با زیرنویس چسبیده
چند همسایه جدید به خانه کناری “ری پترسون” نقل مکان می کنند.این اشخاص جدید واقعا عجیب هستند،هیچکس آنها را ندیده،خانه آنها کاملا به هم ریخته است و در شب صداهای عجیبی از زیرزمینشان به گوش می رسد.روزی “والتر” ناگهان ناپدید می شود و همه به همسایه های جدید مشکوک می شوند…
"استیون گلد" کمدینی است که به تازگی از دانشکده پزشکی اخراج شده است. "لیلا کریستیک" خانه داری است که می خواهد تبدیل به یک کمدین موفق شود اما به نظر نمی رسد استعدادی داشته باشد. "استیون" او را زیر پر و بال خود گرفته و به او آموزش می دهد و...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
پسر بچه ي دوازده ساله اي به نام «جاش باسکين» (ماسکو)، در يک کارناوال از ماشين آرزو مي خواهد که بزرگ شود. پس از شبي توفاني، «جاش» بيدار مي شود و خود را يک مرد سي و پنج ساله (هنکس) مي يابد...
«فرایدی» و «استریبک» دو مامور پلیس هستن که معمولا پرونده هایی عجیب و غریب به آن ها سپرده می شود، مانند سرقت یک قایق، یا دزدیده شدن یک مار ۳۰ فوتی و یک شیر از باغ وحش...
دیوید (تام هنکس) یک مدیر تبلیغاتی موفق است، او در زندگی همه چیز داشت، پول، شادی، و دخترانی که او را میخواستند، اما وقتی پدر مادر او از هم جدا شدند، او باید بین پدر مادر خود یکی را انتخاب میکرد. او پیش پدر خود میرود تا شاید اونو قانع کند دس از لجاجت بردارد و دوباره پیش مادرش برگردد...
«والتر فیلدینگ» و همسرش به دنبال یک خانه ی جدید هستند، اما توانایی مالی بالایی ندارند. طولی نمی کشد که آن ها با یک پیرمرد آشنا می شوند که یک خانه ی بزرگ کاخ مانند را با قیمتی ارزان به آن ها می فروشد. اما بعد از نقل مکان به خانه جدیدشان، این کاخ فرو می ریزد. با این حال آن ها نا امید نشده و تصمیم می گیرند دوباره آن را بسازند...
“لاورنس بورن” خوشگذران که بدهی زیادی بالا آورده، با امید دور شدن از قمار، سوار هواپیمایی داوطلبان حافظ صلح به مقصد تایلند شده و…
با زیرنویس چسبیده
«ریک گاسکو» (تام هنکس) قرار است به زودی با «دبی تامپسون» ازدواج کند. دوستان ریک تصمیم می گیرند برای آخرین بار یک مهمانی مجردی برای او ترتیب دهند، اما طولی نمی کشد که کنترل اوضاع از دستشان خارج می شود...
بيست سال پيش در کيپ کاد. «آلن بائر» پسر بچه ي هشت ساله، از قايق به درون آب پرت مي شود و پيش از نجات، يک پري دريايي را مي بيند. زمان حاضر، نيويورک. «آلن» (تام هنکس) که فکر مي کند نمي تواند عاشق شود، دوباره به کيپ کاد برمي گردد و بار ديگر پري دريايي (هانا) او را نجات مي دهد.