاده است مخصوصا بازی توشیرو میفونه. دیگر از یک فیلم شاهکار چه می خواهید؟\nاز نکات جالب توجه دیگر در داستان ، نقش راوی اول شخص در روایت های مختلف است. و فیلم چه زیبا با روایت هر فرد ، تغییر فضا میدهد و بیننده گویی واقعا داستان را از دید راویش میبیند. این مساله به خصوص در روایت روح مرد به اوج میرسد . همینطور ایده ی جالب دروغگو بودن راوی اول شخص و چون روایت داستان ها به صورت فلاش بک و تصویری است کمی بیننده را سردرگم میکند. چرا که بیننده آنچه را که میبیند ، باور میکند. او جنگل و ماجرا را میبیند و به نظرش واقعی و حقیقت می آید ، اما اینگونه نیست . پس با شوکه شدن و گیج شدن داستان را ادامه میدهد. که البته تغییر فضای یاد شده هم مزید بر علت است.\nفرای داستان کاملا مدرن و عالی فیلم که بخش عمده ی آن را کوروساوا و هاشیموتو در فیلمنامه خلق کرده اند ، راشامون از نظر تکنیکی هم در سطحی عالی قرار گرفته است.\nاین فیلم از نظر تکنیک های استفاده شده در آن ، مرزی بین سینمای کلاسیک و مدرن است. تدوین فیلم غالبا از اصول کلاسیک تبعیت میکند. فرم فلاش بک ها و بازگشت ها در تدوین کاملا کلاسیک هستند . همینطور در سکانسها ایده ی کل به جزء که اصول کلاسیک سینماست به کلی رعایت شده است.\nاما در فرم تصویری ، غالبا اصول سینمای مدرن به کار رفته است. تصاویر مبتنی بر فضاهای خالی در قاب . و نقش پس زمینه و پیش زمینه در قاب ها ، از اصول یاد شده هستند.\nنکته ی بسیار تحسین برانگیز در دکوپاژ فیلم ، تاکید تصاویر بر یک ایده ی سه گانه است. در واقع بیشتر شاتهای فیلم ، که بسیار دقیق و حساب شده گرفته شده اند ، دارای سه نقطه ی دید هستند. که عمدتا این سه نقطه سه شخصیت میباشند. این ایده ی سه گانه در داستان هم حضور دارد. سه فضا یعنی معبد ، جنگل ، دادگاه وجود دارد که در هر یک سه شخصیت حاضر است. و غالبا هر سه شخص در تصاویر مربوط به هرکدام دیده میشوند. این مساله به خصوص در دادگاه به اوج خود میرسد و در کنار هر راوی ماجرا ، ما راهب و هیزم شکن را نیز در پس زمینه مشاهده می کنیم تا ایده ی مثلثی تکمیل گردد. و حتی سه روایت از قتل ، تشکیل دادگاه در سه روز بعد از حادثه هم ( هرچند چندان در داستان اهمیت ندارند ) در جهت همین ایده پیش می روند و این تنها دقت فیلم نامه را میرساند.\n\n10/10

شهریار سلطانی's avatar شهریار سلطانی
7 سال پیش

راشامون فیلم بزرگی است\n\nآکیرا کوروساوا اگرچه توانست برای ساخت فیلمنامه ی پنجاه صفحه ای راشومون تهیه کننده پیدا کند اما با این حال نتوانست برای ساخت راشومون بودجه دریافت کند چرا که آقایان تهیه کننده ی فیلم بعد از خواندن فیلمنامهداستان راشومون را نفهمیدند و در نتیجه حاضر نشدند پولی برای ساخت فیلم بدهند. با این حال کوروساوا که تا قبل از آن فیلمهای خوبی همچون یک یکشنبه ی فوق العاده و سگ ولگرد ساخته بود توانست با دست خالی شاهکاری جهانی همچون راشومون بسازد. شاهکاری که فقط معرف کوروساوا به سینمای جهان نبود بلکه توجه ها را نیز بیش از پیش به سمت سینمای ژاپن معطوف کرد به طوری که نمی توانیم از نقش بسیار موثر فیلمسازانی چون آکیرا کوروساوا و یاسوجیرو اوزو در جهانی شدن سینمای ژاپن صرف نظر کنیم. راشومون حتی اگر بهترین فیلم کوروساوا هم نباشد اما در شکل دهی و تثبیت پیکربندی اصلی سینمای کوروساوا نقشی اساسی دارد.\nدر راشومون جهان فیلم جهانیست که در آن معنویت و انسانیت و ارزشهای انسانی مفقود شده است. آسمانی که گویی در حال گریستن است و انسانهایی که عوامل مختلفی از جمله فقر باعث به وجود آمدن کفر (بخوانید کفر معنوی) در آنها شده و نتیجه ی چنین کفریدنیایی سراسر غوطه ور شده در گناه است. در چنین شرایطیست که راهبی به همراه یک هیزم شکن در معبدی به نام راشومون نشسته اند و متحیرانه در حال تفکر درباره ی واقعه ای مخوف هستند که با پیوستن رهگذری (که در انتها معلوم می شود دزد است) به آنها بحثی درباره ی واقعه در می گیرد. اصل واقعه معلوم است اما چرایی و چگونگی واقعه شدیدا در ابهام است. قتلی مخوف و وحشیانه رخ داده اما علت و مسببین شناسایی نشده اند. سه داستان متضاد (و تا حدودی متناقض) درباره ی این قتل بیان می شود که هیچکدامشان صحت ندارند. داستان چهارمی نیز گفته می شود که مشخص می شود آن نیز غلط است و بدون اینکه چرایی و چگونگی واقعه مشخص شود فیلم پایان پیدا می کند. اما آیا تمام راشومون این است؟\nاین فیلم یک قصه ی اصلی دو خطی دارد به همراه خرده قصه هایی که به صورت زیرپوستی در جهت شخصیت پردازی شخصیت های مکمل گفته می شوند. در راشومون تقریبا شخصیت محوری یا قهرمان مرکزی که یک تنه ماجرا را به پیش ببرد نداریم اما شش شخصیت مکمل داریم که هر کدام به صورتی جزئی شخصیت پردازی می شوند. هیزم شکنی که در بهت و حیرت و ناباوری عمیقی فرو رفته و ظاهرا متحیر از قتلیست که اتفاق افتاده. راهبی که او نیز مانند هیزم شکن متحیر است و در عین حال امید و ایمانش به انسان ها (بخوانید انسانیت انسان ها) و باورش به دنیا (بخوانید دنیای مورد آرزو و مطلوبش) را در حال از دست رفتن می بیند. رهگذری که باور به دنیای مالامال از گناه را به راحتی در خود هضم کرده و بی تفاوت به هر آنچه که در اطرافش می گذرد است (زیرا خود نیز در این دنیای سیاه غرق شده و به نوعی یکی از شکل دهندگان این دنیاست). به غیر از این سه شخصیت مکمل (هیزم شکن و راهب و رهگذر) سه شخصیت مکمل دیگر داریم که اگرچه کمتر شخصیت پردازی شده اند (به نسبت هیزم شکن و راهب و رهگذر) اما به واسطه ی داستانهایی که درباره ی ماجرای قتل تعریف می کنند می توان دریافت که دقیق شخصیت پردازی شده اند. آن سه شخصیت مکمل یک راهزن و یک سامورایی به همراه همسرش هستند که در این میان سامورایی به قتل رسیده اما قاتل و چرایی و چگونگی قتل مشخص نیست. اما مگر قرار بوده در راشومون معمای یک قتل حل شود؟\nداستانهای راهزن و همسر سامورایی و روح سامورایی همگی دروغند و حتی داستانی که هیزم شکن هم می گوید دروغ است اما تفاوتهایی وجود دارد. در داستانهای راهزن و همسر سامورایی و روح سامورایی هر کدامشان مسئولیت قتل را به عهده می گیرند اما در عین حال خودشان را نیز توجیه (بخوانید تبرئه) می کنند. راهزن اعتراف به قتل می کند اما تاکید می کند که قصد کشتن سامورایی را نداشته و بخاطر اصرار عشقش (همسر سامورایی) او را کشته. همسر سامورایی نیز خود را قاتل شوهرش دانسته اما علتش را نگاه سرد و نفرت انگیز و عتاب آمیز شوهرش دانسته (که حتی می خواسته به دست شوهرش کشته شود اما شوهرش همچنان به آن نگاه سنگین و عتاب آمیز ادامه داده) و سرانجام برای خلاص شدن از شر آن نگاه عذاب آور مجبور به قتل شوهرش شده. روح سامورایی که از قول سامورایی مقتول سخن می گوید نیز مسئولیت قتل را می پذیرد و علت را سنگینی خیانت همسرش می داند. سنگینی که منجر به خودکشی شده. می دانیم که هر سه داستان دروغ است و همچنین داستان هیزم شکن نیز دروغ است اما در داستان هیزم شکن می بینیم که او برخلاف راهزن و همسر سامورایی و روح سامورایی به دنبال تبرئه کردن خود نیست (با آنکه گناهی مرتکب نشده) بلکه با داستانی که تعریف می کند سعی دارد آبروی خود را به خطر انداخته تا مانع از شکافته شدن بیشتر ابعاد جنایت اتفاق افتاده شود. درست است که چرایی و چگونگی واقعه را نمی دانیم اما آنچه که می دانیم این است که جنایتی فجیع اتفاق افتاده است. آری آنچه اتفاق افتاده جنایتی عظیم است. آنقدر عظیم و مخوف که بهتر است همچنان مبهم بماند تا بیش از این انسانیت زیر سئوال نرود. در واقع راشومون در مذمت این جنایتاین قتل را تنها قتل یک انسان نمی داند بلکه قتل انسانیت می داند و هیزم شکن برای جلوگیری از افشای هر چه بیشتر انسانیت از دست رفته حاضر است خود و آبروی خود را قربانی کند. در داستانی که هیزم شکن تعریف می کند انگار سعی دارد برای هر سه ضلع ماجرای قتل (راهزن و سامورایی و همسرش) آبرو بخرد (در داستان تعریف شده توسط هیزم شکنراهزن و سامورایی و همسرش هر سه هراسان از جنایتند و وقتی سامورایی کشته می شود همسر سامورایی جیغ کشیده (گویی نمی خواسته قتل انجام شود) و راهزن با بهت عقب عقب می رود (گویی از عمل خود نادم است) ). داستان هیزم شکن اگرچه دروغ است اما او این دروغ را می گوید تا همچنان امید به انسانیت را زنده نگه دارد. وقتی رهگذر که قصد دزدیدن بچه ی درون معبد را دارد به هیزم شکن تهمت میزند هیزم شکن سکوت می کند تا داستان دروغش (دروغی که عامدانه گفت تا امید به انسانیت زنده نگه داشته شود) برملا نشود. او حاضر است با وجود داشتن شش بچهمسئولیت بچه ی گمشده درون معبد را (که توسط پدر و مادرش رها شده) بر عهده گیرد. او حاضر است آبروی خود را فدا کند تا مرگ انسانیت رسما اعلام نشود و در پایان فیلم هیزم شکن امید و ایمان به انسانیت انسانها و باور به دنیای مطلوب و مورد آرزو را که در دل راهب به تدریج در حال از دست رفتن بود به او باز می گرداند.\nاگر راشومون را به عنوان یک فیلم معمایی در نظر بگیریم می توانیم نتیجه بگیریم که فیلم قدرتش را از ابهامش می گیرد اما این برداشت درست نیست. واقعیت این است که راشومون به هیچ عنوان فیلمی معمایی نیست. اصلا و ابدا قرار نیست معمای قتل حل شود. درست است که حقیقت مساله ثابتی نیست و مفقود شده و نتیجه ی آن ابهام است اما این جهان فیلم نیست که مبهم است بلکه ابهام بخش لاینفکی از درون مایه ی جهان فیلم است. ابهامی که از مفقود شدن حقیقت می آید و حقیقت مفقود شده نتیجه ی مدفون شدن صداقت است. جهان فیلم به شدت سیاه است (دیالوگهای ابتدای فیلم را به یاد بیاورید) اما در پایان فیلم امید حاصل می شود. در واقعا می توان راشومون را به لحاظ مضمون و محتوا علیرغم جهان سیاهش فیلمی به شدت انسانی دانست. انسانیتی که از درون سنگلاخ روییده و آسمانی به شدت گریان از زوال انسانیت که به شادمانی رویش مجدد نهال انسانیت لبخند میزند.\nسوای فیلمنامه ی شاهکار کوروساوا که دیالوگ هایی به شدت ماندگار دارد راشومون موسیقی متن بجا و فوق العاده ایی نیز دارد. ضمن اینکه باید بی انصاف باشیم اگر از کارگردانی فوق العاده ی کوروساوا هیچ نگوییم. علاوه بر تضاد رنگی تصاویر (به علت سیاه و سفید بودن فیلم) تقریبا هیچ تصویر همراه با نماد و استعاره ای نیست که مهمان قاب دوربین کوروساوا نباشد. حرکت دوربین کوروساوا گاه آرام و متین است و گاه بی قرار. دوربینی که بدینوسیله هم تعلیق می آفریند و هم اضطراب و هم ابهام و هم تفکر. صحنه های مبارزه ی راهزن و سامورایی تنها نمونه ای است از این دوربین شاهکار. بازی بازیگران نیز تحت رهبری کوروساوا فوق العاده است مخصوصا بازی توشیرو میفونه. دیگر از یک فیلم شاهکار چه می خواهید؟\nاز نکات جالب توجه دیگر در داستان ، نقش راوی اول شخص در روایت های مختلف است. و فیلم چه زیبا با روایت هر فرد ، تغییر فضا میدهد و بیننده گویی واقعا داستان را از دید راویش میبیند. این مساله به خصوص در روایت روح مرد به اوج میرسد . همینطور ایده ی جالب دروغگو بودن راوی اول شخص و چون روایت داستان ها به صورت فلاش بک و تصویری است کمی بیننده را سردرگم میکند. چرا که بیننده آنچه را که میبیند ، باور میکند. او جنگل و ماجرا را میبیند و به نظرش واقعی و حقیقت می آید ، اما اینگونه نیست . پس با شوکه شدن و گیج شدن داستان را ادامه میدهد. که البته تغییر فضای یاد شده هم مزید بر علت است.\nفرای داستان کاملا مدرن و عالی فیلم که بخش عمده ی آن را کوروساوا و هاشیموتو در فیلمنامه خلق کرده اند ، راشامون از نظر تکنیکی هم در سطحی عالی قرار گرفته است.\nاین فیلم از نظر تکنیک های استفاده شده در آن ، مرزی بین سینمای کلاسیک و مدرن است. تدوین فیلم غالبا از اصول کلاسیک تبعیت میکند. فرم فلاش بک ها و بازگشت ها در تدوین کاملا کلاسیک هستند . همینطور در سکانسها ایده ی کل به جزء که اصول کلاسیک سینماست به کلی رعایت شده است.\nاما در فرم تصویری ، غالبا اصول سینمای مدرن به کار رفته است. تصاویر مبتنی بر فضاهای خالی در قاب . و نقش پس زمینه و پیش زمینه در قاب ها ، از اصول یاد شده هستند.\nنکته ی بسیار تحسین برانگیز در دکوپاژ فیلم ، تاکید تصاویر بر یک ایده ی سه گانه است. در واقع بیشتر شاتهای فیلم ، که بسیار دقیق و حساب شده گرفته شده اند ، دارای سه نقطه ی دید هستند. که عمدتا این سه نقطه سه شخصیت میباشند. این ایده ی سه گانه در داستان هم حضور دارد. سه فضا یعنی معبد ، جنگل ، دادگاه وجود دارد که در هر یک سه شخصیت حاضر است. و غالبا هر سه شخص در تصاویر مربوط به هرکدام دیده میشوند. این مساله به خصوص در دادگاه به اوج خود میرسد و در کنار هر راوی ماجرا ، ما راهب و هیزم شکن را نیز در پس زمینه مشاهده می کنیم تا ایده ی مثلثی تکمیل گردد. و حتی سه روایت از قتل ، تشکیل دادگاه در سه روز بعد از حادثه هم ( هرچند چندان در داستان اهمیت ندارند ) در جهت همین ایده پیش می روند و این تنها دقت فیلم نامه را میرساند.\n10/10

babakkhosravi12's avatar babakkhosravi12
7 سال پیش

نکته جالب در مورد اکثر کامنت های این فیلم اینه که کسانی که کامنت شون کوتاهه و معلومه خودشون کامنت گذاشتن گفتن مزخرف بود و کسایی که تمجید کردن کامنت هاشونpaste copy بوده . حداقل آدم میفهمه اونایی که از فیلم خوششون نیومده نظر خودشون رو نوشتن و زور نزدن که از فیلم تعریف کنم .

somebody's avatar somebody
7 سال پیش

این فیلم یه دروغ بزرگه

اشکان امانت's avatar اشکان امانت
7 سال پیش

صحنه آخر فیلم کاملا معلوم بود که طرف دروغ گفت ۶ تا بچه داره و بچه پیدا شده را دزدید کاملا با آهنگ و نیش خندش واضح بود

stingsteveborden8's avatar stingsteveborden8
7 سال پیش

فیلم راشومونRashomon کوروساوا 9 از 10 \n\nدر این فیلم جنایتی از چشم انداز چندین شاهد مختلف شرح داده میشود و هریک از این بازگویی ها تعبیری بسیار متفاوت از رخدادهایی ارائه میکند که به جنایت منتهی میشوند. هیچ یک از این تعابیر به مثابه تعبیر اصلی یعنی آن تعبیری که به لحاظ عینی حقیقت دارد عرضه نمیشود. ما راهی نداریم جز اینکه در این باره تامل کنیم که چگونه افرادی با شخصیت های متفاوت و برنامه های متفاوت رخدادها را به اشکال متفاوتی درک میکنند. پامرلو میگوید: این بدان معنا نیست که بگوییم هیچ واقعیتی در کارنیست. و نیز بدین معنا هم نیست که بگوییم بعضی آدم ها در مورد واقعیات اشتباه میکنند بلکه مساله این است که واقعیات باید به یک نحو بازگویی شوند و بدان معناست که وقایع باید از منظر راوی تفسیر شوند. شیوه ای متداول تر به منظور اینکه فیلمی بتواند به این تاثیر دست یابد این است که فیلم زاویه دید کسی را اختیار کند که اندیشه نامتعارفی درباره جهان دارد. فیلم هایی مثل هارولد و ماد و زیبای آمریکایی با بازی درخشان کوین اسپیسی نمونه های خوبی برای این مساله هستند.

stingsteveborden8's avatar stingsteveborden8
7 سال پیش

ﺭﻭﺍﻳﺖ ﮔﺮﯼ ﺩﺭ ﻓﻴﻠﻢ «ﺭﺍﺷﻮﻣﻮﻥ» ﺁﮐﻴﺮﺍ ﮐﻮﺭﻭﺳﺎﻭﺍ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ. ﮐﻮﺭﻭﺳﺎﻭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﻢ، ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﺣﻤﻠﻪ ﻭ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺑﻪ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻳﮏ ﺗﺎﺟﺮ ﺩﺭ ﺟﻨﮕﻞ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻳﺪ ﭼﻬﺎﺭ ﺭﺍﻭﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺷﺎﻫﺪﺍﻥ ﻋﻴﻨﯽ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻫﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺿﺪ ﻭ ﻧﻘﻴﺾ ﺍﺳﺖ.\n\nﺷﻴﻮﻩ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﮔﺮﯼ ﺩﺭ ﻓﻴﻠﻢ «ﺭﺍﺷﻮﻣﻮﻥ» ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺩﻫﻪ ﭘﻨﺠﺎﻩ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻧﻮﺁﻭﺭﺍﻧﻪ ﻭ ﺧﻼﻗﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺯﻳﺎﺩﯼ ﺑﺮ ﻓﻴﻠﻢ ﻫﺎﯼ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻫﺎﯼ ﭼﻬﺎﺭﮔﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺩﺭ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﺘﻘﺎﻋﺪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻫﺎﯼ ﺩﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﻘﺾ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ، ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻣﺮﺩ ﻫﻴﺰﻡ ﺷﮑﻦ ﺷﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﺍﻭﻝ ﺩﻗﻴﻖ ﺗﺮﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺑﺮﺳﺪ ﺍﻣﺎ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺍﺳﺖ ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﻫﻢ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ. ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻧﻤﻴﺪﺍﻧﻴﻢ ﺩﻗﻴﻘﺎ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﺣﺎﻻ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻫﺎ، ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﻨﻴﻢ ﮐﻪ ﮐﺪﺍﻡ ﺷﺎﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻧﺰﺩﻳﮏ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ.\n\nدرسنامه

parsa.allein's avatar parsa.allein
8 سال پیش

با اختلاف بهترین فیلم کوروساواست

montazer11087's avatar montazer11087
8 سال پیش

با احترام به نظرات کاربران محترم ..\nفیلمی بد ..\n0 از 10 ..

sr_soroush's avatar sr_soroush
8 سال پیش

تریلر\nhttps://www.youtube.com/watch?v=xCZ9TguVOIA

Sedigheabsangeref's avatar Sedigheabsangeref
8 سال پیش

خیلی زیبا بود و شاهکاری بی بدیل\nاز دستش ندید\nخیلی زیبا و موشکافانه با عقاید انسان ها بازی میشه در این فیلم انسانیت به نقد کشیده میشه در این فیلم\nاز ازن بوالهوس گرفته تا راهب ساده لوح و دزد کیمینو\nو به عقیده من سکانس اخر میشه این برداشتو کرد که کودکی تازه به دنیا اومده بود یک کودک رها شده که یا حتما پدر و مادرش نمیخواستنش یا شرایط نگهداریشو نداشتن پس فرقی نمیکنه از هر دو منطر بنگریم بازم این انسان پست و پلیده که زندگی یه کودک و به این روز در میاره و اونو به یک دزد میرسه\nدر واقع من اینده اون کودکو خوب نمبینم چون طرف میگه من شیش تا بچه دارم اینم یکی دیگه و این همون شخصیه که شمشیر مروارید گونه رو دزیده بود و داشت اون دزد کیمینو رو نصیحت میکرد\nواقع فیلم محشری بود\nمن 9 میدم از 10

»ریم میرزایی's avatar »ریم میرزایی
8 سال پیش

اگه به دنبال فیلمی مفهومی هستین در دیدنش شک نکنید !

Alireza Nsr's avatar Alireza Nsr
8 سال پیش

راشومون ، تلاشی برای احیای ارزشهای انسان. \n\nهمواره در تعاریف نقد آورده شده است که نقدی صحیح است که به نقاط قوت و ضعف یک اثر اشاره کند. در این دیدگاه ( که بهتر است اسمش نقد گذاشته نشود ! ) جز نقاط قوت این اثر حرف دیگری به میان نخواهد آمد ! چرا که این فیلم تماما نقاط قوت است ! \nدر این فیلم ، روایتهای مختلفی از داستان یک قتل بیان می شود که راست یا دروغ آن برای بیننده سوال می شود. اما هدف فیلم این نیست که راست یا دروغ بودن هر کدام از روایتها تشخیص داده شود بلکه هدف چیز فراتریست. نویسنده و کارگردان این اثر برای احیای ارزشهای انسانی به آب و آتش زده اند که این امر منجر به کلاسیک شدن این فیلم می شود. در هر روایت دروغی نهفته است به گونه ای که آن دروغ ، ضعف راوی داستان را می پوشاند. هر یک از راویان برای حفظ شان خود ، داستان را به گونه ای مختلف بیان می کنند . کل فیلم در جمله ای خلاصه می شود که حدودا سه بار تکرار می شود : انسان موجود ضعیفی است ، به قدری که به خودش هم دروغ می گوید \nبا این حساب ، فیلم از ابتدا تا حدود بیست دقیقه مانده به انتها ، به نوعی سیاهه نمایی می کند و دنیا را خالی از هر نوع خوبی و ارزش نشان می دهد به گونه ای که راهب ایمانش را نسبت به انسانها از دست می دهد. تعریفی که در این سیاهه نمایی از خوب بودن و ارزش بیان می شود به نوعی نسبی است ! یعنی انسان می تواند خوبی را به هر طریقی برای خود بسازد حتی با دروغ . اما در سکانسهای آخر ، بیننده شاهد خوبی مطلق خواهد بود نه نسبی ! تولد نوزاد و از خود گذشتگی مردی که حاضر شد آن نوزاد را به فرزندی بپذیرد در حالی که آه در بساط نداشت ! \n\nبه راستی که انسان می تواند انتخاب کند : پست تر از حیوان یا والا تر از فرشته. \n\nعلیرضا

stingsteveborden8's avatar stingsteveborden8
8 سال پیش

حیف که این کارگردان شهیر و بزرگ دیگه نیست تا حقایق زندگی رو به تلخی موجود به رخ ما بکشه. درگیر توهماتیم و غوطه ور در فرض های خرافی...

yosofhi's avatar yosofhi
8 سال پیش

ضعیف ترین فیلم کوروساوا.(با احترام به نظر دوستان)

e.rfanmaster's avatar e.rfanmaster
8 سال پیش

کورساوا در تمایی فیلم ها دنیا سختی مرگ را به تمسخر میگیرد ..درود بر اسطوره ی بی تکرار سینمای اسیا و جهان

aidin dadvar's avatar aidin dadvar
8 سال پیش

cheghadr ziba bood in film

salarrkia's avatar salarrkia
8 سال پیش

بزرگنمایی اثرات سینمایی توسط مدغیان مثلا نکته سنج رو میشه بوضوح در این سایت دید.\nشاید تو زمان خودش فیلمی بسیار سطح بالا باشه ولی برای مخاطب در سال 2016 حداقل جذابیت رو داره. دیگه از صحنه های مبارزه بچگانش بگذریم....\nدوستان فیلم با کتاب فرق داره و صرفا معنی و مفهوم واسش کافی نیست.\nدر کل فیلم خوبیه با مفاهیم خوب ولی نه جوری که عزیزان مدعی ازش یاد کردن.

mirahssani's avatar mirahssani
8 سال پیش

راشومون , دروازه‌ای برای معرفی سینمای ژاپن به جهان

agrisoltani_fb's avatar agrisoltani_fb
8 سال پیش

یک دروغ، یک شاهکار.\nمحتوایی شگفت انگیز اما فرمی که فوق العاده نیست و مغلوب محتوا شده است.\nاما به هرحال این فیلم شاهکار دیگریست از استاد سینمای دنیا.\nبه امید روزی که کل انسان های دنیا معنای واقعی کلمه انسانیت رو درک کنند.

فیلمهای مشابه