پدری که به تازگی بیوه شده و صاحب پنج فرزند می شود و وقتی برای بازی در نقش پدر و مادر در کنار گروهی از بچه ها زندگی می کند ، احساس غرق شدن می کند.
لیا و تینا دو دختر زیبا هستند که با هم آشنا می شوند و متوجه می شوند که شباهت های زیادی با هم دارند. آنها هر دو جوان، زیبا و خشمگین هستند، بنابراین تصمیم میگیرند به رم بروند تا کمون نازاریوتا را پیدا کنند،