شخصیت اصلی داستان و دوستانش برای فرار از پلیس، کیسهای پر از پول و جواهر را در یک عمارت متروکهی جنزده پنهان میکنند. هنگامی که او برای برداشتن کیسه بازمیگردد، یک روح او را مجبور به انجام یک بازی مرگ و زندگی میکند تا بتواند با کیسه فرار کند...
با زیرنویس چسبیده
یک قاچاقچی بدنام به نام والتیر ویرایا استخدام می شود تا رهبر مافیای مواد مخدر به نام سلیمان را برباید ...
با زیرنویس چسبیده
داستان حول پلیسی بنام سردار جبار سینگ می باشد که به روستایی فرستاده شده که توسط اربابی ظالم اداره می شود. او قصد دارد روستا را از این آدم شرور و افرادش پاکسازی کند و...
با زیرنویس چسبیده
رافتار سینگ یک آدم پر جنب و جوش است که بیشتر وقت خود را با رقصیدن و چرخیدن در خیابان ها می گذراند. در این بین دختری اتقاقی به او برخورد می کند و رافتار عاشق او می شود و تصمیم می گیرد تا از این کارهای خود دست بر دارد و به دنبال شغل مناسب باشد تا بتواند با آن دختر ازدواج کند...
یک ستاره راک باید بر بازدارندگی خود در مورد انتقام نگرفتن از قاتلین پدر و مادرش غلبه کند و به سراغشان برود...
راما رائو پسر رانجان است که بعنوان دستیار برای یک مافیا کار می کند. با این حال راما، به دلیل ارتباط پدرش با جنایتکاران دنیای زیرزمینی، از کار در اداره پلیس منع می شود. در همین حین برادرش در یک انفجار بمب برنامه ریزی شده به قتل میرسد. او متوجه می شود این انفجار توسط رئیس مافیای پدرش برنامه ریزی شده بود و به دنبال انتقام می رود...
با زیرنویس چسبیده
یک دختر دانشجو به مردی ثروتند اخطار می دهد که یک مرد منزوی خطرناک با مشکل حافظه کوتاه مدتی که دارد، در پی کشتن اوست...
با زیرنویس چسبیده
در سال ۱۹۸۳، هنگامي که هند هنوز مستعمره ي بريتانيا بود، حاکم نظامي منطقه، «سروان راسل» (بلکتورن)، شرط مي گذارد که اگر اهالي دهکده ي «چامپانر» بتوانند مردانش را در بازي کريکت شکست دهند، کل ايالت را براي مدت سه سال از پرداخت ماليات معاف خواهد کرد.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
یک مرد جوان هندی بعد از اینکه برادرش توسط تروریست ها کشته می شود، او ترک تحصیل کرده و به نیروهای پلیس می پیوندد تا بتواند انتقام برادرش را از تروریست ها بگیرد...
با زیرنویس چسبیده
"شانکر" هر کاری بتواند برای رضایت تاجر ثروتمند "راج" انجام می دهد. "راج" قصد دارد با "گاری" دختری زیبا ازدواج کند. "گاری" می خواهد عکسی از همسر آینده اش ببیند و به اشتباه عکس "شانکر" را دیده و عاشقش می شود...