دختر جوانى به نام « چارلى » ( رايت ) علاقه ى بسيارى به دايى اش ( كاتن ) دارد كه او هم « چارلى » ناميده مى شود. دخترك كه رابطه اى پراحساس و عاطفى با دايى دارد به رفتارش مشكوك مى شود و خيلى زود با كمك كارآگاهى خصوصى ( كئرى )، در مى يابد كه او همان قاتل بى رحم زنان بيوه است كه پليس مدتهاست در جست و جوى او است.
نقد فیلم \nسایه یک شک اگر نگم پیچیده ترین فیلم هیچکاک است یکی از چند فیلم فوق العاده پیچیده ی هیچکاک است.\n در آغاز فیلم با چند دیزالو به درون پنچره ای می ریم این خانه در قسمت فقیرنشین و متروکه شهر است و نوع نورپردازی و فضاسازی نشان می دهد که او آدم معمولی نیست و با کشیدن پرده پنجره سیاهی بر روی چهره ی او می افتد که انگار این نقاب واقعی اوست. در ادامه برای فرار از خطر با تلگرافی به خواهرش خبر می دهد که او به شهر سانتاروزا که شهر کوچک و آرامی است می رود و بعد دیزالو به شهر سانتاروزا و با چندین دیزالو همچون اغاز فیلم به پنجره ای نزدیک می شویم که روی تخت دراز کشیده است این صحنه این همانی دارد با آن نوعی که ما دایی چارلی را می بینیم.چارلی از زندگی متوسط و یک نواخت خانواده ی خود ناراضی است و آن را قبول ندارد و کسالت بار ارزیابی اش می کند.حال به تلپاتی که خود قبول دارد دایی خود را خبر می کند تا آن ها را نجات دهد و در این اینهمانی نزدیک شدن به دو چارلی که انگار دو روی یک سکه اند این نکته وجو دارد که دایی پلید است ولی آن دختر معصوم است و انگار دختر همزاد شیطانی خود را به شهر دعوت می کند.دقت کنید زمانی که قطار وارد شهر می شود که همه جا را دود سیاه فرا می گیرد آری شیطان وارد شده است.در قطار او خود را به بیماری زده است که دروغ می گوید ولی در حقیقت واقعیت است چون او بیماری را وارد شهر کوچک می کند چرا که خود تجسم ان است. آن حلقه ای که به چارلی می دهد در حقیقت یک جور نامزدی و همزادیشان را به هم نشان می دهند و از همان جا موسیقی بیوه شاد زده می شود.\nبا ورود دایی چارلی او جای پدر را سرمیز غذا و مبل برای روزنامه خواندن می گیرد و یک جور فروپاشی مرد خانواده است که انسان دستپاچلفتی و بی خاصیتی است.\nمردم شهر دایی رو بخشی از خودشان می دانند چرا که در پایان برایش مراسم ختم بزرگی می گیرند و کشیش می گوید او همیشه با ما خواهد بود انگار او رویه ی دیگری از شهر کوچک سانتاروزاست و رویه ی دیگری از همه ی مردم آن.\nفیلم انگار تحولی از دختر را نشان می دهد که به بلوغی دست یافته است چرا که از کودکی خیالی خود بیرون می آید و به افکار دایی خو فکر می کند و تمام خطر او را به تمام جان درک می کند.لحظه ای که او در کتابخانه آن روزنامه را می بیند فوق العاده اجرا شده است چرا که چارلی می فهمد که داییش قاتل است و انگار دنیا رو سرش خراب می شود و دوربین از بالا این را نشان می دهد و هیچکاک به زبان سینما این را توضیح می دهد.\nفیلم نکات بسیاری و پیچیدگی های کارگردانی بسیار بیشتری دارد که تمامش را نمی توان اینجا گفت اما باید ذکر کنم که تقریبا تمام فیلم های هیچکاک چند لایه است و این به دلیل کارگردانی استثنایی اوست.\n
آخه این چه خلاصه ایه که کل فیلم و تعریف میکنید؟ الان چی رو نگاه کنم؟!
اصلا فیلم جالبی نیست ،، جولو که میره فکر میکنید °اووو عجب چیزی بشه° ولی اصلا اینطوری نیست ، بعضی جاها هیجان داره ولی کاملا کاذب ، واصلا داستان خوبی نداره....
شاهکار تاریخ هنر هفتم
نگاه کردن به داستان آدم کش ها اثر ارنست همینگوی از زاویه دیگر
این فیلم رو چند سال پیش دیدم و پررنگ ترین چیزی که ازش توی ذهنم مونده و همیشه من رو متعجب و ناراحت میکنه اون سکانسیه که چارلی داره از خیابون رد میشه (که بره کتابخونه یا برگرده اینش رو دقیق یادم نیست) و پلیس سر چهارراه بهش اخطار میده که صبر کنه تا چراغ راهنمایی برای عابرین سبز بشه و بعد از خیابون رد شه ( که البته چارلی چون عجله داشت توجه نکرد و رد شد) و دیالوگ آخر پلیس که فریاد میزنه : دفعه ی دیگه مجبورم جریمه تون کنم !\n\nامریکا . 1943 . جریمه ی عابر پیاده برای رد شدن از چراغ قرمز عابر!! ( اینها ادعایی ندارند و ما بهشان میگوییم یانکی )\n\n\nایران. 1395. مرتیکه مگه کوری آدم به این گندگیو نمیبینی جلوت داره از خیابون رد میشه ؟؟! بوق نزن الاغ کره خر !! گاو و گوسفنداشو فروخته اومده شهر ماشین بچرونه ! رد میشم خوبم رد میشم تا چشت دراد! حق همیشه با عابر پیاده ست ! ( به اینها میگوییم دارای تمدن هفت هزار و پانصد ساله! اینان همگی دست جمعی نوادگان کورشند و به خون آریایی در رگهاشان افتخار میکنند ) \n\n:-|\n\nبرم بمیرم. باز این سکانس لعنتی دچار یاس فلسفیم کرد! \n
بهترین فیلم تاریخ بدون شک
فیلم محبوب من
عالی
بشدت فیلمنامه ضعیف و پر نقصی داشت.مخصوصا سکانس آخر در قطار !
زیبا است این سایه یک شک تو شبمه نمایش دیدم
یکی از بهترین های استاد.از دست ندید
فیلم زیبایی بود. داستان همیشگی، اینبار در فضایی خانوادگی
متفاوت ترین فیلم هیچکاک بعد از مرد عوضی
من این فیلم رو خیلی دوست دارم...خیلی زیبا و هیجان انگیزه
دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه