ماریگابی روزها دانشجوی پزشکی است – و شبها زندگیها را با خانوادهاش در آمبولانسهای خصوصی مکزیکوسیتی نجات میدهد. از آنجایی که فشار هر دو دنیا تهدید می کند که او را به پایین بکشاند، ماریگابی هر کاری که لازم باشد انجام می دهد تا سرپا بماند.
داستان در جهانی روحانی و وهمآلود میگذرد که زمان در آن به طور عجیبی جریان دارد. شخصیتی به نام پدرو پرامو، با ویژگیهای متناقض عشق، قدرت و خشونت، بر این جهان سایه افکنده و بر آن حاکم است.