اتفاقات این مینیسریال در اواخر دهه 70 میلادی رخ میدهد و یک بازیگر آتشین و ایدهآلگرا به نام چارلی را دنبال میکند که پس از اینکه با فرد مرموزی به نام بکر در اوقات فراغتش در یونان ملاقات میکند، تصمیم و عزمش مورد آزمایش قرار میگیرد. به صورت آشکار میشود که نیت و قصد بکر آنچه که به نظر میرسند، نمیباشد و برخورد چارلی با او سبب شده تا چارلی گرفتار یک طرح پیچیده از سوی جاسوس بسیار ماهری به نام کرتز شود. چارلی نقش یک مامور دوجانبه را برعهده میگیرد، در حالی که از صداقت و سرسپردگی خود نامطمئن است.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
با زیرنویس چسبیده
نگاهی به زندگی «مارگارت تاچر»، نخست وزیر سابق انگلستان، زنی که کاری کرد تا صدایش در دنیایی که تنها توسط مردان اداره می شد، شنیده شود...
با دوبله فارسی
یک تنیس باز حرفه ای بنام «پیتر کلت» اخیرا انگیزه اش را از دست داده و به رده ی ۱۱۹ سقوط کرده. خوشبختانه او با یک دختر جوان که او نیز یک بازیکن تنیس است آشنا می شود، و به کمک او فرصتی می یابد تا دوباره بر روی قهرمانی تمرکز کند...
مینی سریالی که به بررسی زندگی و حکومت پادشاه هنری هشتم، پادشاه انگلستان از سال ۱۵۰۹ تا ۱۵۴۷ می پردازد. این سریال به وقایع مهم دوران حکومت هنری هشتم، از جمله ازدواج های متعدد او، طلاق از همسر اولش کاترین آراگون، جدایی کلیسای انگلستان از کلیسای کاتولیک، و اعدام همسرانش آن بولین، کاترین هاوارد، و جین سیمور می پردازد.
با زیرنویس چسبیده
در سال ۱۹۸۳، هنگامي که هند هنوز مستعمره ي بريتانيا بود، حاکم نظامي منطقه، «سروان راسل» (بلکتورن)، شرط مي گذارد که اگر اهالي دهکده ي «چامپانر» بتوانند مردانش را در بازي کريکت شکست دهند، کل ايالت را براي مدت سه سال از پرداخت ماليات معاف خواهد کرد.
فیلم بر اساس اتفاقات واقعی در مورد جنون "جورج سوم" ساخته شده است.در حالیکه او عقل خود را از دست می دهد بیشتر به حاشیه رانده می شود و...
لندن. گروهي متشکل از چهار آدم بسيار متفاوت «کن» (پالين)، «جرج» (جرجسن)، «واندا» (کورتيس) و «اوتو» (کلاين) - به رغم تنشي که ميان اعضا به وجود مي آيد، الماس هايي چند ميليون پاوندي را به سرقت مي برند. سپس هر يک مي کوشد تا به ديگران نارو بزند...
در خلال جنگ جهانی اول، یک خلبان معتاد به الکل توسط دختر لوسِ یک صنعتگر استخدام می شود تا به دنبال پدرش که در آسیا گم شده است بگردد...
لندن، سال 1965. مانند بسیاری از جوانان، "جیمی" از زندگی خود متنفر است، به خصوص از پدر و مادر و کارش در شرکت پستی. تنها وقتی با دوستانش است و به موسقی گوش داده و لندن را زیر پا می گذارد احساس آزادی می کند...