با زیرنویس چسبیده
یک کارآگاه پلیس رسوا شده به دنبال جبران خطای خود با نفوذ به یک سندیکای جنایتکارانه خشن است. اما او با مشکلاتی روبرو می شود که اخلاق و وفاداری او را آزمایش می کند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
این فیلم داستان یک تبهکار حرفهای ایرلندی به نام فرانک شیران را به تصویر میکشد. او یک آدمکش حرفهای بود که جیمی هافا رئیس اتحادیهی کارگران آمریکا را به قتل رساند و…
داستان این سریال که بر اساس سری فیلم های "اسلحهی مرگبار" ساخته شده در مورد مارتین ریگز یک افسر سابق نیروی دریایی است که پس از مرگ همسر و فرزندش، برای شروع یک زندگی جدید به لس آنجلس نقل مکان کرده و در ادارهی پلیس آنجا مشغول به کار می شود. همکار او مورتاگ، یک کارآگاه است که بتازگی دچار یک حملهی قلبی تقریباً مرگبار شده و به همین دلیل باید از استرس و هیجان دوری کند و...
داستان سریال بر روی گروهی از افراد متمرکز است که تاریخ تولدشان یکی می باشد و به صورت تصادفی زندگیشان در راه های مختلف به هم گره می خورد. جک و ربکا زوج جوانی هستند که در پترزبورگ منتظر به دنیا آمدن سهقلویشان می باشند. کوین بازیگر موفق و خوشتیپ تلویزیون می باشد که از زندگی مجردی خسته شده است. رندال نیز تاجری است که در کودکی پدرش او را در یک ایستگاه آتش نشانی رها کرده بود و اکنون دارای یک همسر و دو دختر است...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
خلبانی بنام چسلی سالی سولنبرگر (تام هنکس) پس از اینکه هواپیمایش دچار نقص فنی می شود، آن را سالم و بدون تلفات بر روی رودخانهی هادسون فرود می آورد و با این عمل شجاعانه تبدیل به یک قهرمان می شود. ولی با تحقیقاتی که بعداز سقوط هواپیما آغاز میشود آبروی او در خطر قرار میگیرد...
با زیرنویس چسبیده
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
این فیلم داستان زندگی ۴ مرد جوان از محله فقیر نشین "نیوجرسی" است که به هم میپیوندند تا گروه معروف راک به نام “چهار فصل” را بسازند. داستان فیلم به چهار بخش برخاستن، دوران سخت، مشکلات شخصی و پیروزی نهایی گروهی از دوستان است که موسیقی شان تبدیل به نماد یک نسل شد.
سریال درباره نزدیک به یک دهه مبارزه بین رئیس پلیس لس آنجلس "ویلیام پارکر" و یکی از اعضای مافیا "میکی کوهن" است...
با زیرنویس چسبیده
«جان مارتلو» ( جوزف گوردن-لویت ) همه چیز در زندگی اش بر وقف مرادش است: آپارتمان، اتومبیل، خانواده، و البته زن های زیبا. با این حال او از شرایط ناراضی است و به دنبال لذت بیشتری در روابط جنسی اش می گردد. از این رو جان با دو زن متفاوت آشنا شده و بواسطه رابطه اش با آن دو درس های بزرگی در مورد زندگی و عشق می گیرد...
“مارتین” نمی تواند دل پسرش را بدست می آورد . “جیک” لال است و نمیگذارد هیچکس ، حتی پدرش او را لمس کند . اما وقتی در سریال این اتفاق می افتد ، عقده ی فکری و روحی “جیک” نسبت به عدد ۳۱۸ که هیچ توضیحی هم برای آن وجود ندارد ، از طریق اتفاقاتی که در سراسر جهان برای مردم می افتد ، آشکار میشود …