با زیرنویس چسبیده
«كنجى واتانابه» ( شيمورا )، كارمند قديمى بخش بايگانى شهردارى، در مىيابد كه به سرطان معده مبتلا شده و بيش از شش ماه ديگر زنده نمیماند. او ابتدا میخواهد تا از آخرين روزهاى زندگی اش لذت ببرد، اما اين بی فايده است و « واتانابه » میميرد. در مراسم يادبودش، روشن میشود كه پيش از مرگ يك زمين بازى براى بچه هاى محله ساخته است.
"یوزو" و نامزدش "ماساکو" عصر یکشنبه را با هم گذرانده و تلاش می کنند تنها با سی و پنج ین پول اوقات خوبی را سپری کنند. آنها ماجراجویی های کوچکی داشته و دید مثبت "ماساکو" ناامیدی و یاس "یوزو" را تغییر می دهد...