یک زن، خواهر دو قلویش را که ثروتمند تر از اوست را به قتل می رساند تا هویتش را جعل کند. اما این جعل هویت بیش از پیش او را در معرض خطر قرار می دهد...
« بيبى جين هادسن » در كودكى ستاره اى مشهور بوده؛ در حالى كه اكنون خواهرش، « بلانش » ( كرافورد )، در سينما، بازيگرى تراز اول شده است. يك تصادف اتومبيل كه ظاهرا عاملش مستى « جين » بوده، باعث فلج شدن « بلانش » و پايان كارنامه ى سينمايى او مى شود ...
خلافكارى به نام » ديو كانوى « ( فورد ) هر روز يك سيب از » آنى « ( ديويس )، پيرزن فروشنده ى دورگرد و دائم الخمر مى خرد، چون تصور مى كند كه با اين كار خودش را از گزند مافيا در امان نگه مى دارد. تا اين كه دختر » آنى « ( آن مارگرت )، با اين تصور كه مادرش خانمى ثروتمند است، مى خواهد به ديدنش بيايد. حالا » ديو « و عده ى بسيارى دست به دست هم مى دهند تا از » آنى « يك » خانم « بسازند.
سریال "آلفرد هیچکاک تقدیم می کند" شامل مجموعه ای از داستان های کوتاه جداگانه می باشد که ژانر های جنایی، ترسناک، درام و کمدی را پوشش می دهد. داستان در مورد افراد مختلفی می باشد که مرتکب جرم هایی همچون قتل، خودکشی، دزدی و... شده اند که هرکدام با انگیزهی خاصی صورت گرفته است...
با زیرنویس چسبیده
« ايو هرينگتن » ( باكستر ) ، بازيگرى جوان و شيفته و والهه ى دنياى نمايش است كه يك شب با اميد و آرزو خود را به رختكن ستارهى بزرگ برودوی، « مارلو چانينگ » ( ديويس ) مىرساند، و يك داستان غم انگيز و جذاب از زندگى خود را براى او و دوستانش تعريف مىكند...
یک استاد موسیقی به نام "کریستین ردکلیف" تصور می کرد "کارل نواک" در جنگ کشته شده است. "کریستین" او را بسیار دوست داشته و اصرار به ازدواج با او دارد. در مراسم پذیراییشان؛ معشوق سابقش به "کارل" پیشنهاد اجرای تنها در کنسرت جدیدش را می دهد و...
"شارلوت ویل" دختری اهل بوستون که هیچ امیدی به آینده خود ندارد پس از یک دوره درمانی تغییر کرده و عشقی ناممکن را بدست می آورد...
"استنلی" زنی جوان نامزد خود "کریگ" را ترک و به همراه "پیتر" همسر خواهر خود "روی"می گریزد.آنها ازدواج کرده و در بالتیمور مستقر می شوند."استنلی" در نهایت "پیتر" را مجبور به خودکشی می کند.پس از این اتفاق به خانه بازمی گردد اما متوجه می شود خواهر و نامزد سابقش عاشق یکدیگر شده و قصد ازدواج دارند...
شریدان وایتساید در راه رفتن به خانه یک خانواده برجسته در اوهایو بر روی یخ لیز خورده و به زمین می افتد.دکتر به دلیل شکستگی پا او را محدود می کند.او شروع به مداخله در کار همه اعضای خانه می کند اما متوجه می شود که پایش هیچ مشکلی ندارد.او به پزشکش روشه می دهد اما صاحب خانه متوجه حقیقت می شود و...
فیلم بر روی تلاش نجیب زاده ای به نام "رجینا هوبارد گیدنز" برای رسیدن به ثروت و آزادی در محدودیت دوران اوایل قرون بیستم و جائی که یک پدر فقط پسرانش را به عنوان وارث قانونی اش می شناخت،تمرکز دارد...