داگ هفرمن زندگی خوبی دارد. یک زن زیبا به اسم کری، یک تلویزیون بزرگ که با دوستانش برنامههای تلویزیونی رو تماشا میکند. این خوشی ها ادامه دارد تا اینکه پدر کری (پدر زنش) که دیوانه و عصاب خورد است پیش آنها می آیند...
این سریال کمدی در مورد یک گروه از نوجوانان و اتفاقاتی که برایشان رخ می دهد در سال 1970 در ویسکانسین می باشد...
با زیرنویس چسبیده
«لوسی» بعنوان پیشخدمت در رستوران فست فود کار می کند و با دوستش «جیمی» که یک نوازنده است مشکلاتی دارد. «تلما» با «داریل» ازدواج کرده، مردی که دوست دارد همسرش مدام در آشپزخانه بماند، تا او بتواند تلوزیون تماشا کند. روزی «تلما» و «لوسی» تصمیم می گیرند زندگی عادی شان را کنار بگذارند و با ماشین به جاده بزنند. اما در این سفر «لوسی» مردی که «تلما» را تهدید کرده است را می کشد، و از این رو آن دو تصمیم می گیرند به مکزیک بگریزند، اما طولی نمی کشد که پلیس آمریکا دستگیرشان می کند.
داستان در مورد کمدینی به نام جری ساینفیلد است که درنیویورک زندگی میکند و از طریق اجرای شو ها در کلوپ ها و بار های شبانه پول در می آرورد.علاوه بر جری , همسایه ی عجیبش کازمو کریمر , همکلاسی قدیمیش جرج کاستنزا و الین بنس اون رو همراهی می کنند و داستان در مورده اتفاقاتی است که در زندگی روزمره ی این شخصیت ها رخ میدهد و …
"جان برنس" بیماری می باشد که در یک موسسه روانی بستری است. او قبلاً به اشتباه تیر خورده بود. اکنون او مخفیانه از آنجا فرار میکند و در یک برنامهی رادیویی خود را به جای یک روانشناس معرفی میکند و...
"آل باندی" فروشنده کفشهای زنانه ای است که زندگی مصیبت باری دارد. او از کار خود متنفر است. همسر او زنی تنبل و پسرش بسیار بی عرضه است (مخصوصاً در ارتباط برقرار کردن با دختران) و همچنین دختری با عقاید تیره و تار دارد. محوریت سریال بر روی این خانواده و ماجراهای جالب و خنده داری است که برایشان اتفاق می افتد...