فیلم در شش قسمت مختلف حمله متفقین بین جولای 1943 تا زمستان 1944،از شمال سیسل تا ونیز تعقیب می کند...
وقتی فلینی یکی از نویسندگان فیلم باشه تعجبی نداره که با کارگردانی خوب راسلینی یک شاهکار بیافرینند.\nالبته اینم بگم که موسیقی فیلم توسط Renzo Rossellini که برادر کارگردان هم هست ساخته شده که به نوبه ی خودش تاثیرگذار و زیباست.این فیلم به مدت یک سال برترین فیلم باکس افیس بود و بعد ها بسیاری از کارگردان ها از جمله Gillo Pontecorvo،فیلم ساز ایتالیایی،برای ساخت فیلم The Battle of Algiers از همین فیلم الهام گرفتن.\nواقعا فلینی در هر زمینه ای فعالیت کنه نتیجه کار چیزی چز یک اثر به یاد ماندنی و یک شاهکار سینمایی نیست...
باز هم بر علیه پیشوا ؟؟
شاهکار
استاد نظرتون درباره سینمای لهستان چیه؟ درسته که این سینما تا قبل از جنگ جهانی دوم جایگاه مهمی نداشت؟ و پیش از وقوع جنگ جهانی دوم شاید متمایزترین تحول تاسیس انجمن فیلم آوانگارد در1922 بود که تحت عنوان انجمن هواداران فیلم هنری کارشو شروع کرد(فیلم نئورئالیستی پنج پسر از خیابان بارسکا ۱۹۵۲ از فورد، نخستین فیلم رنگی مهم لهستانی را نیز می‌توان از دستاوردهای این مرکز به‌شمار آورد)... اما فکر میکنم اگه درست یاری کنه این هارد همراه من نخستین محصولات این سینما به فجایعی پرداختند که در جریان اشغال نازی‌ها بر سر این کشور اومده بود... فیلمی رو میتونید که در سطح بسیار بالای روانشناختی و همپا با سینمای استعلایی بوده باشه رو معرفی کنید؟
استاد محمد خانی...\nمنطق استعلایی در کتاب نقد عقل محض کانت مبحثی است که در آن قواعد ذهنی پیشینی بررسی شده‌است. کانت منطق استعلایی خود را به دو بخش تحلیل و دیالکتیک استعلایی تقسیم کرده‌است. کانت از رشته راهنما استفاده می‌کند و می‌گوید که فاهمه یا درک همان قوه حکم کننده‌است که عملکردش همان مقوله‌ها هستند. فاهمه در واقع قوه شناخت از طریق مفاهیم است که این عمل همان حکم کردن است و ذهنیات را به هم مربوط می‌کند...
نقاب من زیر پاهایم خرد شده است.\n\nتمناها و امیالم همچون بازوان چاک خورده و نحیف جلو می‌آیند، و در حال انتظار آغوش می‌گشایند. و با این وجود اگر چیزی هم در دسترس بود، بازوان من از آن امتناع می‌کردند از ترس این که مبادا زخم های کهنه سر باز کنند، آگاه از این که اگر عشق به جسم بدل می‌گشت با آن یکی می‌شد. عاشق و معشوق باید جدا شوند.آنکه جدا می‌شود پاره‌ای از جسم معشوق را به همراه می‌برد، تنها برای افزودن به تنهایی اش و عمق بخشیدن به زخم هایش.
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه