سریال، داستان مبارزی حرفه ای به نام سانی (دنیل وو) می باشد که به همراهی پسری جوان برای رسیدن به حقیقت، قدم در مسیری خطرناک در سرزمینی پر از ظلم و بی رحمی میگذارند و...
داستان سریال درباره فردی است به نام رگنار لاثبروک که با پادشاه آن دوران وایکینگ ها به مخالفت برمیخیزد و دوست دارد این بار به جای نبرد با شرقی های منطقه خود، حمله به سمت غرب را در دستور کار خود قرار بدهند. رگنار با مخالفت با پادشاه خود، کار را به جلو میبرد تا راه را برای نبرد با غربی ها هموار کند و حتی خود را در مقام پادشاهی ببیند...
جزیره ای مورد حمله بیگانگان فضایی قرار می گیرد که تشنه ی خون هستند. در همین شرایط مردم جزیره می فهمند که مست کردن، تنها راه برای نجات است!
هفت خاندان اشرافی برای حاکمیت بر سرزمین افسانه ای «وستروس» در حال ستیز با یکدیگرند. خاندان «استارک»، «لنیستر» و «باراثیون» برجسته ترین آنها هستند. داستان از جایی شروع می شود که «رابرت باراثیون» پادشاه وستروس، از دوست قدیمی اش، «ادارد» ارباب خاندان استارک، تقاضا می کند که بعنوان مشاور پادشاه، برترین سمت دربار، به او خدمت کند. این در حالی است که مشاور قبلی به طرز مرموزی به قتل رسیده است، با این حال ادارد تقاضای پادشاه را می پذیرد و به سرزمین شاهی راهی می شود. خانواده ملکه، یعنی لنیستر ها در حال توطئه برای بدست آوردن قدرت هستند. از سوی دیگر، بازمانده های خاندان پادشاه قبلی وستروس، «تارگرین ها» نیز نقشه ی پس گرفتن تاج و تخت را در سر می پرورانند، و تمام این ماجراها موجب در گرفتن نبردی عظیم میان آنها خواهد شد...
سریال Camelot درباره ی داستان شاه آرتور, شوالیه های میزگرد, مرلین جادوگر و مورگان ساحره و اتفاقاتی که در آن زمان رخ می دهد است. منبع اصلی این سریال اثر توماس مالوری قرن پانزدهم و دیگر افسانه های مربوط به شاه آرتور می باشد. بعد از مرگ ناگهانی پادشاه بریتانیا کل کشور دچار هرج و مرج شده و آنجا در طلسم جادوگران فرو رفته است در این میان پسر جوان ناشناخته ای وارث تخت و تاج پادشاهی برلین شده است او یک پسر ساده که در یک روستای کوچک بزرگ شده است و جادوگران میدانند که او پادشاه جدید است و …
سریال Tudors ، ازدواج شاه هنری را به تصویر می کشد و می توان گفت که بیشتر محور داستان روی مثلث عشقی ، شاه هنری ، کاترین آراگون و آنی بالین می چرخد...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
ايرلند دهه ي ۱۹۶۰. جبهه ي آزادي بخش ايرلند (IRA) در يک نوشگاه در گيلفورد بمب گذاري مي کند. اما چهار جواني که به جرم اين بمب گذاري دستگير و محکوم مي شوند، در واقع گناهکار نيستند.
تحليل گر سابق سيا، «جک رايان» (فورد) که همراه همسر و دخترش براي تعطيلات به لندن رفته، در جريان يک درگيري خياباني يکي از تروريست هاي ارتش آزاديبخش ايرلند را به قتل مي رساند و پس از بازگشت به امريکا، هدف انتقام سازمان قرار مي گيرد.