با زیرنویس چسبیده
فیلم داستان سرمایه گذاری است پس از از دست دادن شغلش در وال استریت، برای رستگاری به یک رستوران 24 ساعته می رود و در آنجا دوستی صمیمی میان او و یک خدمتکار شکل میگیرد...
داستان این فیلم درباره دختری نوجوان است که پس از فوت پدرش به علت سرطان، به یک اردوگاه تابستانی میرود که محل تجمع دختران مورمنی می باشد...
با زیرنویس چسبیده
مارک و دوستش باید عازم سفری شوند تا جلوی یک اژدها و نیروی تاریکی اش را بگیرند، در غیر این صورت همه از بین خواهند رفت.
با زیرنویس چسبیده
شعبده باز جوان، مارک، خواب ماجراجویی های هیجان انگیز را می بیند. پس از آن تیلا را می بیند که طلب کمک دارد، زیرا خواهرش توسط غول عظیم الجثه ای ربوده شده است. سپس تصمیم می گیرند گروهی را جمع آوری کرده و به کمک خواهر تیلا بروند...
جیمی نویسنده بریتانیایی جسور و بی پروایی است که به همراه دوستش ادگار در لس آنجلس زندگی می کند و برای نوشتن رمان جدیدش با مشکلات زیادی رو به رو است او که در گذشته زندگی مشترک ناموفقی را تجربه کرده است داشتن چنین روابطی را بی حاصل و فاجعه بار می داند با این حال حضور او درمراسم عروسی معشوقه سابقش و بیان نظراتش درباره او و زندگی مشترک نتایجی بیش از پرت شدن تحقیرآمیز به بیرون از جلسه را برایش به ارمغان می آورد چرا که بیان این سخنان باعث آشنایی او با گرچن می گردد. گرچن زن جوان بدبین لجباز و دو رویی است که در صنعت موسیقی مشغول به فعالیت است و از اینکه هرگز در هیچ رابطه جدی نبوده است کاملا راضی و خوشحال است.بدین ترتیب اخراج از مراسم عروسی باعث آغاز رابطه پیچیده و عجیبی بین جیمی و گرچن می گردد و...
با زیرنویس چسبیده
ورونیکا مارس پس از گذشت سالها ، بار دیگر به خانه مادری اش باز می گردد تا به پرونده دوست قدیمی اش که روزگاری عاشقش بود رسیدگی کند اما...
سریال درباره ی کارآگاه پلیسی است که هیچ چیزی رو جدی نمیگیره تا اینکه بالاخره یه روزی رئیس جدیدی که اومده ازش میخواد که بزرگ شه و به نشان پلیسی که داره احترام بزاره و برای خودش ارزش قائل بشه…
داستان در مورد نویسنده ای هست که در تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن دختری که به صورت آنلاین ملاقات کرده است، می باشد...
پخش سريال Justified، در سال 2010 شروع شد و به سرعت محبوبيت بسيار زيادي پيدا كرد سبك اين سريال اكشن/وسترن و بسيار خوش ساخت هست . Marshal كه يك كارمند مدرسه در ايالت ميامي هست ، به زادگاه مادريش كه شهري كوچك و فقير نشين در شرق كنتاكي هست منتقل ميشود . در آنجا دوست دوران جوانيش را ملاقات ميكند كه در گذشته با يكديگر در معدن ذغال سنگ كار ميكردند . او اكنون يكي از فعالان نژادپرستي است و به تازگي در يكي از كليساهاي سياه پوستان بمب گذاري كرده است...